نوشتَنده
نوشتَنده
خواندن ۱ دقیقه·۲۵ روز پیش

چرا هیچکی هیچی به شازده کوچولو نمیگه؟!

شازده کوچولو، تنها جایی که احساسِ تو مهمه، توی کتاب شازده کوچولوئه. واقعاً "جور دیگر باید دید" که سهراب سپهری ازش میگه، اینه. شاید بهتر می‌بود سهراب می‌گفت: "چشم‌ها را باید با کتاب شازده کوچولو شست، جور دیگر باید دید، مثل آنتوان دوسنت‌اگزوپری باید دید."

ولی یه جاهایی اعصاب‌خردکن میشه! آخه زیادی همش حق با شهریار کوچک هست. حرف درسته‌ها، اما زورم میاد! خب، اون هم منطقی حرف می‌زنه دیگه. می‌دونم منطق، احساس رو نمی‌فهمه، اما منطق هم حق داره. آخه شازده کوچولو توقعش زیادیه که به خلبان میگه: "خارهای گل من مهم‌تر از مرگ و زندگی توئه!"

هر اخترک نشون‌دهنده‌ی اینه که هر آدمی دنیای خاص خودشو داره و هیچ‌کی جز اون نیست. ولی دلم می‌گیره، میگم تنهایی دلشون نمی‌گیره روی اون اخترک؟ ولی یادم میاد که نه، خدا هر آدمی رو با عشق مخصوص خودش خلق کرده و حوصلش سر نمیره. هرکسی یه عشق داره، یه رسالت.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید