ویرگول
ورودثبت نام
نوشتَنده
نوشتَندهیه روح نیمه‌بیدار توی دنیای خواب‌زده. دنبال قبیله‌ای می‌گردم که ساکت‌اند، ولی عمیق؛ زخمی‌اند، ولی رو به نور.
نوشتَنده
نوشتَنده
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

وقتی برای اعتراض نیست !

بنویس

همیشه حرفی برای گفتن هست

وقتی تایپ میکنم بخاطر دست معلولم درست نمیتونم با دودست تایپ کنم خواسته ی زیادی بنظرمیاد تایپ کردن با دودست! صدای قدیمی میگه برو ببین بعضی ها کارای شخصیشونو هم نمیتونن انجام بدن بعد تو میگی تایپ میکنما خوبم تایپ میکنم اما کمی شل هست دستم،

این چرا شُله؟ ،میگمت زیادیه قانع نمیشی !




فکرشو بکن بایستی توی صف معترضان به تقدیرت پوشه به دست!

از بالا به صف نگاه میکنی از ابتدای کهکشان راه شیری تا انتهاش طول صف هست و برگردی باز سرجات بین صف چنان بهت فشار اومده که داری له میشی نفس نفس میزنی هر لحظه ممکنه خفه بشی از شدت فشار جمعیت،میتونی به هرکدوم نگاه کنی مشکلش رو بفهمی بدون استفاده از زبان

جلویی دختریه که مادرزادی معلول و در عین حال تنفسش مشکل داره و بعضی وقتا که نفسش می گیره فقط دستگاه کمکی برای تنفس میتونه به دادش برسه که نمیره ولی علاقه اش رو پیدا کرده و توش موفق شده،خواسته اش اینه تنفسش بدون دستگاه باشه.

بازهم مورد دیگه پدری که کبدش اشکال داره و در تلاش هست کبدی برای پیوند پیدا کنه،این مرد مهربونی رو به خانواده اش تزریق میکنه و اگه بمونه وجودش مانع مشکلات بینشون میشه.ولی دست خالی برگشت اون همین سال می میره،البته بی دلیل نیست هیچ اتفاقی بی دلیل نیست و دلیل همیشه یه چیزخوب مخفی هست ،ماندنش مانع نزدیکی بچه هاش به هم میشه،یعنی اگربره همین مشکلات باعث میشه بچه ها مجبور بشن به همدیگه کمک کنن و دلها به هم نزدیک میشه.حالت غمش بعداز گرفتن جواب درخواستش من رو هم ناراحت کرد...


و صف هم چنان به طول خود باقیست و منم و فکر اینکه دقیقا چرا اینجا هستم؟! آیا اونقدری مشکل حادی دارم که اینجا بین این همه آدم ایستادم؟! حالا که دارم فکرمیکنم می بینم که با دستِ کُند در کارها هم میشه زنده موند و مطمئناً یه کاری دارم توی دنیا بکنم غیر از اینکه اعتراض کنم که حق من خورده شده چون دستم معلولیت داره!!

کهکشان شیری
۲
۰
نوشتَنده
نوشتَنده
یه روح نیمه‌بیدار توی دنیای خواب‌زده. دنبال قبیله‌ای می‌گردم که ساکت‌اند، ولی عمیق؛ زخمی‌اند، ولی رو به نور.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید