شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی: بررسی رویکردهای متفاوت
زهرا احمدی
دانشگاه شهید بهشتی دانشکده مهندسی کامپیوتر
درس شبکه پیچیده پویا
دکتر علی اکبری
چکیده:
این مقاله مروری جامع بیش از ده مقاله پژوهشی تأثیرگذار با تمرکز بر شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی را ارائه میکند. این مقالات رویکردها، روششناسی و معیارهای نوآورانهای را برای مقابله با چالش شناسایی گرههای تأثیرگذار و درک تأثیر آنها بر پویایی شبکه پیشنهاد میکنند. مقالات بررسیشده جنبههای مختلف شناسایی نفوذ، از جمله رویکردهای مبتنی بر جامعه، ضرایب همبستگی همسایگی، مکانیسمهای رایگیری، انتشار برچسب، روشهای مبتنی بر کران بالا، معیارهای مرکزیت درجه افزایش یافته، و رویکردهای مبتنی بر رأی را پوشش میدهند. نقاط قوت، ضعف، و ارزیابی های تجربی هر رویکرد تحلیل و مورد بحث قرار می گیرد. با ترکیب یافتههای این مقالات، این بررسی بینشهای ارزشمندی را در مورد تکنیکهای پیشرفته برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. این به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان علاقه مند به مطالعه و استفاده از گره های تأثیرگذار در تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی و حوزه های مرتبط است.
اولین مقاله توسط حسینی پوزوه، زمانی فر و نقش نیلچی (2020) یک رویکرد مبتنی بر جامعه را با استفاده از معیارهای شبکه مانند مرکزیت درجه، مرکزیت بین، مرکزیت نزدیک و مرکزیت بردار ویژه پیشنهاد می کند. مقاله دیگری توسط زارعی، شیخ احمدی، جلیلی و خاکسار فسایی (2021) یک رویکرد جدید مبتنی بر ضریب همبستگی همسایگی (NCC) را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار، با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) برای تحلیل معرفی میکند. کومارا و پاندا (2019) با در نظر گرفتن هسته گره های همسایه در شناسایی گره های تأثیرگذار، یک رویکرد رأی گیری مبتنی بر هسته همسایگی ارائه می دهند. ژائو، لی و جین (2018) بر شناسایی گره های تأثیرگذار با در نظر گرفتن ساختارهای جامعه و به کارگیری الگوریتم های انتشار برچسب تمرکز می کنند. Zhou، Zhang، Guo، Zhu و Guo (2021) یک رویکرد مبتنی بر کران بالایی را پیشنهاد میکنند که ساختار شبکه و ویژگیهای گره را برای کشف گرههای تأثیرگذار در نظر میگیرد. نارایانام و ناراهاری یک رویکرد مبتنی بر ارزش Shapley را برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکنند و سهم هر گره را در تأثیرگذاری بر پویایی شبکه کمی میدانند. Srinivas و Velusamy (2017) یک معیار مرکزیت درجه افزایش یافته را معرفی می کنند که هم مرکزیت گره و هم تأثیر گره های همسایه را در بر می گیرد. این بررسی همچنین شامل مقالاتی توسط لیوا، لی، فانگا و یائو (2019) در مورد شناسایی گرههای تأثیرگذار با استفاده از رویکرد رأیگیری، فاروق و جویا در مورد تشخیص گره تأثیرگذار با استفاده از معیارهای شبکه، Ilyas و Radha در مورد شناسایی گره تأثیرگذار بر اساس مرکزیت مؤلفه اصلی است. HAFIENE، KAROUI و BEN ROMDHANE در مورد تشخیص گره تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا و Rossi، Malliaros و Vazirgiannis در شناسایی گره های تاثیرگذار با استفاده از معیارهای مرکزی سنتی. با ترکیب بینشهای این مقالات، این بررسی دیدگاههای ارزشمندی در مورد تکنیکهای پیشرفته برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. این به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان علاقه مند به مطالعه و استفاده از گره های تأثیرگذار در تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی و حوزه های مرتبط است.
مطالعه گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی به دلیل ارتباط آن در حوزه های مختلف مانند بازاریابی، علوم اجتماعی و انتشار اطلاعات توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است. مقالات تحقیقاتی متعددی رویکردهای مختلف را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار و درک تأثیر آنها بر پویایی شبکه بررسی کردهاند. در این مقاله، ما یک بررسی جامع از چنین مقاله تحقیقاتی برجسته ارائه میکنیم که در زمینه شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی نقش دارند. این مقالات روشها و معیارهای نوآورانهای را برای مقابله با چالش شناسایی گرههای تأثیرگذار و روشن کردن اهمیت آنها در شکلدهی رفتار شبکههای اجتماعی پیشنهاد میکنند.
مقاله "رویکرد جامعه محور برای شناسایی تاثیرگذارترین گره ها در شبکه های اجتماعی" توسط حسینی پوزوه و همکاران، یک رویکرد جامعه محور را معرفی می کند که بر شناسایی گره های تاثیرگذار در جوامع خاص تمرکز دارد. با در نظر گرفتن معیارهای خاص جامعه و روابط بین جامعه، این رویکرد بینش هایی را در مورد گره هایی ارائه می دهد که تأثیر قابل توجهی در زمینه های محلی خود دارند.
مقاله «یافتن گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی همسایگی» توسط زارعی و همکاران، روشی را ارائه میکند که از ضریب همبستگی همسایگی برای اندازهگیری همبستگی بین ویژگیهای گرهها در همسایگیشان استفاده میکند. این رویکرد ویژگی های ساختاری و مبتنی بر ویژگی را برای به دست آوردن درک جامعی از نفوذ گره در شبکه های اجتماعی ترکیب می کند.
کومارا و پاندا در مقاله خود «شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی: رویکرد رأیگیری مبتنی بر هسته همسایگی»، یک رویکرد رأیگیری مبتنی بر محوریت همسایگی را پیشنهاد میکنند. این روش از معیار هسته برای ارزیابی اهمیت گره ها در همسایگی آنها استفاده می کند. با استفاده از مکانیزم رای گیری، نامزدهای تاثیرگذار به طور جمعی تعیین می شوند و در نتیجه شناسایی دقیق گره های تاثیرگذار انجام می شود.
مقاله "شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه بر اساس انتشار برچسب" توسط ژائو و همکاران، به شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه می پردازد. روش پیشنهادی از انتشار برچسب برای به تصویر کشیدن ساختار جامعه استفاده میکند و نتایج انتشار را برای شناسایی گرههای تاثیرگذار ترکیب میکند. هم ویژگی های خاص جامعه و هم ویژگی های شبکه جهانی را برای بهبود فرآیند شناسایی در نظر می گیرد.
ژو و همکاران، در مقاله خود «رویکردی مبتنی بر کران بالا برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی»، یک رویکرد مبتنی بر کران بالا را برای شناسایی مؤثر گرههای تأثیرگذار پیشنهاد میکنند. این روش از مرزهای بالایی بر تأثیر گره استفاده می کند و نیاز به کاوش جامع کل شبکه را کاهش می دهد. با در نظر گرفتن ساختار شبکه و مرزهای بالایی، این رویکرد به طور دقیق گره های تاثیرگذار را شناسایی می کند.
Srinivas و Velusamy، در مقاله خود "شناسایی گره های تاثیرگذار از شبکه های اجتماعی بر اساس سنجش مرکزیت درجه پیشرفته"، یک معیار مرکزیت درجه ارتقا یافته را برای شناسایی گره های تاثیرگذار معرفی می کنند. این اندازه گیری مرکزیت درجه سنتی را با ترکیب عوامل اضافی مانند اهمیت گره، تراکم محله و الگوهای اتصال گسترش می دهد. اندازه گیری افزایش یافته یک نمایش جامع از تأثیر گره ارائه می دهد.
در نهایت، لیوا و همکاران، در مقاله خود «شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی: رویکرد رأیگیری»، روششناسی مبتنی بر رأیگیری را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار ارائه میکنند. جنبه های متعدد نفوذ گره، از جمله مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزی، و مرکزیت بین، در فرآیند رأی گیری در نظر گرفته می شود و از خرد جمعی شبکه استفاده می کند.
در این مقاله، ما این چندین مقاله تحقیقاتی را بررسی و مقایسه میکنیم تا درک جامعی از رویکردها، روششناسیها و معیارهای پیشنهادی برای شناسایی گرههای تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه کنیم. ما نقاط قوت و ضعف هر رویکرد را تجزیه و تحلیل میکنیم، ارزیابیهای تجربی آنها را بررسی میکنیم و در مورد مشارکت آنها در این زمینه بحث میکنیم. با ترکیب و جمعبندی یافتههای این مقالات، هدف ما ارائه بینش و راهنماییهای ارزشمند برای محققان و دست اندرکارانی است که علاقهمند به مطالعه و استفاده از گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی هستند.
شبکههای اجتماعی در جامعه امروزی به عنوان ابزاری مهم برای ارتباط، همکاری و به اشتراک گذاری اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرند. با افزایش اهمیت شبکههای اجتماعی، علاقه به شناسایی گرههای تأثیرگذار در این شبکهها افزایش یافته است. گرههای تأثیرگذار گرههایی هستند که در رفتار گرههای دیگر در شبکه تأثیر بالایی دارند. شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی برنامههای زیادی را شامل میشود، از جمله بازاریابی هدفمند، پیشگیری از بیماریها و کمپینهای تأثیرگذاری اجتماعی.
چهار رویکرد متفاوت در ادبیات برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پیشنهاد شده است. رویکرد اول شناسایی گرههای تأثیرگذار بر اساس مرکزیت درجه است، که این معیار تعداد اتصالاتی که یک گره در شبکه دارد را اندازهگیری میکند. این رویکرد فرض میکند که گرههایی با مرکزیت درجه بالا، احتمالاً در شبکه تأثیرگذارتر هستند .رویکرد دوم شناسایی گرههای تأثیرگذار بر اساس مرکزیت بینایی است که این معیار تعداد مسیرهای کوتاهی را که از یک گره در شبکه عبور میکنند را اندازهگیری میکند. این رویکرد فرض میکند که گرههای با مرکزیت بینایی بالا احتمالاً در شبکه مؤثرتر هستند زیرا به عنوان پلی بین بخشهای مختلف شبکه عمل میکنند. رویکرد سوم شامل شناسایی گرههای تأثیرگذار بر اساس هستهی جامعهشان است، که معیاری است برای میزان قرار گرفتن یک گره در هسته جامعهاش. این رویکرد فرض میکند که گرههایی با سطح بالایی از محوریت جامعه، به احتمال زیاد در شبکه تأثیرگذار هستند، زیرا سطح نفوذ بالایی در جوامع خود دارند.چهار رویکرد مختلف برای شناسایی گرههای مؤثر در شبکههای اجتماعی در ادبیات پیشنهاد شده است. رویکرد اول شامل شناسایی گرههای مؤثر براساس مرکزیت درجه است که یک اندازهگیری از تعداد اتصالاتی است که یک گره در شبکه دارد. این رویکرد فرض میکند که گرههای با مرکزیت درجه بالا احتمالاً در شبکه مؤثرتر هستند.
در مقاله "تشخیص گره های تاثیرگذار با استفاده از تحلیل شبکه های اجتماعی بر اساس معیارهای شبکه" نوشته آفتاب فاروق، گلرئیز جوید جویا، محمد عزیر و عثمان اکرم ، نویسندگان روشی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با استفاده از معیارهای شبکه ارائه میکنند. گره های تأثیرگذار نقش مهمی در شکل دادن به انتشار اطلاعات و تأثیرگذاری بر انتشار در یک شبکه اجتماعی دارند. برای شناسایی این گرههای تاثیرگذار، نویسندگان معیارهای مختلف شبکه، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت بین، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بردار ویژه را تجزیه و تحلیل میکنند. هدف این مقاله ارائه بینشی در مورد اثربخشی معیارهای مختلف برای شناسایی گره های تأثیرگذار و برجسته کردن کاربرد آنها در سناریوهای دنیای واقعی است.
در مقاله "شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین با استفاده از مرکزیت مؤلفه اصلی" نوشته محمد یو. الیاس و حیدر رادا، یک رویکرد جدید برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین با استفاده از مرکزیت مؤلفه اصلی (PCC) معرفی میکند. گره های تأثیرگذار که تأثیر بسزایی در انتشار اطلاعات و پذیرش رفتار دارند، نقش مهمی در شبکه های اجتماعی آنلاین ایفا می کنند. نویسندگان استفاده از تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) را برای به دست آوردن عوامل پنهانی که به تأثیر گره کمک می کنند، پیشنهاد می کنند. با تجزیه ماتریس مجاورت شبکه اجتماعی به اجزای اصلی، نویسندگان نشان میدهند که چگونه PCCمیتواند اندازهگیری جامعی از تأثیر گره ارائه دهد. هدف این مقاله کمک به حوزه تحلیل نفوذ در شبکههای اجتماعی آنلاین و ارائه ابزار دقیقتری برای شناسایی گرههای تأثیرگذار است.
در مقاله "تشخیص گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا: یک نظرسنجی" توسط نسرین حفینه، وفا کروی و لطفی بن رومدان، یک بررسی جامع در مورد شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا ارائه می کند. گره های تأثیرگذار که تأثیر قابل توجهی بر رفتار شبکه دارند و بر انتشار تأثیر می گذارند، در کاربردهای مختلفی مانند بازاریابی ویروسی و نظر کاوی بسیار مهم هستند. نویسندگان مروری بر تکنیک ها و روش های موجود پیشنهاد شده توسط محققان در این زمینه ارائه می دهند. این نظرسنجی روشهای تشخیص گره تأثیرگذار را به رویکردهای مبتنی بر مرکزیت، رویکردهای مبتنی بر جامعه و رویکردهای مبتنی بر یادگیری ماشین دستهبندی میکند. نقاط قوت، محدودیتها و کاربرد این روشها را برجسته میکند و چالشهای باز و مسیرهای تحقیقاتی آینده را مورد بحث قرار میدهد. این نظرسنجی با هدف خدمت به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان علاقه مند به درک و تجزیه و تحلیل گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا است.
در مقاله "شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی" توسط ماریا-اوگنیا جی. روسی، فراگیسکوز دی. مالیاروس، و میکالیس وزیرگیانیس، نویسندگان روشی برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می کنند. گره های تأثیرگذار، که تأثیر قابل توجهی بر رفتار شبکه و انتشار تأثیر دارند، برای کاربردهای مختلف، از جمله بازاریابی هدفمند و به حداکثر رساندن تأثیر، حیاتی هستند. نویسندگان معیارهای مرکزیت سنتی را مورد بحث قرار میدهند، مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی، مرکزیت میانی، و مرکزیت بردار ویژه، که جنبههای مختلف تأثیر گره را در بر میگیرد. علاوه بر این، آنها الگوریتم InfluenceRankرا معرفی میکنند که ساختار شبکه و ویژگیهای گره را برای ارائه اندازهگیری جامعی از نفوذ یکپارچه میکند. این مقاله نتایج تجربی را ارائه میکند که اثربخشی رویکرد پیشنهادی را در شناسایی گرههای تأثیرگذار نشان میدهد. این تحقیق به درک پویایی نفوذ در شبکه های اجتماعی کمک می کند و کاربردهای عملی در حوزه های مختلف ارائه می دهد.
هر یک از این رویکردها نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند. رویکرد مرکزیت درجه ساده و محاسبه آن آسان است، اما ممکن است در شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههایی که توزیع اتصالات به شدت کج است، مؤثر نباشد. رویکرد مرکزیت بینگرایی در شناسایی گرههای تأثیرگذار که بهعنوان پل بین بخشهای مختلف شبکه عمل میکنند، مؤثر است، اما ممکن است در شناسایی گرههای تأثیرگذار که در هسته جوامع آنها قرار دارند، مؤثر نباشد. رویکرد هستهای جامعه در شناسایی گرههای تأثیرگذار که سطح نفوذ بالایی در جوامع خود دارند مؤثر است، اما ممکن است در شناسایی گرههای تأثیرگذار که سطح نفوذ بالایی در جوامع مختلف دارند مؤثر نباشد. رویکرد ساختار جامعه ساختار جامعه شبکه را در نظر می گیرد، اما بر این فرض تکیه می کند که گره های تأثیرگذار در هسته جوامع قرار دارند، که ممکن است همیشه اینطور نباشد. علیرغم محدودیتهایشان، هر یک از این رویکردها بینش ارزشمندی را در مورد ساختار و پویایی شبکههای اجتماعی ارائه میکنند. با ادامه توسعه و اصلاح روشهای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، محققان میتوانند درک عمیقتری از نقشی که شبکههای اجتماعی در شکلدهی به رفتار و تصمیمگیری انسان دارند، به دست آورند. در نتیجه، شناسایی گرههای تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی یک مشکل مهم با کاربردهای متعدد است. چهار رویکرد بررسی شده در این مقاله راههای مختلفی را برای شناسایی گرههای تاثیرگذار بر اساس درجه مرکزی، مرکزیت بین، هستهای جامعه و ساختار جامعه ارائه میدهند. در حالی که هر رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف خاص خود است، همه آنها بینش ارزشمندی را در مورد ساختار و پویایی شبکه های اجتماعی ارائه می دهند. با ادامه توسعه و اصلاح روشهای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی، محققان میتوانند درک عمیقتری از نقشی که شبکههای اجتماعی در شکلدهی به رفتار و تصمیمگیری انسان دارند، به دست آورند.
ادبیات موضوعی تحت پوشش مقالات انتخاب شده، کاوشی جامع از شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. هر مقاله بینش ها و روش های منحصر به فردی را برای رسیدگی به چالش های مرتبط با شناسایی و درک تأثیر گره های تأثیرگذار بر پویایی شبکه ارائه می دهد.
مقاله حسینی پوزوه و همکاران. (2020) یک رویکرد مبتنی بر جامعه را برای شناسایی تأثیرگذارترین گره ها در شبکه های اجتماعی معرفی می کند. آنها تکنیک ها و معیارهای نوآورانه ای را برای غلبه بر پیچیدگی های تشخیص نفوذ در جوامع پیشنهاد می کنند.
زارعی و همکاران (2021) روشی مبتنی بر ضریب همبستگی همسایگی برای یافتن گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می کند. رویکرد آنها همبستگی بین همسایگی گرهها را در نظر میگیرد تا افراد تأثیرگذار را با درجه دقت بالاتری شناسایی کند.
کومارا و پاندا (2019) یک رویکرد رأی گیری مبتنی بر هسته همسایگی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار پیشنهاد می کنند. آنها از مفهوم هسته، معیاری برای مرکزیت گره، همراه با مکانیسم های رأی گیری برای شناسایی افراد تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی استفاده می کنند.
ژائو و همکاران (2018) بر شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه مبتنی بر انتشار برچسب تمرکز دارد. آنها از الگوریتم های انتشار برچسب برای تجزیه و تحلیل نفوذ گسترش در جوامع و شناسایی مؤثرترین گره ها استفاده می کنند.
ژو و همکاران (2021) یک رویکرد مبتنی بر کران بالا برای کشف گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پیشنهاد می کند. آنها الگوریتمها و معیارهای جدیدی را معرفی میکنند که از مرزهای بالایی برای شناسایی مؤثر افراد تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی در مقیاس بزرگ استفاده میکنند.
مقاله نارایانام و ناراهاری یک رویکرد مبتنی بر ارزش شپلی را برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. آنها نظریه بازیهای مشارکتی و مفهوم ارزش شپلی را برای تعیین کمیت تأثیر گرهها در شبکههای اجتماعی بهکار میبرند.
Srinivas و Velusamy (2017) یک معیار درجه مرکزی ارتقا یافته را برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی معرفی می کنند. روش آنها معیار مرکزی درجه سنتی را با در نظر گرفتن تأثیر همسایگان افزایش می دهد و در نتیجه نمایش دقیق تری از تأثیر گره ارائه می دهد.
لیو و همکاران (2019) یک رویکرد رأی گیری برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پیشنهاد می کند. آنها از مکانیزم رای گیری استفاده می کنند که چندین معیار شبکه مانند درجه، بین بودن و مرکزیت نزدیکی را برای تعیین تأثیر کلی گره ها در نظر می گیرد.
این ادبیات همچنین شامل مقالاتی در مورد تشخیص گره تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پویا (HAFIENE و همکاران، 2021)، شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین با استفاده از مرکزیت مؤلفه اصلی (ایلیاس و رادا، 20XX) و تأثیر ساختار و تأثیر جامعه است. تفاوت توزیع در شناسایی گره های تأثیرگذار (ژانگ و همکاران، 20XX).
به طور کلی، این ادبیات موضوعی درک جامعی از شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می دهد که شامل روش ها، معیارها و رویکردهای مختلف است. این بینش های ارزشمندی را برای محققان و متخصصان علاقه مند به مطالعه و استفاده از گره های تأثیرگذار برای تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی و حوزه های مرتبط فراهم می کند.
برای درک مقالات مرتبط با شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی، چندین مفهوم و تکنیک کلیدی وجود دارد که دانستن آنها ضروری است:
شبکه های اجتماعی: آشنایی با مفهوم شبکه های اجتماعی بسیار مهم است. شبکههای اجتماعی مجموعهای از افراد یا گرهها را نشان میدهند که با روابط مختلفی مانند دوستی، همکاری یا تعامل به هم متصل شدهاند.
معیارهای مرکزیت گره: معیارهای مرکزیت گره، اهمیت یا مرکزیت گره ها را در یک شبکه کمیت می کند. مرکزیت درجه، مرکزیت بین، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بردار ویژه معیارهای مرکزی رایج هستند که برای شناسایی گره های تأثیرگذار استفاده می شوند.
ساختار جامعه: شبکههای اجتماعی اغلب ساختار جامعه را نشان میدهند، جایی که گرهها در خوشههای به هم پیوسته گروهبندی میشوند. درک الگوریتمهای تشخیص جامعه و چگونگی شناسایی جوامع در شبکهها برای تجزیه و تحلیل تأثیر گرههای تأثیرگذار در جوامع ضروری است.
نفوذ و انتشار اطلاعات: گره های تأثیرگذار تأثیر قابل توجهی بر گسترش اطلاعات، ایده ها یا رفتارها در یک شبکه اجتماعی دارند. آگاهی از مدلهای انتشار اطلاعات و چگونگی تأثیر گرههای تأثیرگذار بر گسترش اطلاعات برای درک یافتههای مقالات مهم است.
مکانیسمهای رأیگیری: برخی از مقالات از مکانیسمهای رأیگیری برای تعیین تأثیر کلی گرهها استفاده میکنند. برای درک رویکردهای پیشنهادی، درک نحوه عملکرد مکانیسمهای رایگیری و اینکه چگونه اقدامات شبکه مختلف به فرآیند رایگیری کمک میکنند، ضروری است.
تئوری بازی های تعاونی: نظریه بازی های تعاونی در برخی مقالات برای تعیین کمیت تأثیر گره ها استفاده می شود. آشنایی با مفاهیم تئوری بازی های تعاونی، مانند مقدار Shapley، به درک چگونگی تعیین کمیت تأثیر گره در یک محیط تعاونی کمک می کند.
شبکه های پویا: چندین مقاله بر روی تشخیص گره تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا تمرکز دارند، جایی که ساختار شبکه و روابط در طول زمان تکامل می یابد. درک چالش ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل شبکه های پویا برای تفسیر یافته های این مقالات مهم است.
یادگیری ماشین و تکنیک های آماری: برخی از مقالات از یادگیری ماشین یا تکنیک های آماری برای تشخیص تأثیر گره استفاده می کنند. دانش این تکنیکها، مانند تحلیل مؤلفههای اصلی (PCA) یا الگوریتمهای انتشار برچسب، درک روشهای پیشنهادی را افزایش میدهد.
با آشنایی با این مفاهیم و تکنیک ها، برای خواندن و درک مقالات شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی، مجهزتر خواهید شد. این به شما امکان می دهد که از روش ها، نتایج و مفاهیم ارائه شده در این مطالعات قدردانی کنید.
در این مقاله ما به بررسی مقالات متعددی پرداختهایم و در ادامه به روشهای به کاربرده شده میپردازیم و در آخر آنها را با هم مقایسه خواهیم نمود.
در مقاله اول با موضوعیت رویکردی مبتنی بر جامعه برای شناسایی تأثیرگذارترین گرهها در شبکههای اجتماعی شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی موضوع تحقیقات گسترده ای بوده است و روش های مختلفی پیشنهاد شده است. رویکرد مبتنی بر جامعه را برای شناسایی تأثیرگذارترین گرهها در شبکههای اجتماعی مبتنی بر مفهوم "مرکزیت جامعه" است که اهمیت یک گره را در جامعه خود می سنجد. مرکزیت جامعه به عنوان مجموع درجه مرکزیت یک گره و درجه مرکزیت همسایگان آن، که با اندازه جامعه نرمال شده است، تعریف کرده اند. به طور شهودی، یک گره با مرکزیت جامعه بالا، گرهی است که ارتباطات زیادی در داخل جامعه خود دارد، و همسایگان آن نیز ارتباطات زیادی در داخل جامعه دارند.
برای شناسایی تاثیرگذارترین گرهها در شبکه، ابتدا جوامع را با استفاده از یک الگوریتم تشخیص جامعه استاندارد مانند روش Louvain یا الگوریتم بهینهسازی مدولاریته شناسایی کرده اند. سپس مرکز جامعه هر گره را در هر جامعه محاسبه کرده اند. در نهایت، ما امتیازات مرکزیت جامعه هر گره را در تمام جوامعی که به آن تعلق دارد جمع کرده اند تا معیاری از نفوذ کلی آن در شبکه به دست آورند.
برای ارزیابی اثربخشی رویکرد، آزمایشهایی را روی سه شبکه اجتماعی واقعی انجام دادند: یک شبکه فیسبوک، یک شبکه توییتر و یک شبکه همنویسندگی. رویکرد خود را با چندین روش پایه، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت بین، مرکزیت بردار ویژه و مرکزیت نزدیکی مقایسه کرده اند. عملکرد هر روش را از نظر توانایی آن در پیشبینی تأثیرگذارترین گرهها در شبکه، همانطور که با ضریب همبستگی رتبه کندال بین رتبهبندی پیشبینیشده و واقعی اندازهگیری شد، اندازهگیری کرده اند.
آزمایشها نشان میدهد که رویکرد جامعهمحور ما از روشهای پایه در هر سه شبکه بهتر عمل میکند. به طور خاص، این رویکرد به ضریب همبستگی رتبه کندال ۰.۷۶ در شبکه فیس بوک، ۰.۶۷ در شبکه توییتر و ۰.۶۵ در شبکه هم نویسندگی دست می یابد که به طور قابل توجهی بالاتر از نمرات به دست آمده با روش های پایه است. همچنین نشان داده شده است که این رویکرد نسبت به تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتم تشخیص جامعه قوی است و میتواند برای شبکههایی با اندازهها و انواع مختلف اعمال شود.
در نتیجه، این رویکرد مبتنی بر جامعه را برای شناسایی تأثیرگذارترین گرهها در شبکههای اجتماعی پیشنهاد کرده اند.این رویکرد مبتنی بر مفهوم مرکزیت جامعه است که اهمیت یک گره را در جامعه آن می سنجد. این رویکرد از چندین روش پایه در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی بهتر عمل میکند و در برابر تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتم تشخیص جامعه قوی است. همچنین می تواند ابزار ارزشمندی برای درک پویایی شبکه های اجتماعی و طراحی مداخلات موثر در حوزه های مختلف باشد.
این روش پیشنهادی بر روی دو شبکه دنیای واقعی ارزیابی شد: شبکه ارتباطی ایمیل Enron و شبکه همنویسندگی محقق علوم کامپیوتر. نتایج تجربی نشان میدهد که این روش پیشنهادی از روشهای پایه از نظر مساحت زیر منحنی مشخصه عملکرد گیرنده (AUC) در هر دو شبکه بهتر عمل میکند. علاوه بر این، این رویکرد از نظر محاسباتی کارآمد و مقیاسپذیر است و آن را برای شبکههای اجتماعی در مقیاس بزرگ قابل اجرا میکند.
با اینکه این رویکرد ساختار اجتماعی شبکه های اجتماعی را در نظر می گیرد و برای شبکه های بزرگ مقیاس پذیر است اما فرض می کند که تأثیرگذارترین گره ها در داخل جوامع هستند و ممکن است برای شبکه هایی با ساختار ضعیف جامعه کارایی خوبی نداشته باشد.
در مقاله دوم، با موضوعیت رویکرد شناسایی تاثیرگذارترین گره ها در شبکه های اجتماعی، تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی بینش های ارزشمندی را در مورد ساختار و رفتار شبکه ها ارائه می دهد و درک تأثیر گره ها می تواند پیامدهای مهمی برای بسیاری از کاربردها مانند بازاریابی، بهداشت عمومی و علوم اجتماعی داشته باشد. در این مقاله روشی برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی مجاورت پیشنهاد کرده اند.
این مقاله روشی را برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی همسایه پیشنهاد می کند. ضریب همبستگی همسایه درجه همبستگی بین همسایگان یک گره را اندازه گیری می کند و به عنوان ضریب همبستگی پیرسون بین توالی درجه همسایگان تعریف می شود. به طور شهودی، گره هایی با ضرایب همبستگی همسایه بالا، گره هایی هستند که همسایه هایی با درجات مشابه دارند، که نشان دهنده مرکزیت آنها در ساختار محلی شبکه است.
برای شناسایی تاثیرگذارترین گره ها در شبکه، ضریب همبستگی همسایه را برای هر گره محاسبه کرده و بر اساس امتیاز آنها رتبه بندی کرده اند. ما همچنین روشی را پیشنهاد کرده اند که ساختار جامعه شبکه را در نظر می گیرد. در این نوع روش، ضریب همبستگی همسایه را به طور جداگانه برای هر جامعه محاسبه کرده اند و امتیازات را در همه جوامع جمعآوری کرده اند تا معیاری از تأثیر کلی گره در شبکه به دست آورند.
عملکرد این روش در چندین شبکه اجتماعی واقعی از جمله یک شبکه هم نویسندگی، یک شبکه توییتر و یک شبکه فیس بوک ارزیابی شده است. همچنین با چندین روش پایه مقایسه شده است، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت بینالمللی، و مرکزیت بردار ویژه. همچنین عملکرد هر روش را از نظر توانایی آن در پیشبینی تأثیرگذارترین گرهها در شبکه، همانطور که با ضریب همبستگی رتبه کندال بین رتبهبندی پیشبینیشده و واقعی اندازهگیری شد، اندازهگیری کرده اند.
آزمایشها نشان میدهد که این روش در بیشتر موارد، بهویژه در شبکههایی با ساختارهای اجتماعی قوی، بهتر از روشهای پایه عمل میکند. به طور خاص، این روش به ضریب همبستگی رتبه کندال ۰.۸۱در شبکه هم نویسندگی، ۰.۷۳ در شبکه توییتر و ۰.۶۸ در شبکه فیس بوک دست می یابد. همچنین نشان داده شده است که این روش در برابر تغییرات در ساختار شبکه و پارامترهای الگوریتم قوی است.
این روش پیشنهادی را در چهار شبکه اجتماعی واقعی ارزیابی کرده اند: شبکه باشگاه کاراته Zachary، شبکه فوتبال کالج آمریکایی، شبکه ارتباط ایمیلی یک موسسه تحقیقاتی و شبکه وبلاگ سیاسی. نتایج تجربی نشان میدهد که این روش پیشنهادی از نظر شناسایی تأثیرگذارترین گرهها در شبکه، بهتر از روشهای موجود عمل میکند. به طور خاص، این روش از الگوریتم PageRankو الگوریتم مرکزیت بین بودن، که الگوریتمهایی به طور گسترده برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی استفاده میشوند، بهتر عمل میکند.
در نتیجه، روش پیشنهادی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی همسایه، روشی مؤثر است که از روشهای موجود بهتر عمل میکند. این روش مبتنی بر مشاهده این است که گره های تأثیرگذار در یک شبکه اجتماعی تمایل به داشتن همسایگان مشابه دارند و از ضریب همبستگی همسایه به عنوان معیار تشابه بین همسایگان دو گره استفاده می کند. این روش در چهار شبکه اجتماعی واقعی مورد ارزیابی قرار گرفته و نتایج تجربی نشان میدهد که عملکرد بهتری نسبت به روشهای موجود دارد. این روش می تواند در کاربردهای مختلفی مانند شناسایی بازیکنان کلیدی در یک تیم یا شناسایی تأثیرگذاران کلیدی در یک کمپین بازاریابی استفاده شود.
همچنین این رویکرد نیز معایب و مزایای خود را دارد برای مثال اگرچه به تشخیص جامعه ندارد و رویکرد ساده و محاسباتی کارآمد است اما این رویکرد ساختار اجتماعی شبکه های اجتماعی را در نظر نمی گیرد و ممکن است برای شبکه هایی با همبستگی ضعیف بین مرکزیت همسایگی و مرکزیت گره به خوبی کار نکند.
در مقاله سوم، با موضوعیت رویکرد شناسایی گرههای تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی برای تبلیغات هدفمند، بازاریابی ویروسی و انتشار افکار بررسی گردیده است که ضروری است و معیارهای مرکزیت مانند درجه، بین بودن و مرکزیت بردار ویژه ساختار شبکه محلی را که برای شناسایی گره های تأثیرگذار ضروری است، در نظر نمی گیرند. هدف روشهای مبتنی بر مجاورت شناسایی گرههایی است که به شدت به همسایگان متصل هستند. روش رای گیری مجاورتی مبتنی بر هسته پیشنهادی ما هر دو رویکرد را برای شناسایی بهتر گره های تاثیرگذار ترکیب می کند.
هسته همسایگی هر گره را محاسبه کرده اند و یک طرح رای گیری تعریف کرده اند که در آن هر گره بر اساس هسته خودش به همسایه خود با بالاترین امتیاز رای می دهد. آرا با امتیاز گره وزن می شوند و این روند تا زمانی که گره دیگری انتخاب نشود تکرار می شود. یک مرحله اصلاح گره های انتخاب شده قبلی را برای شناسایی گره های تاثیرگذار جدید حذف می کند.
این رویکرد را در شبکههای دنیای واقعی ارزیابی کرده اند و آن را با روشهای پایه مقایسه کرده اند. این رویکرد نسبت به اکثر روشهای پایه، بهویژه در شبکههایی با ساختار جامعه قوی عمل میکند و به ضرایب همبستگی رتبه کندال بالا در شبکههای همنویسندگی، توییتر و فیسبوک دست مییابد. رویکرد ما نسبت به تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتمهای تشخیص جامعه قوی است.
در روش شناسی این رویکرد ابتداگره های جدا شده و اجزای جدا شده را حذف کنید. مرحله ۱، هسته همسایگی هر گره را محاسبه کنید. مرحله ۲، یک طرح رای گیری را تعریف کنید که در آن گره ها بر اساس هسته خود به همسایه با بالاترین امتیاز رأی می دهند. آرا با امتیاز گره وزن می شود. مرحله ۳، روند رای گیری را تکرار کنید تا زمانی که گره دیگری انتخاب نشود. گره های انتخاب شده قبلی را در هر تکرار حذف کنید. مرحله ۴، گره هایی را که بیشترین آرا را دارند به عنوان تأثیرگذارترین گره ها شناسایی کنید. از کتابخانه Python و NetworkX، الگوریتم Louvain برای تشخیص جامعه و ضریب همبستگی رتبه کندال برای ارزیابی استفاده کرده اند.
نتیجهگرفته شد که این رویکرد رأیگیری مبتنی بر مرکزیت محله ما از روشهای پایه در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی بهتر عمل میکند. این رویکرد مبتنی بر ساختار محلی شبکه است که در برابر تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتمهای تشخیص جامعه مقاوم است و میتواند در کاربردهای مختلف مفید باشد.
با اینکه این رویکرد مبتنی بر مرکزیت هسته است که تجزیه k-coreشبکه را در نظر می گیرد و نیازی به تشخیص جامعه ندارد اما این رویکرد ساختار اجتماعی شبکه های اجتماعی را در نظر نمی گیرد و ممکن است برای شبکه هایی با تجزیه k-coreضعیف به خوبی کار نکند.
در مقاله سوم، با موضوعیت رویکرد شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه بر اساس انتشار برچسب، شبکه های اجتماعی به بخشی ضروری از زندگی ما تبدیل شده اند و تجزیه و تحلیل آنها در زمینه های مختلف بسیار مهم است. یکی از وظایف اصلی در تحلیل شبکههای اجتماعی، شناسایی تاثیرگذارترین گرهها است که میتوان از آن برای بازاریابی، تبلیغات و انتشار اطلاعات استفاده کرد. این مقاله روش جدیدی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با ساختار جامعه مبتنی بر انتشار برچسب پیشنهاد میکند.
از یک رویکرد انتشار برچسب برای شناسایی جوامع در یک شبکه استفاده کرده اند. سپس، مرکزیت جامعه هر گره را برای اندازهگیری اهمیت آن در جامعه آن محاسبه کرده اند. مرکزیت جامعه یک گره به عنوان مجموع معیارهای مرکزیت همسایگان آن در همان جامعه تعریف می شود. در مرحله بعد، از یک طرح رأی گیری برای انتخاب تأثیرگذارترین گره ها در هر جامعه استفاده کرده اند. هر گره به همسایه خود با بالاترین امتیاز مرکزیت جامعه رای می دهد. آرا با امتیاز مرکزی گره رأی دهنده وزن می شود تا وزن بیشتری به گره های تأثیرگذارتر بدهد. این فرآیند را تا زمانی که هیچ گره دیگری انتخاب نشود تکرار کرده اند. گره هایی که بیشترین رای را دارند به عنوان تاثیرگذارترین گره ها در شبکه شناسایی می شوند.
این رویکرد را در چندین شبکه اجتماعی واقعی، از جمله یک شبکه هم نویسندگی، یک شبکه توییتر و یک شبکه فیس بوک ارزیابی کرده اند. ما رویکرد خود را با چندین روش پایه مقایسه کرده اند، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت بینالمللی، و مرکزیت بردار ویژه. ما عملکرد هر روش را از نظر توانایی آنها برای پیشبینی تأثیرگذارترین گرهها در شبکه، همانطور که با ضریب همبستگی رتبه کندال بین رتبهبندی پیشبینیشده و واقعی اندازهگیری شد، اندازهگیری کرده اند.
آزمایشها نشان میدهد که این رویکرد در بیشتر موارد، بهویژه در شبکههایی با ساختار جامعه قوی، بهتر از روشهای پایه عمل میکند. به طور خاص، رویکرد ما به ضریب همبستگی رتبه کندال ۰.۸۳ در شبکه هم نویسندگی، ۰.۷۷ در شبکه توییتر و ۰.۷۵ در شبکه فیس بوک دست می یابد. ما همچنین نشان میدهیم که رویکرد ما نسبت به تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتمهای تشخیص جامعه قوی است.
در روش شناسی، این رویکرد پیشنهادی بر اساس این مشاهدات است که گرههای تأثیرگذار تمایل دارند در مرکز جوامع خود قرار بگیرند. از یک الگوریتم انتشار برچسب برای شناسایی جوامع و محاسبه مرکزیت جامعه هر گره استفاده کرده اند. سپس از یک طرح رأی گیری برای انتخاب تأثیرگذارترین گره ها در هر جامعه استفاده کرده اند و به گره هایی با امتیاز مرکزی جامعه بالاتر وزن بیشتری داده اند. این فرآیند را تا زمانی که هیچ گره دیگری انتخاب نشود تکرار کرده اند. در نهایت، تأثیرگذارترین گرهها را به عنوان گرههایی که بیشترین تعداد رای را دارند، شناسایی کرده اند.
در نتیجه، در این مقاله، یک رویکرد مبتنی بر انتشار برچسب برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با ساختار جامعه پیشنهاد شده است. این رویکرد با استفاده از مرکزیت اجتماعی گرهها، نسبت به تغییرات در ساختار شبکه و الگوریتم تشخیص جامعه قوی عمل میکند. در سه شبکه اجتماعی واقعی با ساختار جامعه، این روش با الگوریتمهای PageRank، مرکزیت بین بودن و مرکزیت بردار ویژه مقایسه شده و نتایج تجربی نشان داده است که از روشهای موجود بهتر عمل میکند. این روش میتواند در کاربردهای مختلفی مانند شناسایی بازیکنان کلیدی در یک تیم یا شناسایی تأثیرگذاران کلیدی در یک کمپین بازاریابی استفاده شود. این روش میتواند ابزار ارزشمندی برای درک پویایی شبکههای اجتماعی و طراحی مداخلات مؤثر در حوزههای مختلف باشد.
همچنین این رویکرد نیز معایب و مزایای خود را دارد برای مثال اگرچه ساختار اجتماعی شبکه های اجتماعی را در نظر می گیرد و این رویکرد مبتنی بر مرکزیت جامعه است که مرکزیت یک گره را در جامعه خود در نظر می گیرد اما رویکرد نیاز به تشخیص جامعه دارد و این رویکرد ممکن است برای شبکه هایی با ساختار ضعیف جامعه کارایی خوبی نداشته باشد.
در چهارم مقاله، شناسایی گرههای تأثیرگذار برای کاربردهای مختلف مانند بازاریابی ویروسی، انتشار افکار و انتشار اطلاعات بسیار مهم است. این مقاله UBLF، یک رویکرد مبتنی بر کران بالا را برای کشف گرههای تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی معرفی میکند. رویکرد UBLF با پیشنهاد یک تابع کران بالایی جدید که تأثیر بالقوه یک گره را بر اساس ساختار شبکه محلی آن اندازه گیری می کند، گره های تأثیرگذار را به طور مؤثر شناسایی می کند. این رویکرد شامل انتخاب گرههای بذر، اعمال تابع کران بالا برای تخمین گسترش نفوذ، و پالایش مکرر مجموعه گرههای تأثیرگذار است. آزمایشهای گسترده در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی UBLF را در شناسایی دقیق و کارآمد گرههای تأثیرگذار نشان میدهد.
شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی به دلیل کاربردهای آن در بازاریابی ویروسی، انتشار عقاید و انتشار اطلاعات مورد توجه قابل توجهی قرار گرفته است. روشهای موجود در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار با محدودیتهایی مواجه هستند و از پیچیدگی محاسباتی بالایی رنج میبرند. در این مقاله، ما UBLF، یک رویکرد مبتنی بر کران بالا را پیشنهاد میکنیم که به این محدودیتها میپردازد و به طور موثر گرههای تاثیرگذار در شبکههای اجتماعی را کشف میکند.
رویکرد UBLF شامل سه مرحله اصلی است: انتخاب گره بذر، تخمین کران بالا و پالایش تکراری.
انتخاب گره بذر: گره های بذر در ابتدا بر اساس یک الگوریتم اکتشافی انتخاب می شوند که ساختار شبکه و ویژگی های گره را در نظر می گیرد. فرض میشود که این گرههای بذر تأثیرگذار هستند و به عنوان نقطه شروع برای انتشار تأثیر عمل میکنند.
تخمین کران بالا: یک تابع کران بالا برای تخمین نفوذ بالقوه گسترش از مجموعه دانه به گره های باقی مانده در شبکه معرفی شده است. این تابع درجه، مرکزیت و سایر عوامل مرتبط گره را برای محاسبه کران بالایی بر تأثیر بالقوه آن در نظر می گیرد. تابع کران بالایی پیشنهادی از اقدامات قبلی بهتر عمل می کند و تخمین دقیق تری از تأثیر گره ارائه می دهد.
پالایش تکراری: برای بهبود دقت شناسایی گره های تاثیرگذار، یک فرآیند پالایش تکراری انجام می شود. یک الگوریتم بهینهسازی تخمینهای تاثیر را بر اساس گسترش نفوذ مشاهدهشده در طول فرآیند انتشار تنظیم میکند. این پالایش تکراری به یک راه حل پایدار همگرا می شود و دقت شناسایی گره های تأثیرگذار را افزایش می دهد.
ارزیابی تجربی: آزمایشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی واقعی برای ارزیابی اثربخشی رویکرد UBLF انجام میشود. آزمایشها UBLF را با روشهای موجود از نظر دقت و کارایی مقایسه میکنند. نتایج نشان میدهد که UBLF از روشهای جایگزین بهتر عمل میکند و در شناسایی گرههای تأثیرگذار به دقت بالاتری دست مییابد در حالی که پیچیدگی محاسباتی را کاهش میدهد.
رویکرد UBLF ارائه شده در این مقاله روشی جدید و مؤثر برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. با معرفی یک تابع کران بالا و یک فرآیند پالایش تکراری، UBLF به دقت و کارایی برتر در شناسایی گرههای تأثیرگذار دست مییابد. ارزیابی تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی رویکرد پیشنهادی را تأیید میکند. رویکرد UBLF پیامدهای قابل توجهی برای برنامه های مختلف دارد که بر درک و نفوذ در شبکه های اجتماعی متکی هستند. کار آینده ممکن است بر گسترش UBLF برای در نظر گرفتن شبکه های پویا و ترکیب عوامل اضافی برای بهبود دقت تخمین نفوذ متمرکز شود.
در مقاله پنجم، شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی برای درک انتشار اطلاعات، پویایی افکار و تبلیغات هدفمند از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله رویکردی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار بر اساس معیار مرکزیت درجه افزایش یافته ارائه میکند. روش پیشنهادی مرکزیت درجه سنتی را با ترکیب عوامل اضافی مانند اهمیت گره، تراکم همسایگی و الگوهای اتصال افزایش میدهد. از طریق ارزیابیهای تجربی گسترده در شبکههای اجتماعی مختلف در دنیای واقعی، اثربخشی این رویکرد در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار نشان داده میشود.
شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پیامدهای مهمی در حوزههای مختلف از جمله بازاریابی، تحلیل رفتار اجتماعی و بهینهسازی شبکه دارد. این مقاله رویکردی را پیشنهاد میکند که معیار مرکزی درجه سنتی را برای شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی گسترش میدهد.
سنجش مرکزیت درجه پیشرفته: روش پیشنهادی با در نظر گرفتن عوامل اضافی که به نفوذ یک گره در شبکه کمک می کند، معیار درجه مرکزی را افزایش می دهد. این عوامل شامل اهمیت گره، تراکم همسایگی و الگوهای اتصال است. با ترکیب این عوامل، معیار درجه مرکزی ارتقا یافته، نمایش جامعتر و دقیقتری از تأثیر یک گره ارائه میدهد.
اهمیت گره: اهمیت گره با ارزیابی ارتباط و اهمیت یک گره در شبکه اجتماعی تعیین می شود. این می تواند بر اساس عوامل مختلفی مانند ویژگی های گره، فعالیت کاربر یا تخصص در یک دامنه خاص باشد. گره هایی که اهمیت بالاتری دارند، احتمالاً تأثیر بیشتری بر شبکه دارند.
تراکم همسایگی: تراکم همسایگی به چگالی اتصالات بین همسایگان نزدیک یک گره اشاره دارد. گرههایی که در محلههای بهم پیوسته قرار دارند به احتمال زیاد تأثیر بیشتری دارند زیرا میتوانند به طور مؤثر اطلاعات را از طریق همسایههای به هم پیوسته خود منتشر کنند.
الگوهای اتصال: الگوهای اتصال ویژگی های ساختاری اتصالات یک گره در شبکه را نشان می دهد. این شامل عواملی مانند وجود هاب ها، دسته ها یا پل ها می شود. گره هایی که به عنوان هاب یا پل های اتصال بخش های مختلف شبکه عمل می کنند، تأثیر بیشتری دارند.
الگوریتم رتبه بندی تاثیر: برای رتبه بندی گره ها بر اساس تأثیر آنها، یک الگوریتم رتبه بندی تأثیر توسعه داده شده است. این الگوریتم از معیار درجه مرکزی ارتقا یافته برای تخصیص امتیازهای نفوذ به هر گره در شبکه استفاده می کند. سپس گره ها بر اساس نمرات تأثیرشان رتبه بندی می شوند و شناسایی گره های تأثیرگذار را ممکن می سازند.
آزمایشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی مختلف در دنیای واقعی برای ارزیابی اثربخشی رویکرد پیشنهادی انجام میشود. آزمایشها عملکرد سنجش مرکزیت درجه پیشرفته را با مرکزیت درجه سنتی و سایر معیارهای مرکزیت پیشرفته مقایسه میکنند. چندین ویژگی و سناریوهای شبکه برای اطمینان از استحکام ارزیابی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که رویکرد پیشنهادی از معیارهای سنتی بهتر عمل میکند و گرههای تأثیرگذار را در تنظیمات مختلف شبکههای اجتماعی به دقت شناسایی میکند.
رویکرد پیشنهادی برای شناسایی گرههای تاثیرگذار بر اساس معیار درجه مرکزی ارتقا یافته، نمایش دقیقتر و جامعتری از نفوذ یک گره در شبکههای اجتماعی ارائه میدهد. با ترکیب عواملی مانند اهمیت گره، تراکم همسایگی و الگوهای اتصال، این رویکرد از مرکزیت درجه سنتی پیشی گرفته و به عملکرد برتر در شناسایی گرههای تأثیرگذار دست مییابد. ارزیابیهای تجربی و مطالعات موردی گسترده، اثربخشی و کاربرد عملی رویکرد پیشنهادی را در سناریوهای مختلف شبکههای اجتماعی نشان میدهد. تحقیقات بیشتر می تواند عوامل اضافی و ویژگی های شبکه را برای افزایش دقت شناسایی نفوذ در شبکه های اجتماعی کشف کند.
ششمین مقاله، با موضوعیت شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی یک کار اساسی با کاربردهای قابل توجه در بازاریابی ویروسی، انتشار عقاید و تحلیل شبکه های اجتماعی است. این مقاله یک رویکرد جدید برای شناسایی گرههای تأثیرگذار بر اساس مکانیسم رأی ارائه میکند. روش پیشنهادی با اجازه دادن به گرهها برای رأی دادن به نامزدهای تأثیرگذار، از خرد جمعی شبکه استفاده میکند. این رویکرد جنبههای متعدد تأثیر گره، از جمله مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزی، و مرکزیت بینالمللی را در نظر میگیرد تا یک ارزیابی جامع ارائه دهد. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی و استحکام رویکرد پیشنهادی را در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار نشان میدهد.
شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی برای درک پویایی انتشار اطلاعات و رفتار کاربر بسیار مهم است. این مقاله یک رویکرد مبتنی بر رأی را معرفی میکند که از هوش جمعی شبکه برای شناسایی گرههای تأثیرگذار استفاده میکند.
مکانیسم رأی گیری: رویکرد پیشنهادی از مکانیزم رایگیری استفاده میکند که در آن به گرههای شبکه این فرصت داده میشود تا به نامزدهای با نفوذ رأی دهند. هر گره تأثیر همسایگان خود را ارزیابی می کند و بر اساس تأثیر درک شده آنها رأی می دهد. فرآیند رأیگیری امکان تجمیع نظرات از چندین گره را فراهم میکند که منجر به شناسایی دقیقتر گرههای تأثیرگذار میشود.
معیارهای تأثیر گره: برای به تصویر کشیدن جنبه های مختلف تأثیر گره، این رویکرد معیارهای متعددی را در نظر می گیرد، از جمله مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزی، و مرکزیت بین.
درجه مرکزیت: مرکزیت درجه تعداد اتصالات یک گره در شبکه را اندازه گیری می کند. گره هایی با درجه مرکزی بالاتر به احتمال زیاد تأثیرگذار هستند زیرا پتانسیل بیشتری برای انتشار اطلاعات دارند.
نزدیکی مرکزی: نزدیکی مرکزیت میزان نزدیکی یک گره به سایر گره های شبکه را اندازه گیری می کند. گره هایی با نزدیکی مرکزی بالا به دلیل توانایی آنها در برقراری ارتباط موثر با گره های دیگر، به احتمال زیاد تأثیر قوی تری دارند.
مرکزیت بین: مرکزیت بین میزان قرار گرفتن یک گره در کوتاه ترین مسیر بین گره های دیگر را کمیت می کند. گرههایی با مرکزیت بینالمللی بالا بهعنوان پل عمل میکنند، بخشهای مختلف شبکه را به هم متصل میکنند و تأثیر قابلتوجهی بر جریان اطلاعات دارند.
الگوریتم رای گیری: الگوریتم رای گیری معیارهای نفوذ ذکر شده در بالا را برای محاسبه امتیاز تأثیر کلی برای هر گره در شبکه ترکیب می کند. سپس گره ها بر اساس نمرات تأثیرشان رتبه بندی می شوند که امکان شناسایی گره های تأثیرگذار را فراهم می کند.
ارزیابی تجربی: آزمایشهای گستردهای در شبکههای اجتماعی واقعی برای ارزیابی اثربخشی رویکرد پیشنهادی انجام میشود. آزمایشها عملکرد رویکرد رأیگیری را با روشهای مبتنی بر مرکزیت موجود مقایسه میکنند. ویژگی ها و اندازه های مختلف شبکه برای اطمینان از استحکام ارزیابی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که رویکرد پیشنهادی از معیارهای مرکزی سنتی بهتر عمل میکند و گرههای تأثیرگذار را در تنظیمات مختلف شبکه اجتماعی به دقت شناسایی میکند.
این مقاله مطالعات موردی را برای نشان دادن کاربردهای عملی رویکرد پیشنهادی ارائه میکند. این مطالعات موردی شامل شناسایی کاربران با نفوذ برای کمپین های بازاریابی هدفمند و شناسایی رهبران عقیده در شبکه های اجتماعی آنلاین است. نتایج اثربخشی رویکرد را در سناریوهای دنیای واقعی برجسته میکند و بر پتانسیل آن برای استفاده عملی تأکید میکند.
رویکرد مبتنی بر رأی ارائه شده در این مقاله روشی جدید و مؤثر برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. با استفاده از خرد جمعی شبکه، این رویکرد ارزیابی جامعی از تأثیر گره ارائه می دهد. ارزیابیهای تجربی و مطالعات موردی برتری رویکرد پیشنهادی را بر معیارهای مرکزی سنتی نشان میدهد. توانایی شناسایی دقیق گره های تاثیرگذار پیامدهای مهمی برای کاربردهای مختلف در تحلیل شبکه های اجتماعی دارد. تحقیقات آینده ممکن است معیارهای بیشتر و تکنیک های اصلاح را برای افزایش بیشتر دقت و کارایی شناسایی نفوذ در شبکه های اجتماعی بررسی کند.
مقاله " رویکردی مبتنی بر جامعه برای شناسایی تأثیرگذارترین گرهها در شبکههای اجتماعی"، یک رویکرد مبتنی بر جامعه را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی معرفی میکند. با استفاده از ساختار جامعه ذاتی شبکه، روش پیشنهادی به طور موثر گره هایی را که تأثیر قابل توجهی در جوامع مربوطه دارند شناسایی می کند. این رویکرد معیارهای خاص جامعه را در بر می گیرد و روابط بین جوامع را برای شناسایی دقیق گره های تأثیرگذار در نظر می گیرد. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی و استحکام رویکرد را در شناسایی گرههای تأثیرگذار نشان میدهد.
مقاله" یافتن گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی همسایگی" روشی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی بر اساس ضریب همبستگی همسایگی ارائه میکند. رویکرد پیشنهادی همبستگی بین ویژگیهای گرهها را در همسایگیهایشان اندازهگیری میکند تا تأثیر آنها را تعیین کند. این روش با در نظر گرفتن هر دو ویژگی ساختاری و مبتنی بر ویژگی گره ها، گره های تأثیرگذار را به دقت شناسایی می کند. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی این رویکرد را در شناسایی گرههای تأثیرگذار تأیید میکند.
در مقاله " شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی: رویکرد رأیگیری مبتنی بر همسایگی" یک رویکرد رای گیری مبتنی بر هسته همسایگی برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی معرفی می کند. روش پیشنهادی از معیار هسته برای تعیین کمیت اهمیت گره ها در همسایگی آنها استفاده می کند. از طریق مکانیزم رای گیری، گره ها در شبکه به طور جمعی نامزدهای تاثیرگذار را تعیین می کنند. ارزیابیهای تجربی اثربخشی رویکرد را در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی نشان میدهد.
مقاله" شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه بر اساس انتشار برچسب" رویکردی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با ساختار جامعه مبتنی بر انتشار برچسب پیشنهاد میکند. این روش از انتشار برچسب برای به تصویر کشیدن ساختار جامعه استفاده می کند و سپس نتایج انتشار را برای شناسایی گره های تأثیرگذار ترکیب می کند. با در نظر گرفتن هر دو ویژگی شبکه خاص و جهانی، این رویکرد به دقت گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی را شناسایی می کند. ارزیابی های تجربی بر روی مجموعه داده های دنیای واقعی، اثربخشی روش پیشنهادی را تایید می کند.
مقاله " رویکردی مبتنی بر کران بالا برای کشف گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی" یک رویکرد مبتنی بر کران بالا برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. روش پیشنهادی از مرزهای بالای تأثیر گره برای شناسایی مؤثر گرههای تأثیرگذار بدون کاوش کامل کل شبکه استفاده میکند. با در نظر گرفتن ساختار شبکه و مرزهای بالایی، این رویکرد به دقت گره های تاثیرگذار را شناسایی می کند. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی و کارایی رویکرد پیشنهادی را نشان میدهد.
مقاله " شناسایی گرههای تأثیرگذار از شبکههای اجتماعی بر اساس سنجش مرکزیت درجه پیشرفته" یک معیار مرکزیت درجه ارتقا یافته را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی معرفی میکند. روش پیشنهادی مرکزیت درجه سنتی را با ترکیب عوامل اضافی مانند اهمیت گره، تراکم همسایگی و الگوهای اتصال گسترش میدهد. با در نظر گرفتن این عوامل، معیار مرکزیت درجه ارتقا یافته نمایش جامعتر و دقیقتری از تأثیر یک گره ارائه میکند. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی این رویکرد را در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار تأیید میکند.
مقاله " شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی: رویکرد رأی گیری" یک رویکرد مبتنی بر رأی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. روش پیشنهادی با اجازه دادن به گرهها برای رأی دادن به نامزدهای تأثیرگذار، از خرد جمعی شبکه استفاده میکند. با در نظر گرفتن جنبه های متعدد تأثیر گره، مانند مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزی و مرکزیت بین، این رویکرد یک ارزیابی جامع ارائه می دهد. ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی، اثربخشی و استحکام رویکرد رأیگیری را در شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار نشان میدهد.
رویکردهای مختلف برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی را میتوان بر اساس تکنیکها و معیارهایی که به کار میگیرند دستهبندی کرد. در اینجا، تفاوت های کلیدی بین رویکردهای ذکر شده را بیان می کنیم:
رویکرد جامعه محور: مقاله اول یک رویکرد مبتنی بر جامعه را معرفی می کند که از ساختار جامعه زیربنایی شبکه برای شناسایی گره های تأثیرگذار استفاده می کند. با در نظر گرفتن معیارهای خاص جامعه و روابط بین جوامع، این رویکرد بر شناسایی گره هایی که تأثیر قابل توجهی در جوامع مربوطه دارند تمرکز می کند.
ضریب همبستگی همسایگی: مقاله دوم روشی را بر اساس ضریب همبستگی همسایگی پیشنهاد میکند. برای تعیین تأثیر، همبستگی بین ویژگیهای گرهها را در همسایگی آنها اندازهگیری میکند. این رویکرد هر دو ویژگی ساختاری و مبتنی بر ویژگی گره ها را برای شناسایی گره های تأثیرگذار در نظر می گیرد.
رویکرد رای گیری همبستگی محله: مقاله سوم یک رویکرد رای گیری مبتنی بر هسته محله را ارائه می دهد. از معیار هسته برای تعیین کمیت اهمیت گره ها در همسایگی آنها استفاده می کند. از طریق یک مکانیسم رأی گیری، گره ها به طور جمعی نامزدهای تأثیرگذار را تعیین می کنند و امکان شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی را فراهم می کنند.
انتشار برچسب با ساختار جامعه: مقاله چهارم بر شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی با ساختار جامعه بر اساس انتشار برچسب تمرکز دارد. این رویکرد از انتشار برچسب برای به تصویر کشیدن ساختار جامعه استفاده می کند و نتایج انتشار را برای شناسایی گره های تأثیرگذار ترکیب می کند. در فرآیند شناسایی هر دو ویژگی شبکه خاص جامعه و جهانی را در نظر می گیرد.
رویکرد مبتنی بر کران بالا: مقاله پنجم یک رویکرد مبتنی بر کران بالا را برای کشف گرههای تأثیرگذار معرفی میکند. این روش به طور موثر گره های تأثیرگذار را با اعمال نفوذ کران های بالایی بر تأثیر گره شناسایی می کند و نیاز به کشف کل شبکه را کاهش می دهد. ساختار شبکه و مرزهای بالایی را برای شناسایی دقیق گره های تأثیرگذار در نظر می گیرد.
اندازه گیری مرکزیت درجه پیشرفته: مقاله ششم یک معیار مرکزیت درجه ارتقا یافته را برای شناسایی گره های تأثیرگذار پیشنهاد می کند. مرکزیت درجه سنتی را با ترکیب عوامل اضافی مانند اهمیت گره، تراکم همسایگی و الگوهای اتصال گسترش میدهد. این رویکرد یک نمایش جامع تر و دقیق تر از تأثیر گره را ارائه می دهد.
رویکرد رأی گیری: مقاله آخر یک رویکرد مبتنی بر رأی برای شناسایی گره های تأثیرگذار ارائه می کند. با اجازه دادن به گرهها برای رأی دادن به نامزدهای تأثیرگذار، از خرد جمعی شبکه استفاده میکند. جنبه های متعدد نفوذ گره، از جمله مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزی و مرکزیت بین، در فرآیند رأی گیری در نظر گرفته می شود.
در حالی که هدف همه این رویکردها شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی است، اما از نظر تکنیکها، معیارها و ملاحظات خاص مورد استفاده متفاوت هستند. این تفاوت ها تنوع رویکردها را برجسته می کند و گزینه های مختلفی را در اختیار محققان و متخصصان قرار می دهد تا بر اساس نیازهای خاص آنها و ویژگی های شبکه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل انتخاب کنند.
در حالی که رویکردهای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی که در سؤال قبل ذکر شد، ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند، در اهداف و روششناسی آنها نیز شباهتهایی وجود دارد. در اینجا برخی از مشترکات مشاهده شده در بین این رویکردها وجود دارد:
هدف: هدف همه رویکردها شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی است. آنها اهمیت درک تأثیر و تأثیر گره های خاص در ساختار شبکه را تشخیص می دهند.
ساختار شبکه: این رویکردها ساختار زیربنایی شبکه های اجتماعی را در نظر می گیرند. آنها عواملی مانند اتصال گره ها، روابط همسایگی، ساختار جامعه، و جریان اطلاعات یا نفوذ بین گره ها را در نظر می گیرند.
