همه چیز در رابطه با مسیر نویسندگی نسترن اکبریان
این روز ها نسترن اکبریان با نام اختصاری (n.a25) آثار (رمان های) محبوبی منتشر کرده است که با بازخورد و بازدید غیر قابل باور از سوی خوانندگان در تمامی سنین مواجه شده است. نسترن اکبریان متولد بیست و پنجم خرداد سال هزار و سیصد و هشتاد و سه است. آثار و سبک ادبیاتی این نویسنده جوان، برای بسیاری غیرقابل باور و قابل تحسین است.
نسترن اکبریان با نوزده سال سن، موفق به چاپ سه کتاب و انتشار چندین اثر در فضای مجازیست و جالب آن است که تمامی آثار او، از جمله رمان بلند (بارش آفتاب) با سیل انبوه خوانندگان ادر تمامی رنج سنی و اقشار مختلف جامعه، مواجه شده است.
بارش آفتاب، کتابی که در سال اخیر موفق به کسب بالاترین امتیاز و بازدید میلیونی در سایت نودهشتیا شد، از انگشت شمار کتاب هاییست که قبل از مرگ باید خواندش. رمان بارش آفتاب یک روایت ساده از زندگی دختریست که درگیر با خانواده سخت مذهب خود، درگیر مشکلات اجتماعی شده و راه درست را گم میکند. بازگشت او سمت خدا، عشق و رهایی از بند حجابِ اجباری، روی آوردن او با میل باطنی به حجاب، از جمله مواردیست که در این کتاب به آن اشاره شده است. نسترن اکبریان این کتاب را به عنوان اولین اثر خود که با تمرکز نوشته است معرفی و در سال 1398 شروع به نگارش آن کرد. این کتاب در سال 1400 به چاپ رسید و هنوز که هنوزه، آوازه اش گوش به گوش می چرخد.
نسترن اکبریان نویسندگی را در سن 13 سالگی آغاز و در تمام دوران تحصیلی انشا ها و نوشته هایش مورد توجه دبیر های ادبیاتی قرار داشت چنانچه در چندین دوره از مسابقات صاحب کسب رتبه شد و آن زمان بود که خواست نوشتن را جدی بگیرد. او نویسندگی رمان را با رمانی به نام (مشکلات تلخ بدون میم) و رمان (باجه موذی گری) آغاز کرد. وی که در سن کم شاید نا آشنا تر به فضای نویسندگی غنی بود؛ اما باز هم موفق به اتمام این دو اثر در دوران دبیرستان شد. این دو اثر هر چند خام نیز آنچنان بازدید و مخاطبی به خود گرفت که در سبک نوشتاری خودشان، یعنی رمان های طنز و پلیسی، جایگاه ویژه ای کسب کردند.
او سال 1398 برای انتشار و نوشتن آثار جدیدش به انجمن نودهشتیا وارد شد. فعالیت مستمر و تلاش این نویسنده فعال به قدری بالا گرفت که در ماه های ابتدایی حضورش در نودهشتیا، او منصوب به مقام مدیر یخش منتقدان این انجمن نویسندگی شد. اگر از خودش پرسید، پله های ابتدایی ترقی و پیشرفتش را از همان دوران میداند که علاوه بر نوشتن، مشغول به نقد آثار دیگر نویسندگان شده بود. او با دقت و جدیت میکوشید تا آثار همکارانش را به درستی نقد و تمامی مشکلات را به آنها گوشزد کند. او در نقد آثار به مرحله ای رسید که دیگر مدیران و کاربران این سایت، بابت نقد شدن رمانشان توسط این نویسنده هفته ها منتظر می ماندند.
شخصیت این نویسنده به گونه ایست که دوست داشت در هر کاری، بهترین باشد. بهترینِ نقد؛ بهترینِ نوشتن! همان که او سخت درگیر آموزش نکات و قواعد بود، باعث شد آثر سوم این نویسنده، یعنی رمان بارش آفتاب، با قلمی قوی و یک چیز نظیر نود درصد قوی تر از دیگر آثارش منتشر شود. البته نا گفته نماند که در همان سال ها، ابتدای سال 1398 تا سال 1399 وی نوشتن رمان را نیم سالی به تعویق انداخت و مشغول به نوشتن داستان های کوتاه شد... چندین داستان کوتاه با موضوعات اجتماعی را برای خودش دیکته کرد و چهار_پنج داستان اجتماعی را طی نیم سال به پایان رساند.
کشمکش در رمان های نسترن اکبریان، نکته کلیدی و نفسگیر قلم اوست. او آنچنان با مهارت کشمکش داستان را پیش میبرد که خواننده لحظه ای نتواند کتاب را زمین بگذارد و گذر زمان را با نوشته هایش از خواننده می دزدد. پرداختن عمیق به شخصیت ها و فضای رمان از دیگر مهارت های اوست؛ به آن شکل که پس از اتمام رمان، خواننده ای که خود را در فضای رمان جای داده بود، از اتمام رمان دلگیر و انگار حس شناخت به شخصیت ها پیدا کرده باشد، برای چندمین بار هم کتاب را میخواند.
بارش آفتاب از همان هفته اول انتشارش به صد ها هزار بازدید و مخاطب در تمامی رنج سنی دست یافت و با رضایت 95% درصدی مواجه شد. به طوری که یک نوجوان، هم نظر با یک پیرزن سالخورده در رابطه با این رمان بودند.
رمان بارش آفتاب با دو اثر قبلی این نویسنده بسیار متفاوت بود. هم از نظر نثر و هم از نظر موضوع، در کتاب بارش آفتاب خبری از طنز نبود، خبری از اتفاقات ساده و گذشتن های بی جهت نبود. بارش آفتاب به ساده ترین شکل افراط مذهبی را نهی و حجاب را در نظر خواننده عزیز دانست.
نسترن اکبریان در کتاب بارش آفتاب از سبک ادبیاتی کهن و نثر معیار استفاده کرده است که پیچش کلمات و جمله های ناب این نویسنده، دیگر وجه تمایزیست که رمان بارش آفتاب و دیگر آثار او را فریبنده کرده است.
اولین اثر چاپی نسترن اکبریان، کتاب معوقه است. کتاب معوقه شامل همان چهار داستانیست که او در مسیر تقویت قلمش به زیبایی نقش زد و هر چهار داستان را در قالب یک کتاب مجموعه، به چاپ رساند. داستان کوتاه ققنوس مرگ، داستان کوتاه جنایت، داستان محترق و معوقه چهار اثر تشکیل دهنده این کتاب هستند که در ادامه به معرفی موضوع آنها خواهیم پرداخت.
بعد از اتمام بارش آفتاب، این نویسنده پر تلاش اما بی کار ننشست، او در همان نودهشتیا که حال منصوب به مدیریت کل سایت شده بود، استارت نوشتن چند رمان را به طور همزمان زد. رمان های استیصال، مخمور شب، تیر و تجسد!
چند ماهی از انتشار پر شور بارش آفتاب نگذشته بود که بمب دیگری به نام استیصال، در میان خوانندگان به صدا در آمد. رمان استیصال دیگر اثر محبوب این نویسنده رقم خورد که در روز های ابتدایی انتشارش، بازدید بالای صد هزارش، همه را متعجب کرد. رمان استیصال که موضوع اصلی اش در رابطه با برخورد با یک بیمار روانی بود، بسیار مورد استقبال واقع شد و فضای عاشقانه آرام و تنش های خانوادگی اش برای بسیاری ملموس و زیبا بود. رمان استیصال در همان ماه های ابتدایی انتشارش، در سال 1401 توسط انتشارات مورد تایید و در دست چاپ قرار گرفت.
