کتاب معروف کفش باز را با یک مقدمه زیبا آغاز شده است:
من میخواستم متفاوت باشم و یک تاثیر بزرگی در جهان ایجاد کنم؛ من میخواستم برنده شوم.
کتاب کفش باز را میتوان به نوعی یک کتاب انگیزشی دانست. البته منظور از انگیزشی بودن این نیست که مطالب انگیزشی در آن نوشته شده باشد بلکه منظور این است که فیل نایت با بیان سرگذشت خود و چالشها و مشکلاتی که در مسیر موفقیت داشته با مخاطب انگیزه میدهد و نلاش میکند که زندگی او را به کلی متحول کند.
این کتاب به قدری روان، ساده و گویا نوشته و ترجمه شده است که خواننده تمایل دارد از ابتدا تا انتهای کتاب را بدون توقف بخواند و بداند که فیل نایت چگونه برند نایکی را به این حد از رشد و پیشرفت رسانده است. کتاب کفش باز از ابتدا تا انتها پر از امید و شور و نشاط است و همین عامل است که مخاطب را با نویسنده همراه و همگام میکند.
توجه نویسنده در کتاب کفش باز روی این مسئله متمرکز شده که موفقیت نیاز به استعداد خاصی ندارد. فیل نایت به عنوان یک شخص کاملاً معمولی از یک خانواده کاملاً معمولی توانست کسب و کار خود را ایجاد و به یک برند بزرگ در جهان تبدیل کند.
نویسنده در ابتدای ماجراجویی خود به ژاپن سفر کرد و با 1000 دلاری که از پدرش قرض کرده بود، موفق شد در واردات کفشهای ارزانقیم Tiger ژاپنی، به موفقیتهایی دست پیدا کند و طولی نکشید که "فروشگاه محصولات ورزشی روبان آبی" را در آمریکا تاسیس کرد اما نگرش فیل به مقوله فروش کفش، فقط راهاندازی یک کسب و کار برای امرار معاش نبود. چرا؟ فیل نایت اینگونه پاسخ میدهد:
من به دویدن، اعتقاد و علاقه داشتم و میدیدم که مردم هر روز چند صد مایل را به دنبال هدفی، به سرتاسر جهان، پرواز کنند. پس به این فکر کردم که میشود دنیا را زیباتر کرد و یقین داشتم که زیبا کردن دنیا، با تولید کفشهای باکیفیت و زیبا، محققشود.
داستان زندگی نویسنده کفش باز از سال 1962 در اورگن شروع می شود، فیل دوست داشت که اورگن را به مکانی جذاب تبدیل کند و با جذاب کردن شهر، به موفقیت برسد. او همیشه دوست داشت روزی یک ورزشکار موفق شود.
فیل نایت پس از مدتی پذیرفت که نمیتواند به یک ورزشکار برتر تبدیل شود و به همین خاطر تصمیم گرفت به شکلی دیگر در حوزه ورزش فعالیت کند و اینجا بود که یک ایده غیرعادی به ذهن او خطور کرد. ایدهای که به ذهن او خطور کرد، ارائه کفش دوندگی به کارخانههای تولید کفش ژاپنی بود. او برای این کار باید به ژاپن میرفت و به همین خاطر نیاز به تأیید و کمک مالی پدرش داشت. پدر هم پذیرفت.
فیل نایت در کتاب کفش باز مینویسد که پس از ورود به سالن کتفرانس شرکت تولید کفش تنیس گفتم: «من نماینده فروشگاه محصولات ورزشی روبان آبی در پورتلند هستم. بازار تنیس در آمریکا بسیار بزرگ است و پتانسیل فوقالعادهای دارد. اگر شرکت شما بتوانید محصولات خود را ارزانتر از آدیداس وارد کند، میتوایم در کنار هم یک کسب و کار بینظیر داشته باشیم.» بعد از این جملات مسئولان شرکت میزبان از ایده او استقبال کردند.
سپس به آمریکا برگشت و مدتی بعد هم نمونه کفشهای ورزشی ژاپنی از راه رسیدند. او هم چند نمونه برای بورمن که مربی تیم دانشگاه بود ارسال کرد. مربی از این کار خوشحال شد و تیم گرفت با فیل شراکت کند. 51 درصد از کسب و کار متعلق به فیل بود و 49 درصد آن به بورمن تعلق داشت. سپس 300 جفت کفش از ژاپن سفارش داد. آنها روند توزیع کفش را به صورت مداوم ادامه میدادند و فروش خوبی داشتند.
مشکل نقدینگی در آغاز راه پروژه «روبان آبی» بارها برای فیل و تیمش، دردسرآفرین شد، تا اینکه با سختی و مشقت بسیار، روبان آبی رسماً افتتاح شد و در معرض دید عموم قرار گرفت. کمکم اوضاع بهتر شد و هرسال، حجم محصولات روبان آبی نیز دوبرابر میشد. با وجود اینکه فیل با روبان آبیاش توانست اعتبار خوبی را برای خودش رغم بزند، اما بانکها درخواست اعطای وام او را رد میکردند؛ چون او تمام سودی که از فروش بدست میآورد را در کسب و کارش بکار می برد و سپرده ای در بانکها نداشت که به واسطه آن بتواند وامی دریافت کند.
فیل برای روبان آبی، چیزی کم نگذاشت و هر سال تلاش میکرد وارداتش را به موقع انجام دهد و سفارشاتی که دریافت میکند را بهخوبی برنامهریزی کند تا کسب و کارش را روی پا نگه دارد. تقریباً کارها خوب پیش میرفت تا اینکه صادرکنندهی ژاپنی، تصمیم گرفت امتیاز تجارتی کفشهای Tiger را به شخص دیگری واگذار کند. اینجا بود که او باید بهترین تصمیم را اتخاذ میکرد. اینجا بود که نایکی شکل گرفت.
بزدلها و ترسوها هیچگاه شروع نمیکنند و ضعیفها هم در طول مسیر جان خود را از دست میدهند و در نهایت این ما هستیم که میمانیم و موفق میشویم.
تیم روبان آبی خط جدیدی را به صورت مخفیانه برای تولید کفش راه اندازی کردند و آن را نایکی نامیدند. نایکی به دنیا آمد و طیف وسیعی از مشکلات را، با خودش به همراه آورد. استخدام نیروی انسانی، تولید، مشارکت با کارخانهها و غیره مواردی بودند که به سایر مشکلات مجموعه اضافه شد. موضوعات زیادی به وجود آمد و نایکی را دچار دردسرهای مداوم کرد اما تیم مدیران ارشد مجموعه، به خوبی توانستند با یک برنامهریزی امور شرکت را بدست بگیرند. رمز موفقیت و سربلندی آنان در این آزمون سخت، فقط با خندین به مشکلات بود.
آنگونه که در کفش باز میخوانیم، نایکی بعد از سالها توانست از آدیداس پیشی بگیرد و به عنوان الگویی در تولید کفشهای مقاوم و سازگار با محیط زیست تبدل شود. آنها تولیدات خود را در بسیاری از کشورها و با تنوع زیاد بفروش برسانند.