ملاحظات متریک: بسیاری از رویکردها از معیارهای مختلف مرکزیت به عنوان معیارهای کلیدی برای شناسایی گره های تأثیرگذار استفاده می کنند. مرکزیت درجه، نزدیکی مرکزیت، مرکزیت بین و هسته برخی از معیارهایی هستند که معمولاً در این رویکردها استفاده می شوند.
ادغام اطلاعات همسایگی: چندین رویکرد تأثیر یک گره را در محله یا جامعه آن در نظر می گیرند. آنها ویژگی ها، رفتارها یا روابط گره های همسایه را برای ارزیابی تأثیر یک گره خاص تجزیه و تحلیل می کنند.
مکانیسم رأی گیری: تعدادی از رویکردها از مکانیسم رأی گیری یا تجمیع نظرات از چندین گره برای تعیین نامزدهای تأثیرگذار استفاده می کنند. هدف این رویکردها با استفاده از خرد جمعی شبکه، شناسایی دقیق تر و قوی تر است.
ارزیابیهای تجربی: همه رویکردها اثربخشی خود را از طریق ارزیابیهای تجربی در شبکههای اجتماعی دنیای واقعی تأیید میکنند. این ارزیابی ها به ارزیابی عملکرد، دقت و مقیاس پذیری روش های پیشنهادی کمک می کند.
کاربردهای عملی: این رویکردها پیامدهای عملی شناسایی گره های تأثیرگذار در حوزه های مختلف مانند بازاریابی ویروسی، انتشار افکار، کمپین های بازاریابی هدفمند و تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی را برجسته می کند. آنها بر کاربردهای بالقوه یافته های خود در سناریوهای دنیای واقعی تأکید می کنند.
در حالی که هر رویکرد ممکن است ویژگی های منحصر به فرد خود را داشته باشد، این اشتراکات نشان دهنده درک مشترکی از چالش ها و اهداف مرتبط با شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی است. آنها پایه ای برای تحقیقات بیشتر و توسعه روش های موثر در این زمینه فراهم می کنند.
مقالات بررسی شده شامل طیف وسیعی از تکنیکها، از جمله رویکردهای مبتنی بر جامعه، ضرایب همبستگی، مکانیسمهای رایگیری، انتشار برچسب، روشهای مبتنی بر کران بالا، معیارهای مرکزیت درجه ارتقا یافته، و رویکردهای مبتنی بر رأی میشوند. هر رویکرد دیدگاه منحصر به فرد خود را ارائه می دهد و به درک کلی از شناسایی نفوذ در شبکه های اجتماعی کمک می کند.
از بررسی مشهود است که هیچ راه حل یکسانی برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی وجود ندارد. انتخاب رویکرد به ویژگی های خاص شبکه، اهداف تحقیق و داده های موجود بستگی دارد. محققان و شاغلین باید قبل از اعمال هر رویکرد، نقاط قوت و محدودیتهای هر رویکرد را به دقت در نظر بگیرند.
علاوه بر این، ارزیابی های تجربی ارائه شده در مقالات بررسی شده، بینش های ارزشمندی را در مورد عملکرد و اثربخشی رویکردهای پیشنهادی ارائه می دهد. این ارزیابی ها اهمیت اعتبار سنجی تجربی را برجسته می کند و معیارهایی را برای مطالعات آینده در این زمینه ارائه می دهد.
به طور کلی، این مقاله مروری به عنوان یک منبع جامع برای محققان و متخصصان علاقه مند به مطالعه گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی است. یافتههای مقالات بررسیشده را ترکیب میکند، مضامین مشترک را شناسایی میکند و درک وسیعتری از تکنیکهای پیشرفته برای شناسایی گرههای تاثیرگذار ارائه میدهد. با در نظر گرفتن نقاط قوت، ضعف و ارزیابی تجربی هر رویکرد، محققان می توانند در هنگام انتخاب مناسب ترین روش برای سؤالات تحقیقی خاص خود تصمیمات آگاهانه بگیرند.
مقاله با عنوان «رویکردی مبتنی بر ارزش شپلی برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی» توسط رامسوری نارایانام و یاداتی ناراهاری، روش جدیدی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با استفاده از مفهوم ارزشهای شپلی معرفی میکند.
نفوذ در شبکههای اجتماعی به توانایی گرههای خاص برای تأثیرگذاری بر رفتار یا نظرات سایر گرههای درون شبکه اشاره دارد. شناسایی گره های تاثیرگذار برای کاربردهای مختلف مانند بازاریابی ویروسی، انتشار نظرات و کنترل شایعات بسیار مهم است.
نویسندگان یک چارچوب نظری بازی مبتنی بر ارزش Shapleyرا پیشنهاد میکنند که یک مفهوم کاملاً تثبیت شده در نظریه بازیهای تعاونی است. مقدار Shapley سهم هر بازیکن در یک بازی ائتلافی را با در نظر گرفتن همه جایگشتهای احتمالی بازیکنان و محاسبه میانگین مشارکتهای حاشیهای آنها اندازهگیری میکند.
رویکرد پیشنهادی شبکه اجتماعی را به عنوان یک بازی مشارکتی میبیند، جایی که گرهها ائتلافهایی را تشکیل میدهند و سعی میکنند بر دیگران تأثیر بگذارند. مقدار Shapley برای تخصیص امتیازهای تأثیر به هر گره بر اساس سهم آن در ائتلاف هایی که در آن شرکت می کند استفاده می شود. نویسندگان استدلال می کنند که این رویکرد معیاری منصفانه و قوی از تأثیر گره ارائه می دهد که تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم را در نظر می گیرد.
برای محاسبه موثر مقادیر Shapley، نویسندگان الگوریتمی را پیشنهاد میکنند که از ویژگیهای ساختاری شبکه، مانند مرکزیت درجه و اتصال بهره میبرد. الگوریتم به صورت مکرر مقادیر Shapleyرا برای هر گره محاسبه می کند و زیر مجموعه گره ها را به صورت افزایشی در نظر می گیرد.
این مقاله همچنین یک ارزیابی تجربی از روش پیشنهادی را با استفاده از شبکههای اجتماعی مصنوعی و واقعی ارائه میکند. نتایج نشان میدهد که رویکرد مبتنی بر ارزش Shapley از روشهای رتبهبندی تأثیر موجود، مانند مرکزیت درجه و رتبه صفحه، از نظر شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار بهتر عمل میکند.
در نتیجه، مقاله یک رویکرد مبتنی بر ارزش Shapleyبرای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکند. روش پیشنهادی روشی منصفانه و مؤثر برای اندازهگیری تأثیر گره با در نظر گرفتن رفتار مشارکتی گرهها در تأثیرگذاری بر دیگران ارائه میکند. نتایج تجربی برتری آن را نسبت به روشهای رتبهبندی تأثیر سنتی نشان میدهد.
مقاله با عنوان «تشخیص گرههای تأثیرگذار با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی بر اساس معیارهای شبکه» توسط آفتاب فاروق، گلرئیز جاوید جویا، محمد عزیر و عثمان اکرم تألیف شده است. نویسندگان وابسته به دانشکده مهندسی برق و مکانیک، گروه مهندسی کامپیوتر، در دانشگاه ملی علوم و فناوری در اسلام آباد، پاکستان هستند.
این مقاله بر روی تشخیص گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی از طریق تجزیه و تحلیل معیارهای شبکه متمرکز است. گرههای تأثیرگذار در برنامههای مختلف مرتبط با شبکه، مانند انتشار اطلاعات، استراتژیهای بازاریابی و شناسایی افراد کلیدی در یک شبکه، نقش مهمی دارند.
نویسندگان روشی را پیشنهاد میکنند که از معیارهای شبکه برای شناسایی گرههای تأثیرگذار استفاده میکند. معیارهای شبکه به معیارهای کمی اشاره دارد که جنبه های مختلف ساختار شبکه اجتماعی، اتصال و اهمیت گره های فردی را نشان می دهد. با تجزیه و تحلیل این معیارها، هدف نویسندگان کشف گره هایی با تأثیر قابل توجه بر پویایی کلی شبکه است.
این مقاله معیارهای مختلف شبکه مورد استفاده برای تشخیص گرههای تاثیرگذار را مورد بحث قرار میدهد، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت بین، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بردار ویژه. مرکزیت درجه تعداد اتصالات یک گره را اندازه گیری می کند، در حالی که مرکزیت بینابینی میزان قرار گرفتن یک گره در کوتاه ترین مسیر بین گره های دیگر را در نظر می گیرد. مرکزیت نزدیکی نشان میدهد که چگونه یک گره میتواند به راحتی با دیگران تعامل داشته باشد، و مرکزیت بردار ویژه تأثیر یک گره را بر اساس تأثیر همسایگانش میگیرد.
نویسندگان این معیارهای شبکه را در مجموعه دادههای شبکه اجتماعی در دنیای واقعی اعمال میکنند و اثربخشی آنها را در شناسایی گرههای تأثیرگذار ارزیابی میکنند. آنها نتایج بهدستآمده از معیارهای مختلف شبکه را مقایسه میکنند و نقاط قوت و ضعف مربوطه را مورد بحث قرار میدهند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که معیارهای خاصی از شبکه، مانند مرکزیت بردار ویژه و مرکزیت بینالمللی، میتوانند به طور موثر گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی را شناسایی کنند. با این حال، نویسندگان خاطرنشان می کنند که انتخاب مناسب ترین معیار شبکه به ویژگی ها و اهداف خاص شبکه اجتماعی مورد بررسی بستگی دارد.
در نتیجه، این مقاله روشی را برای تشخیص گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی از طریق تجزیه و تحلیل معیارهای شبکه ارائه میکند. نویسندگان چندین معیار رایج شبکه را مورد بحث قرار می دهند و عملکرد آنها را در شناسایی گره های تأثیرگذار ارزیابی می کنند. این یافته ها بینش هایی را در مورد اهمیت ساختار شبکه و اتصال در تعیین تأثیر گره در شبکه های اجتماعی ارائه می دهد.
مقاله با عنوان «شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین با استفاده از مرکزیت مؤلفه اصلی» توسط محمد یو. الیاس و حیدر رادا تألیف شده است. محمد یو. الیاس وابسته به دپارتمان مهندسی برق، دانشکده مهندسی برق و علوم کامپیوتر، دانشگاه ملی علوم و فناوری (NUST) در اسلام آباد، پاکستان است، در حالی که حیدر رادا با دپارتمان مهندسی برق و کامپیوتر در میشیگان مرتبط است. دانشگاه ایالتی در ایست لنسینگ، ایالات متحده آمریکا.
این مقاله بر شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین با استفاده از معیاری به نام مرکزیت مؤلفه اصلی (PCC) تمرکز دارد. گره های تاثیرگذار نقش مهمی در انتشار اطلاعات، شکل گیری نظرات و استراتژی های بازاریابی در شبکه های اجتماعی آنلاین دارند.
نویسندگان یک رویکرد جدید مبتنی بر تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) برای محاسبه متریک PCC پیشنهاد میکنند. PCA یک تکنیک آماری است که برای شناسایی مهمترین اجزا یا ابعاد در یک مجموعه داده استفاده می شود. در زمینه شبکههای اجتماعی، نویسندگان از PCA برای استخراج عوامل پنهان اساسی که به تأثیر یک گره کمک میکنند، استفاده میکنند.
روش پیشنهادی شامل نمایش شبکه اجتماعی به عنوان یک ماتریس مجاورت و سپس اجرای PCA بر روی این ماتریس است. با تجزیه ماتریس به اجزای اصلی آن، هدف نویسندگان این است که تأثیرگذارترین گره ها را بر اساس تغییرات توضیح داده شده توسط این مؤلفه ها به دست آورند.
نویسندگان اثربخشی PCC را در شناسایی گرههای تأثیرگذار با انجام آزمایشهایی بر روی مجموعه دادههای شبکه اجتماعی آنلاین واقعی ارزیابی میکنند. آنها نتایج بهدستآمده از PCCرا با سایر معیارهای مرکزی محبوب مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینالمللی مقایسه میکنند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که PCCاز معیارهای مرکزی سنتی در شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین بهتر عمل میکند. نویسندگان این برتری را به توانایی PCCدر گرفتن الگوهای ظریفتر تأثیر با در نظر گرفتن ابعاد متعدد به جای تکیه صرف بر معیارهای مرکزیت فردی نسبت میدهند.
در نتیجه، مقاله یک رویکرد جدید مبتنی بر تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین ارائه میکند. متریک PCCپیشنهادی با در نظر گرفتن ابعاد متعدد ساختار شبکه، اندازه گیری جامع تر و دقیق تری از تأثیر گره ارائه می دهد. نتایج تجربی نشاندهنده اثربخشی PCCدر شناسایی گرههای تاثیرگذار، ارائه بینشهای ارزشمند برای برنامههای مختلف در شبکههای اجتماعی آنلاین است.
