زهره دودانگه
زهره دودانگه
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

بریکینگ بد ؛ جمع اضداد

والتر  وایت در لحظات پایانی بریکینگ بد
والتر وایت در لحظات پایانی بریکینگ بد

بریکینگ بد داستان جذاب و پرحادثه‌ای را تعریف می‌کند که می‌تواند از قصه آغاز شود و به همانجا ختم شود و تماشاگرش را در همان سطح سرگرم کند. چه بسا بسیاری از مخاطبانش هم سالهاست تنها به قصد سرگرمی تماشایش کرده‌اند. در مقابل، مضمون این سریال رمزگشایی عمیقی است از ظرفیت‌های روان انسان که غالبا بر خود او هم پوشیده است.

بریکینگ بد سیر هبوط یک انسان را با تمام ظرافت‌هایش روایت می‌کند. این سریال راوی خیال‌های ما از خوشبختی است. خودفریبی‌هایمان و دگرفریبی‌هایمان را به خوبی حکایت می‌کند. ظرفیت‌هایمان برای هیولا شدن، و البته قابلیت‌ عجیبمان برای انسان ماندن زیر پوسته‌ی این هیولا را نشان می‌دهد. جمع اضداد در وجود هریک از ما موضوع محوری بریکینگ بد است؛ اگر خوب در روایتش عمیق شویم، دیگر از وجود هم‌زمان قساوت و رقت قلب، عشق و نفرت، و حتی صداقت و دروغ در آن واحد شگفت زده نمی‌شویم.

راوی بریکینگ بد گامی فراتر می‌رود و نشانمان می‌دهد که چگونه این اضداد یکدیگر را می‌آفرینند، واقعیت توهم را و توهم واقعیت را، ترس شجاعت را و شجاعت ترس را، صداقت دروغ را و دروغ صداقت را، و حتی هبوط تعالی را... در کمال شگفتی هبوط تعالی آفرید.

در سراسر پنج فصل این سریال، هیچ گاه همچون لحظه‌ی آخر که کار تمام شد و هبوط به نقطه‌ی واپسین رسید، والتر را متعالی نیافتم. درک نادرست ما از واقعیت انسان، که خود زاییده‌ی نوع ارزش‌هایی است که در فرایند اجتماعی‌شدن به دست آورده‌ایم، ممکن است ما را به فرض نادرستی سوق دهد؛ این فرض که والتر در ابتدای سریال که یک معلم شیمی ساده و پدری شرافتمند بود، در اوج قرار داشت. اما وقتی قدم به قدم سقوط او را در متن جنایت‌های پی‌درپی همراه شویم، وجهی از وجود او را خواهیم شناخت که بر اثر سقوط وجه دیگر صعود می‌کند. و در گام آخر آنقدر متعالی شده که شهامت آن را داشته باشد که عریان با واقعیت خودش، با واقعیت انسان و زندگی، روبه‌رو شود و آن را بپذیرد.

بریکینگ بدوالتر وایتنقد فیلمنقد سریالدیالکتیک
شهرسازی خوانده‌ام؛ و مطالعات اجتماعی شهر را به صورت تخصصی دنبال می‌کنم. نوشتن در زمینه‌های فرهنگی و هنری را دوست دارم و از خلال نوشتن به دنبال شناختن بهتر خودم هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید