تو الان دقیقا کجایی؟ ببین خودتو!
وسط جایی که هیچکس بهت ترحم نمیکنه، هیچکس دستتو نمیگیره، هیچکس قرار نیست زندگی رو برات راحت کنه.
تو یا حرکت میکنی، یا له میشی. این دنیا مثل مادربزرگ مهربون نیست که بغلت کنه و برات شیرکاکائو بیاره. این دنیا شبیه مشت گندهایه که اگه ضعیف باشی میکوبه تو صورتت، میندازتت کف زمین و ازت رد میشه.
بذار رک بگم: اگه همین الان بلند نشی و زندگیتو جدی نگیری، قراره تبدیل بشی به یکی از اون آدمای خاکستری که هیچ اثری ازشون باقی نمیمونه.
آدمی که توی ۳۰سالگی نگاه میکنه عقب و میبینه فقط با موبایل، اسکرول بیپایان، آدمای بیارزش و دوپامین ارزون وقتشو پر کرده. به چی میخوای بعداً افتخار کنی؟ اینکه «یه زمانی نیت شروع داشتم»؟ یا اینکه «کلی فرصت داشتم ولی حروم کردم»؟ هیچکس با نیت و فرصت خالی تاریخ نساخته.
حقیقت تلخ اینه: هیچکس نجاتت نمیده. هیچ قهرمان از آسمون نمیاد. یا خودت ناجی خودتی یا قراره مثل بقیه قربانی بمونی. همین گوشی لعنتی که دستته میتونه ابزار قدرتت باشه یا زنجیر بردگیت. بستگی داره تو چطوری ازش استفاده کنی.
آره، سخته. آره، درد داره. ولی بذار یه چیزی رو قشنگ بکوبم توی سرت: درد تلاش، هزار برابر شیرینتر از درد حسرت فرداست. تو میخوای راحت باشی؟ خب راحتی همین الان داری: بشین، بخور، بخواب، اسکرول کن و ببین زندگیت چطوری آروم آروم پوسیده میشه. راحتترین راه همیشه ارزونترین سرنوشت رو میسازه.
ببین، تو الان جوونی. انرژی، زمان، مغز، بدن – همه چی داری. اگه الان نتونی خودتو جمع کنی، کی میخوای؟ وقتی ۵۰ سالت شد و هیچ مسیری نرفتی؟ وقتی هر روز باید با جملهی «کاش زودتر شروع کرده بودم» بیدار شی؟ اون موقع حتی اگه بخوای بدوی، زانوها و روحت یاریت نمیکنن.
خودتو گول نزن. تو الان یه انتخاب بیشتر نداری: یا وارد بازی سخت بشی، یا از همون اول تسلیم شی. وسط نداره. زندگی فقط مال کساییه که جرئت میکنن تا خرخره برن تو دل سختی.
پس یا همین الان بلند شو، بخون، کار کن، بساز، رشد کن، بجنگ، یا تا آخر عمر بشین و تماشا کن که بقیه دنیا رو میبلعن و تو فقط یه تماشاگر زبونبسته میمونی.
این متن برای دلگرمی نبود. برای این بود که دلتو بلرزونه.
پ.ن:نمیخواستم اولین متنم اینجوری کوبنده باشه برخلاف اسم پروفایلم.ولی خب،شاید نجاتت دادم!
حالا سوالم اینه:
فردام میخوای مثل کسی باشی که امروز بودی؟!

فردام میخوای مثل کسی باشی که امروز بودی!؟