مقاله با عنوان «تشخیص گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پویا: یک نظرسنجی» توسط نسرین حفینه، وفا کروی و لطفی بن رومدان نوشته شده است. Nesrine HAFIENE و Lotfi BEN ROMDHANEوابسته به الف) Laboratoire de Recherche Operationnelle et d'Intelligence Artificielle (LORIA)، Université de Lorraine، نانسی، فرانسه، و b) دانشکده مهندسی ملی تونس، دانشگاه ال منار تونس، تونس، تونس وفا کروی به الف) دانشکده مهندسی ملی تونس، دانشگاه تونس ال منار، تونس، تونس، و ج) مؤسسه عالی مدیریت تونس، دانشگاه تونس، تونس، تونس وابسته است.
این مقاله یک بررسی جامع در مورد تشخیص گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا ارائه می دهد. گره های تأثیرگذار به گره هایی در شبکه اطلاق می شود که تأثیر قابل توجهی بر انتشار اطلاعات، پذیرش رفتار و انتشار در شبکه دارند. درک و شناسایی گره های تاثیرگذار برای کاربردهای مختلف مانند بازاریابی ویروسی، نظر کاوی و کنترل شایعات در شبکه های اجتماعی پویا ضروری است.
نویسندگان مروری بر ادبیات موجود در مورد تشخیص گره تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا ارائه می دهند. آنها تکنیک ها و روش های مختلفی را که توسط محققان مختلف در این زمینه ارائه شده است مورد بحث قرار می دهند. این نظرسنجی هم جنبههای ساختاری و هم جنبههای زمانی شبکههای پویا را پوشش میدهد و رویکردهای مختلف را برای ثبت تکامل نفوذ در طول زمان بررسی میکند.
این مقاله روشهای تشخیص گره تاثیرگذار را در چندین گروه دستهبندی میکند، از جمله رویکردهای مبتنی بر مرکزیت، رویکردهای مبتنی بر جامعه، و رویکردهای مبتنی بر یادگیری ماشین. روشهای مبتنی بر مرکزیت اهمیت گرهها را بر اساس موقعیت آنها در شبکه در نظر میگیرند، در حالی که روشهای مبتنی بر جامعه تأثیر درون خوشهها یا جوامع را تحلیل میکنند. رویکردهای مبتنی بر یادگیری ماشین از تکنیک هایی مانند طبقه بندی و رگرسیون برای شناسایی گره های تأثیرگذار استفاده می کنند.
نویسندگان مزایا و محدودیتهای هر رویکرد را مورد بحث قرار میدهند و مناسب بودن آنها را برای انواع مختلف شبکههای اجتماعی پویا برجسته میکنند. آنها همچنین یک تحلیل مقایسه ای از روش های بررسی شده را با در نظر گرفتن عواملی مانند دقت، کارایی و مقیاس پذیری ارائه می دهند.
علاوه بر این، این مقاله به برخی از چالشهای باز و جهتگیریهای تحقیقاتی آینده در زمینه تشخیص گره تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پویا میپردازد. این چالشها شامل در نظر گرفتن انواع مختلف نفوذ، مدیریت شبکههای مقیاس بزرگ و توسعه الگوریتمهای قوی است که میتوانند با ساختارهای شبکه در حال تکامل سازگار شوند.
در نتیجه، این مقاله یک بررسی جامع از تشخیص گره تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پویا ارائه میکند. این روشها و تکنیکهای مختلف پیشنهاد شده در ادبیات را پوشش میدهد و نقاط قوت، محدودیتها و کاربرد آنها را مورد بحث قرار میدهد. این نظرسنجی به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان و متخصصان علاقه مند به درک و تجزیه و تحلیل گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا عمل می کند.
مقاله با عنوان "شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی" توسط ماریا-اوگنیا جی. روسی، فراگیسکوز دی. مالیاروس، و میکالیس وزیرگیانیس نوشته شده است. نویسندگان به École Polytechnique در فرانسه و دانشگاه اقتصاد و تجارت آتن در یونان وابسته هستند.
این مقاله بر شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی متمرکز است. گره های تأثیرگذار به افراد یا نهادهایی در یک شبکه اجتماعی اطلاق می شود که تأثیر قابل توجهی بر رفتار شبکه، انتشار اطلاعات و انتشار تأثیر دارند. درک و شناسایی این گره های تاثیرگذار برای کاربردهای مختلف مانند بازاریابی ویروسی، نظر کاوی و سیستم های توصیه بسیار مهم است.
نویسندگان روشی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار بر اساس تکنیک های تحلیل شبکه پیشنهاد می کنند. آنها چندین معیار شبکه و معیارهای مرکزی را که معمولاً برای شناسایی گرههای تأثیرگذار مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی، مرکزیت بینالمللی و مرکزیت بردار ویژه مورد بحث قرار میدهند. این معیارها جنبههای مختلف تأثیر یک گره، مانند تعداد اتصالات، نزدیکی به گرههای دیگر و درگیری در کوتاهترین مسیرها را به تصویر میکشند.
این مقاله همچنین یک رویکرد جدید به نام الگوریتم InfluenceRankرا معرفی می کند. InfluenceRank از یک الگوریتم PageRank شخصی سازی شده استفاده می کند که هر دو ساختار شبکه و ویژگی های گره را برای شناسایی گره های تأثیرگذار ترکیب می کند. با در نظر گرفتن الگوهای نفوذ محلی و جهانی، InfluenceRankقصد دارد اندازه گیری دقیق تر و جامع تری از تأثیر گره ارائه دهد.
برای ارزیابی اثربخشی رویکرد پیشنهادی خود، نویسندگان آزمایشهایی را بر روی مجموعه دادههای شبکه اجتماعی در دنیای واقعی انجام میدهند. آنها نتایج بهدستآمده از InfluenceRank را با سایر معیارهای مرکزیت مقایسه میکنند و عملکرد الگوریتم را از نظر شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار ارزیابی میکنند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که الگوریتم InfluenceRankاز معیارهای مرکزی سنتی در شناسایی گرههای تأثیرگذار بهتر عمل میکند. نویسندگان اثربخشی الگوریتم را در سناریوهای مختلف شبکههای اجتماعی نشان میدهند و پتانسیل آن را برای کاربردهایی مانند بازاریابی هدفمند و به حداکثر رساندن تأثیر برجسته میکنند.
در نتیجه، مقاله روشی برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می کند. نویسندگان معیارهای مرکزی سنتی را مورد بحث قرار میدهند و الگوریتم InfluenceRank را معرفی میکنند که ساختار شبکه و ویژگیهای گره را در بر میگیرد. نتایج تجربی برتری الگوریتم را در شناسایی گرههای تاثیرگذار نشان میدهد و بینشهای ارزشمندی را برای کاربردهای مختلف در تحلیل شبکههای اجتماعی ارائه میدهد.
مقاله با عنوان "شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی" توسط ماریا-اوگنیا جی. روسی، فراگیسکوز دی. مالیاروس، و میکالیس وزیرگیانیس نوشته شده است. نویسندگان به École Polytechnique در فرانسه و دانشگاه اقتصاد و تجارت آتن در یونان وابسته هستند.
این مقاله بر شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی متمرکز است. گره های تأثیرگذار به افراد یا نهادهایی در یک شبکه اجتماعی اطلاق می شود که تأثیر قابل توجهی بر رفتار شبکه، انتشار اطلاعات و انتشار تأثیر دارند. درک و شناسایی این گره های تاثیرگذار برای کاربردهای مختلف مانند بازاریابی ویروسی، نظر کاوی و سیستم های توصیه بسیار مهم است.
نویسندگان روشی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار بر اساس تکنیک های تحلیل شبکه پیشنهاد می کنند. آنها چندین معیار شبکه و معیارهای مرکزی را که معمولاً برای شناسایی گرههای تأثیرگذار مورد استفاده قرار میگیرند، از جمله مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی، مرکزیت بینالمللی و مرکزیت بردار ویژه مورد بحث قرار میدهند. این معیارها جنبههای مختلف تأثیر یک گره، مانند تعداد اتصالات، نزدیکی به گرههای دیگر و درگیری در کوتاهترین مسیرها را به تصویر میکشند.
این مقاله همچنین یک رویکرد جدید به نام الگوریتم InfluenceRankرا معرفی می کند. InfluenceRank از یک الگوریتم PageRank شخصی سازی شده استفاده می کند که هر دو ساختار شبکه و ویژگی های گره را برای شناسایی گره های تأثیرگذار ترکیب می کند. با در نظر گرفتن الگوهای نفوذ محلی و جهانی، InfluenceRankقصد دارد اندازه گیری دقیق تر و جامع تری از تأثیر گره ارائه دهد.
برای ارزیابی اثربخشی رویکرد پیشنهادی خود، نویسندگان آزمایشهایی را بر روی مجموعه دادههای شبکه اجتماعی در دنیای واقعی انجام میدهند. آنها نتایج بهدستآمده از InfluenceRank را با سایر معیارهای مرکزیت مقایسه میکنند و عملکرد الگوریتم را از نظر شناسایی دقیق گرههای تأثیرگذار ارزیابی میکنند.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که الگوریتم InfluenceRankاز معیارهای مرکزی سنتی در شناسایی گرههای تأثیرگذار بهتر عمل میکند. نویسندگان اثربخشی الگوریتم را در سناریوهای مختلف شبکههای اجتماعی نشان میدهند و پتانسیل آن را برای کاربردهایی مانند بازاریابی هدفمند و به حداکثر رساندن تأثیر برجسته میکنند.
در نتیجه، مقاله روشی برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می کند. نویسندگان معیارهای مرکزی سنتی را مورد بحث قرار میدهند و الگوریتم InfluenceRank را معرفی میکنند که ساختار شبکه و ویژگیهای گره را در بر میگیرد. نتایج تجربی برتری الگوریتم را در شناسایی گرههای تاثیرگذار نشان میدهد و بینشهای ارزشمندی را برای کاربردهای مختلف در تحلیل شبکههای اجتماعی ارائه میدهد.
مقاله با عنوان "شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی از طریق ساختار جامعه و تفاوت توزیع تاثیر" توسط Zufan Zhang، Xieliang Liو Chenquan Gan نوشته شده است.
نویسندگان روشی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی بر اساس ساختار جامعه و تأثیرگذاری بر تفاوتهای توزیع پیشنهاد میکنند. گره های تأثیرگذار افراد یا نهادهایی هستند که تأثیر قابل توجهی بر رفتار و نظرات دیگران در یک شبکه اجتماعی دارند.
روش ارائه شده در مقاله از ساختار جامعه شبکه و تفاوت در توزیع نفوذ بین گره ها استفاده می کند. ساختار جامعه به تقسیم شبکه به گروه ها یا جوامع منسجم بر اساس الگوهای اتصال گره اشاره دارد. نویسندگان استدلال میکنند که گرههای تأثیرگذار تمایل به داشتن درجه بالاتری از مشارکت در جوامع مربوطه خود دارند.
رویکرد پیشنهادی شامل دو مرحله اصلی است. ابتدا، نویسندگان از یک الگوریتم تشخیص جامعه برای شناسایی جوامع درون شبکه استفاده می کنند. این مرحله با هدف ثبت تعاملات و روابط محلی بین گره ها انجام می شود. دوم، آنها تفاوت توزیع تأثیر را برای هر گره محاسبه میکنند، که اختلاف در الگوهای انتشار تأثیر بین یک گره و گرههای همسایه آن را در همان جامعه اندازهگیری میکند. گره هایی با تفاوت های توزیع نفوذ بیشتر، تأثیرگذارتر در نظر گرفته می شوند.
برای ارزیابی اثربخشی روش خود، نویسندگان آزمایشهایی را بر روی مجموعه دادههای شبکه اجتماعی در دنیای واقعی انجام میدهند. آنها نتایج به دست آمده از رویکرد خود را با سایر روش های موجود برای شناسایی گره های تأثیرگذار مقایسه می کنند. این ارزیابی شامل اقداماتی مانند دقت، یادآوری و امتیاز F1برای ارزیابی دقت تشخیص گره تاثیرگذار است.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که روش پیشنهادی در شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی از سایر رویکردها بهتر عمل میکند. نویسندگان استدلال میکنند که ترکیب ساختار جامعه و تفاوتهای توزیع تأثیر، نمایش جامعتر و دقیقتری از تأثیر گره در شبکه ارائه میکند.
در نتیجه، مقاله روشی را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با استفاده از ساختار جامعه و تفاوتهای توزیع تأثیر ارائه میکند. این رویکرد از تعاملات محلی در جوامع و تغییرات در الگوهای انتشار تأثیر استفاده می کند. نتایج تجربی نشاندهنده اثربخشی روش پیشنهادی در تشخیص دقیق گرههای تاثیرگذار است که به درک پویایی نفوذ در شبکههای اجتماعی کمک میکند.
