تا الان شده راجب ارتباط اعضای بدن با اتفاقات زندگی فکر کنی اینکه چقدر زندگیمون شبیه به کارایی بدنمون دیروز بعد از درس خوندن مبحث ایمنی هر بخشی از اون مبحثُ به اتفاق های زندگی ربط دادم بعد ک همه مطالب ذهنمو کنار هم گذاشتم اینقدر قشنگ بود ک تصمیم گرفتم اینجا بنویسمش به زبان [خودمانی] مینویسم که درکش بهتر باشه..
در واقع بدن ما از سه بخش دفاعی تشکیل شده بخش اول پوست و مخاط ک آنزیم داره[آنزیم ها نابود کنندن] بخش دوم پروتئین های مکمل [ میکروب میکشه] و بخش سوم لنفوسیت هاست ی سری میکروب ها هستن ک اگر در بخش اول دفاعی نابود نشن در بخش دوم حتما کشته میشن ولی ی سری میکروب ها هستن ک نه بخش اول میتونه جلوشونو بگیره نه بخش دوم برای همین لنفوسیت وارد عمل میشه ولی خب خیلی کند عمل میکنن بعد از دو هفته واکنش میدن نسبت به اون میکروب و خب باید فرد خوش شانس باشه ک تا اون دو هفته دووم بیاره برای همین میان واکسن میزنن در واقع واکسن ها میکروب های ضعیفی دارن و خب آسیبی نمیرسونه لنفوسیت ها زود یاد میگیرن کخ با اون چطور برخورد کنن و به محض اینکه ویروس زنده وارد بدن میشه حالا دیگه بلدن باهاش چطور برخورد کنند درواقع لنفوسیت خاطره به وجود میارن و بدن سریع تر میتونه اون ویروس نابود کنه
حالا به این فکر کنید که اتفاقاتی ک واسه بقیه آدمای زندگیمون میوفته دقیقا مثل همون واکسن (میکروب ضعیف شده است) وقتی میبینیم چ اتفاق بدی واسه اون فرد افتاده ازش درس میگیریم این درس گرفتن مثل لنفوسیت خاطره است ما همیشه اینو تو ذهنمون میزاریم که اون فرد چه واکنشی نسبت به اتفاق بد داد چقدر طول کشید حال روحیش بهبود پیدا کرد چه کارهایی رو برای خوب شدت و جبران اون اتفاق انجام داد و .. حالا که ما کلی یاد گرفتیم بعد از مدتی که اون اتفاق برامون پیش افتاد حالا خیلی خوب بلدیم چطور واکنش بدیم [ لنفوسیت ها خوب جواب میدن ] میدونی نتیجه ی همه ی حرفام اینه که ما قراره نیست همه چیو تجربه کنیم گاهی اوقات باید مثل تماشاچی باشیم یا مثل ی عکاس از سوژه های نگذریم و با دقت نگاه کنیم و مثل ی دانش آموز دبستانی که ذوق یادگیری داره از هر اتفاقی یاد بگیریم..
نگين احمدی 🕊