استفاده از زن به جای سگ، باز برنامه غربی است که انسان سگ نما را رغم میزند و زن با شخصیت بالایش و کرامتی که دارد را جای سگ می گذارند.دیروز وضعیت دردناک زنان در رسوم فرسوده جاهلی و امروز در قالب نظام های حقوقی لجام گسیخته رقم می خورد.دیروز سنت های فرسوده قبایلی زنان را فاقد هر گونه حقوق انسانی و تهی از کرامت بشری می دانست، ولی امروزه انواع لجام گسیختگی ها زندگی زنان را در نظام برده داری مدرن در تیرگی فرو برده است و انواع جرم ها و گرفتاری های دردناک که هر روز در مقیاس وسیع تر نسبت به دیروز دامنگیر زنان می گردد، نظیر: خودسوزی، اعتیاد، قتل های ناموسی، فروش دختران جوان، تجارت سفید، بردگی و خشونت جنسی، وحشتناک تر از گذشته، کرامت و حیثیت انسانی زن را پایمال نموده است. تحمیل کارهای سخت و ناسازگار با جسم و روحیه زنان، زیان های بدنی، روانی و حیثیتی را بر آن ها وارد کرده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت ویکی رز مراجعه کنید.
مطالعه وضعیت زنان به خوبی نشان می دهد که هم نظام های حقوقی گذشته و هم نظام های حقوقی امروز ناتوان از اعاده کرامت و عزت برای زنان می باشند. و در این میان تنها نظام حقوقی اسلام می تواند کرامت و عزت را برای زنان به ارمغان بیاورد.شناخت کرامت انسان اهمیت بسیار دارد که در دین مقدس اسلام و اسناد بین المللی موضوعیت مربوط به خود را داشته است. در اسلام کرامت جایگاه ویژه ای دارد و با تفکیک کرامت ذاتی و اکتسابی، آن را مورد بررسی قرار داده است، کرامت ذاتی را مختص همه انسان ها اعم از زن و مرد دانسته و برای رسیدن به کرامت اکتسابی یا ارزشی، ملاک را تقوا معرفی کرده و شاخص های آن را در قرآن و روایات تعیین نموده و زن را همانند مرد در رسیدن به مقام انسانیت یکسان دانسته است. در دوران معاصر، برخی از نظام های حقوقی دنیا، از جمله حقوق جهانی بشر، از دیدگاه غرب، کرامت انسانی را در کرامت ذاتی محصور کرده و از کرامت ارزشی سخنی به میان نمی آورند و پیامدهای منفی این تلقی را در جوامع غربی شامل هم جنس گرایی، فحشا و بی بندوباری، از بین رفتن حیا، رکود انسان و ... شاهد هستیم.انسان تنها موجودی است که ساختمان جسمی و روحی خود را خودش می سازد.گاهی با کسب فضایل اخلاقی و ارزشهای انسانی، فرشته خو می شود و به مراتب کمال صعود می کند و گاهی در اثرکسب رذایل اخلاقی و عقاید نا صحیح و اعمال ناروا به ورطه حیوانیت سقوط می کند.انسانی که هدف خود را در این جهان هستی بداند که ان هم سعادت است تلاش خود را برای رسیدن به ان کمالات می کند ولی کسی که خود را رها کرده و مسئولیت هیچ قید و بندی را نمی پذیرد و خود را شبیه انسان سگ نما کرده است پست ترین جایگاه را برای خود قرار داده است و این یعنی سقوط کامل.
از نگاه ناظران، بحران اخلاقی از جمله معضلات اساسی پیش روی جوامع غربی بهخصوص آمریکا است. هرج و مرج اخلاقی و از دست رفتن ملاکهای درست، محصول افول خانواده، عملکرد رسانهها و نیز بیبند و باری و مسئولیتناپذیری جنسی است. عامل اساسی و مهمی که در ورای این عوامل تأثیر اساسی دارد، رویکرد تساهل محور و رواداری نسبت به مسائل غیراخلاقی در جامعه است.
«رابرت جی. رینگر» از جمله دانشمندانی است که با درک انحطاط فرهنگی غرب، ریشههای انحطاط را در فساد اخلاقی میداند و مینویسد: افول و زوال غرب را میتوان به وسیله یک نمودار پرنوسان نشان داد. آثار انحطاط در ایالات متحده آمریکا در پنجاه سال مورد مطالعه (سالهای بین ۱۹۱۲ تا ۱۹۶۳) بیشتر از ۱۳۷ سال پیش به چشم میخورد و نیز این آثار در بیست سال گذشته بیشتر از پنجاه سال پیش بوده است.
این واقعیت را میتوان آشکارا در کلام رهبر معظم انقلاب شنید که یکم بهمن ۱۳۹۳ در دیدار قهرمانان و ورزشکاران مسابقات آسیایی و پاراآسیایی فرمودند: «[غربیها] افتخار میکنند به بیعفّتی و برهنگی، افتخار میکنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که معروف میشود منکر، منکر میشود معروف؛ این الان در دنیای غرب تحقّق پیدا کرده است.»