رمان مخمور شب، به گفته نسترن اکبریان اثر بعدی اوست و درحالِ تکمیل این رمان درحال نگارشش است. این رمان نیز همانند به رمان های بارش آفتاب و استیصال، موضوع خاص و جذابی را در بر گرفته است. این نویسنده توانمند و خوش قلم، در این کتاب به روایت عدم توجه والیدن و اعتیاد در قالب یک داستان عاشقانه ناب پرداخته است. شخصیت های ضد و نقیض داستان، فضای قابل لمس و قلم منحصر به فرد این نویسنده، مخمور شب را به یک رمان خواندنی و جذاب بدل کرده است.
دوستی و صمیمیت او با دیگر نویسنده نامی در سبک رمان ایرانی، فاطمه عیسی زاده موجب شد این دو نویسنده یک اثر مشترک را به نام تجسد شروع به نگارش کنند. نسترن اکبریان و فاطمه عیسی زاده که در دوره مدیریت انجمن نودهشتیا با یکدیگر آشنا و صمیمی شده بودند هر دو، نویسنده های خوش قلم و پر تلاش هستند؛ اما یکی طنز نویس و دیگری اجتماعی پرداز! به حتم ترکیب طنز حرفه ای با موضوعات اجتماعیِ ناب میتواند بی نظیر باشد، درست همانطور که رمان تجسد، در همان روز های ابتدای تایپش در انجمن نودهشتیا، به آنچنان محبوبیتی رسید که صدر بازدید ها و به طور اختصاصی از کانال تلگرامی این انجمن پارت گذاری شد.
ترکیب قلم این دو نویسنده، به مزاج خوانندگان خوش نشست و تجسد، اولین اثر مشترک نسترن اکبریان و فاطمه عیسی زاده، با ژانر اجتماعی، عاشقانه، طنز نوشته شد. موضوع این رمان پرونده قتلی بود که هیچ پایه و اساسی نداشت. نه قاتل بود و نه حتی مضنون به قتل! همه چیز از گزارش بوی تعفن از یک خانه آغاز و پایانش، به دست دو راوی کتاب، یعنی روان پزشکی به نام پژمان و الوند، بازپرس پرونده خارج از انتظار رقم خورد.
طنز شیرین آمیخته به فضا و شخصیت های کتاب، عاملی افزون بر موضوع جذاب و کم نظیرش، معمای داستان را گره و خواندنش را همراه لذت برای خوانندگان رقم زد.
شروع این همکاری پایانش با رمان تجسد نبود. استقبال گسترده خوانندگان از تجسد موجب شد این دو نویسنده، طرح نوشتن رمان دیگری را بریزند. رمان نبش قبر، اثر بعدی و مشترک نسترن اکبریان و فاطمه عیسی زاده در سال 1401 در دست نگارش قرار گرفت و همچنان نظریه ای در رابطه با تاریخ انتشارش موجود نیست.
نسترن اکبریان پس از بارش آفتاب همراه با رمان استیصال، یک پروژه باز دیگر به نام تیر داشت. رمان تیر بر خلاف دیگر رمان های این نویسنده که در انجمن نودهشتیا نوشته شده بودند، در فضای کانال تلگرامی اش به نگارش در آمد و در مدت کمتر از یک ماه، کانال این نویسنده به بیست هزار مخاطب دست یافت. بیست هزار خواننده ای که همگی شیفته و دنبال کننده لحظه به لحظه رمان تیر بودند!
اطلاع دقیقی از علت متوقف شدن روند پارت گذاری رمان جذاب و پر هیجان تیر دردسترس نیست، نسترن اکبریان نیز از وقفه نیم ساله ای که برای پارت گذاری این رمان اتفاق افتاده است چیزی نگفته اما وی در صفحه های رسمی خود اعلام کرده است به زودی، فایل کامل این رمان منتشر خواهد شد و از مخاطب های در انتظارِ ادامه داستان، عذر خواهی کرده است.
ادامه دارد...
صفحه اینستاگرام نویسنده: nastaran.akbariyan
شماره تماس کاری او جهت سفارش کتاب ها در تمامی پیام رسان های داخلی و خارجی: 09388382904