اریک داویس در کتاب برنامه نویسی* سه رویکرد اصلی ساماندهی کسب و کار در جهان را برمیشمارد. اولین رویکرد، تولید گرایی بوده که از زمان انقلاب صنعتی در انگلستان (حدود سالهای ۱۸۵۰-۱۷۵۰) در زمانی مطرح شده که کالاها به طور کلی کمیاب بودند. تولیدکنندگان هر آنچه را تولید میکردند، میفروختند!
دومین رویکرد فروش گرایی بوده که از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم رقابت افزایش یافت و تمرکز بر فروش کالا از طریق متقاعد کردن خریدار به انتخاب محصول فروشنده، بدون توجه به نیاز خریدار قرار گرفت.
اما رویکرد سوم، مشتریگرایی یا بازارگراییست. نظریههای بازاریابی در واقع از سال ۱۹۵۰ به بعد توسعه یافتند، درست زمانی که بیشتر بازارها رقابت شدیدی برای جذب مشتری از خود نشان دادند. برای موفقیت کسب و کار، باید مشتری را از دست رقیب بیرون کشید و این رقابت نیاز به درک خواسته های مشتری دارد. در واقع در این رویکرد مشتری در کانون توجه و استراتژی شرکت قرار دارد.
براساس دستهبندی اریک در بازار کنونی ایران گاه برخی محصولات در همان مرحله اول یعنی تولیدگرایی باقی ماندهاست. به صورت خاص عرضه و تقاضای خودرو در بازار انحصاری ایران سالهاست که برای مشتری فضایی برای انتخاب نگذاشته است. اما در تولید قطعات همین خودروها، قطعهسازان به مرحله مشتری گرایی رسیدهاند و رقابت سختی میان تولیدکنندگان به چشم میخورد. ما در پارت لوکس به عنوان یک تولیدکننده قطعات جلوبندی از جمله همین قطعهسازان هستیم که همین فضای دشوار کنونی نه تنها خط تولیدمان برقرار است، بلکه با همکاران خود رقابت هم میکنیم. این خود یک بازار رقابتی واقعی در مقابل بازار انحصارگرایانه خودروسازان است.
*برنامهریزی بازاریابی(به همراه مثالهای کاربردی و تمرین های آموزشی)؛ انتشارات برآیند؛ مترجمان: سید حسین اورعی و مژگان فلاح یساولی.