پس از بررسی مقالات ذکر شده، چندین رویکرد برای شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی قابل مشاهده است. این مطالعات روشها و معیارهای مختلفی را برای تعیین اهمیت گرهها در یک شبکه پیشنهاد میکنند. با بررسی یافته های آنها می توان به یک نتیجه جامع دست یافت.
مقاله حسینی پوزوه، زمانی فر و نقش نیلچی (2020) رویکردی مبتنی بر جامعه را برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی اتخاذ می کند. آنها روشی را پیشنهاد می کنند که هم اتصال و هم ساختار جامعه گره ها را برای تعیین تأثیر آنها در نظر می گیرد. نتایج نشان میدهد که گرههایی با مرکزیت بینالمللی بالا و تراکم جامعه بالا تمایل دارند که تأثیرگذار باشند.
زارعی، شیخ احمدی، جلیلی و خاکسار فسایی (2021) معیاری به نام ضریب همبستگی همسایگی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار معرفی می کنند. رویکرد آنها همبستگی بین همسایگان یک گره و اهمیت آن را در نظر می گیرد. این مطالعه نشان میدهد که گرههایی با ضرایب همسایگی بالا تأثیر قابلتوجهی از خود نشان میدهند.
کومارا و پاندا (2019) روشی مبتنی بر هسته همسایگی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار پیشنهاد میکنند. رویکرد آنها از مفهوم رأیگیری استفاده میکند، جایی که گرههایی با ارزشهای مرکزی همسایگی بالا تأثیرگذار در نظر گرفته میشوند. یافتهها نشان میدهد که گرههایی با تعداد زیادی همسایه که ارزش هستهای بالایی دارند، تأثیرگذار هستند.
در مقاله ژائو، لی و جین (2018)، نویسندگان بر شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی با ساختار جامعه بر اساس انتشار برچسب تمرکز میکنند. روش آنها تأثیر جهانی و محلی گرهها را در نظر میگیرد و از انتشار برچسب برای ثبت فرآیند گسترش استفاده میکند. این مطالعه نشان میدهد که گرههایی با درجه اجتماعی بالا و نفوذ جامعه بالا تمایل دارند که تأثیرگذار باشند.
Zhou، Zhang، Guo، Zhu و Guo (2021) یک رویکرد مبتنی بر کران بالا را برای کشف گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پیشنهاد میکنند. آنها یک کران بالایی را برای تخمین حداکثر تأثیری که یک گره می تواند داشته باشد تعریف می کنند. نتایج نشان میدهد که گرههایی با کران بالایی بالا تأثیر قابلتوجهی از خود نشان میدهند.
Ramasuri Narayanam و Yadati Narahari (سال ذکر نشده) یک رویکرد مبتنی بر ارزش Shapley برای کشف گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی ارائه می دهند. روش آنها از تئوری بازی های مشارکتی استفاده می کند تا ارزشی را به هر گره بر اساس سهم آن در تأثیر کلی شبکه اختصاص دهد. این مطالعه اهمیت در نظر گرفتن جنبه مشارکتی تأثیر را برجسته می کند.
Srinivas و Velusamy (2017) یک معیار مرکزیت درجه ارتقا یافته را برای شناسایی گره های تأثیرگذار معرفی می کنند. رویکرد آنها مرکزیت درجه و مرکزیت نزدیکی را برای تعیین اهمیت گره ترکیب می کند. یافتهها نشان میدهد که گرههایی با ارزش مرکزی درجه افزایش یافته تأثیرگذار هستند.
لیو، لی، فانگ و یائو (2019) یک رویکرد رأی گیری برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پیشنهاد می کنند. روش آنها وزنهای رای را به گرهها بر اساس ویژگیهای ساختاری آنها، مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بینالمللی اختصاص میدهد. این مطالعه نشان میدهد که گرههایی با وزن رأی بالا تأثیرگذار هستند.
مقاله آفتاب فاروق، گلرئیز جاوید جویا، و محمد عزیر (سال ذکر نشده) بر تشخیص گره تأثیرگذار با استفاده از معیارهای شبکه در شبکه های اجتماعی متمرکز است. آنها معیارهای مختلف شبکه مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بین را برای شناسایی گره های تأثیرگذار بررسی می کنند. این مطالعه بر اهمیت معیارهای شبکه در تعیین اهمیت گره تأکید دارد.
محمد یو. الیاس و حیدر رادا (سال ذکر نشده) روشی را بر اساس مرکزیت مؤلفه اصلی برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی آنلاین پیشنهاد میکنند. رویکرد آنها از تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی برای اندازه گیری مرکزیت گره ها و تعیین تأثیر آنها استفاده می کند. این مطالعه نشان میدهد که گرههایی با مرکزیت مؤلفه اصلی تأثیرگذار هستند.
Hafiene، Karoui و Ben Romdhane (سال ذکر نشده) نظرسنجی را در مورد شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی پویا ارائه می دهند. آنها در مورد تکنیکهای مختلف، از جمله روشهای مبتنی بر مرکزیت و روشهای مبتنی بر انتشار، برای شناسایی گرههای تأثیرگذار بحث میکنند. این نظرسنجی چالش ها و فرصت ها را در شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های پویا برجسته می کند.
Rossi، Malliaros و Vazirgiannis (سال ذکر نشده) روشی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی بر اساس تفاوت توزیع نفوذ و ساختار جامعه پیشنهاد می کنند. رویکرد آنها بر دریافت تفاوت در توزیع تأثیر بین گرهها برای شناسایی افراد تأثیرگذار متمرکز است. این مطالعه اثربخشی در نظر گرفتن ساختار جامعه و تفاوت توزیع نفوذ را نشان میدهد.
ژانگ، لی و گان (سال ذکر نشده) روشی را برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی با در نظر گرفتن ساختار جامعه و تفاوت توزیع تأثیر معرفی می کنند. رویکرد آنها مرکزیت مبتنی بر ساختار جامعه و تفاوت در توزیع نفوذ را برای تعیین اهمیت گره ترکیب می کند. این مطالعه اهمیت در نظر گرفتن عوامل تأثیر محلی و جهانی را برجسته می کند.
در نتیجه، مقالات بررسی شده طیف متنوعی از رویکردها را برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی ارائه میکنند. این روشها از معیارهای مختلفی مانند ساختار جامعه، معیارهای مرکزیت، ضرایب همبستگی همسایگی، رویکردهای رأیگیری و تفاوت توزیع تأثیر میگذارند. یافتهها نشان میدهد که گرههایی با مقادیر بالای این معیارها، تأثیر قابلتوجهی از خود نشان میدهند. با این حال، مناسب ترین روش بستگی به ویژگی های خاص و نوع شبکه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل دارد.
رویکردهای مختلف برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی را میتوان بر اساس معیارها و تکنیکهایی که به کار میگیرند دستهبندی کرد. در اینجا، من تفاوت های اصلی بین این رویکردها را برجسته می کنم:
تغییرات متریک: مقالات معیارهای مختلفی را برای اندازه گیری تأثیر گره پیشنهاد می کنند. برخی از مطالعات از معیارهای مرکزیت مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت میانی استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر معیارهای جدیدی مانند ضریب همبستگی همسایگی، هسته همسایگی یا مرکزیت جزء اصلی را معرفی می کنند. تنوع در معیارها منعکس کننده دیدگاه های متنوع در مورد اهمیت گره در جامعه تحقیقاتی است.
توجه به ساختار جامعه: برخی از رویکردها ساختار جامعه شبکه های اجتماعی را در نظر می گیرند. آنها تأثیر گره ها را در جوامع تحلیل می کنند و بر اهمیت درجه جامعه یا تأثیر جامعه تأکید می کنند. این روشها تشخیص میدهند که گرههای تأثیرگذار ممکن است تأثیر قویتری در جوامع مربوطه داشته باشند.
رویکردهای رأی گیری: چندین مطالعه رویکردهای مبتنی بر رأی را پیشنهاد می کنند که در آن گره هایی با ویژگی های ساختاری بالاتر، مانند معیارهای مرکزیت، وزن رأی بیشتری دریافت می کنند. این روشها نظرات همسایگان گرهها را جمعآوری میکنند تا تأثیر آنها را تعیین کنند. با این حال، قوانین رای گیری خاص و استراتژی های تعیین وزن در بین مطالعات متفاوت است.
انتشار برچسب و انتشار نفوذ: برخی از رویکردها از انتشار برچسب یا تأثیر بر الگوریتمهای انتشار برای ثبت فرآیند انتشار در شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. با در نظر گرفتن پویایی انتشار تأثیر، این روش ها گره های تأثیرگذار را بر اساس توانایی آنها در انتشار اطلاعات یا تأثیرگذاری مؤثر بر دیگران شناسایی می کنند.
نظریه بازی تعاونی: یک مقاله یک رویکرد مبتنی بر ارزش Shapleyرا معرفی می کند که از نظریه بازی مشارکتی برای ارزیابی سهم هر گره در تأثیر کلی شبکه استفاده می کند. این رویکرد جنبه مشارکتی نفوذ را در نظر می گیرد و دیدگاه جامع تری در مورد اهمیت گره ارائه می دهد.
شبکههای پویا: یک مقاله نظرسنجی بر شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی پویا تمرکز دارد و چالشهای ناشی از تکامل شبکه را تأیید میکند. این تکنیکهای مختلف مناسب برای گرفتن گرههای تأثیرگذار در شبکههایی را که در طول زمان دستخوش تغییرات میشوند، بررسی میکند.
معیارهای شبکه: یک مطالعه به طور خاص بر اهمیت معیارهای شبکه، مانند معیارهای مرکزیت، در شناسایی گره های تأثیرگذار تأکید می کند. این اهمیت در نظر گرفتن معیارهای شبکه به خوبی تثبیت شده برای تعیین اهمیت گره را برجسته می کند.
این تفاوتها در معیارها، تکنیکها و ملاحظات نشاندهنده رویکردهای پژوهشی متنوع برای شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی است. هدف پژوهشگران ارائه روشهای مؤثر و جامعی است که متناسب با ویژگیهای مختلف شبکه باشد و تفاوتهای ظریف نفوذ در سیستمهای اجتماعی را به تصویر بکشد.
در حالی که رویکردها برای شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی در معیارها و تکنیک های آنها متفاوت است، برخی از مشترکات و شباهت ها نیز بین آنها وجود دارد. در اینجا شباهت های کلیدی مشاهده شده در این مقالات آمده است:
هدف: همه مقالات یک هدف مشترک در شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی دارند. هدف آنها درک و تعیین کمیت تأثیر گره ها بر انتشار اطلاعات، انتشار تأثیر یا پویایی شبکه است.
تحلیل ساختار شبکه: رویکردها ویژگیهای ساختاری شبکه، مانند اتصال و روابط گرهها را برای ارزیابی تأثیر در نظر میگیرند. آنها تشخیص می دهند که موقعیت و اتصالات یک گره در داخل شبکه نقش مهمی در تعیین تأثیر آن دارد.
معیارهای مرکزیت: بسیاری از مقالات معیارهای مختلفی از مرکزیت را شامل میشوند، مانند مرکزیت درجه، مرکزیت نزدیکی و مرکزیت بین، برای ارزیابی اهمیت گره. این معیارها گره هایی را با درجات بالایی از اتصال، مرکزیت یا کنترل بر جریان اطلاعات برجسته می کنند.
تأثیر همسایه: چندین رویکرد تأثیر همسایگان یک گره را در نظر می گیرند. آنها تأثیر جمعی گره های همسایه را بر اهمیت گره در نظر می گیرند و از آن به عنوان عاملی در تعیین تأثیر استفاده می کنند.
انتشار اطلاعات: برخی از روش ها بر انتشار یا انتشار اطلاعات در داخل شبکه تمرکز می کنند. آنها تجزیه و تحلیل می کنند که چگونه گره ها به انتشار اطلاعات یا تأثیرگذاری بر دیگران کمک می کنند و از آن به عنوان مبنایی برای شناسایی گره های تأثیرگذار استفاده می کنند.
ساختار جامعه: زیرمجموعه ای از رویکردها حضور جوامع در شبکه های اجتماعی را تایید می کند. آنها تشخیص می دهند که گره های تأثیرگذار ممکن است تأثیر قوی تری در جوامع مربوطه خود داشته باشند و ساختار جامعه را در تحلیل خود در نظر بگیرند.
تکنیک های الگوریتمی: بسیاری از مطالعات تکنیک های الگوریتمی یا مدل های محاسباتی را برای شناسایی گره های تاثیرگذار پیشنهاد می کنند. این تکنیکها شامل فرآیندهای تکراری، مکانیسمهای رأیگیری، انتشار برچسب یا مفاهیم نظریه بازی برای ارزیابی و رتبهبندی تأثیر گرهها هستند.
زمینه کاربرد: مقالات به طور کلی شبکه های اجتماعی را در زمینه های مختلف، از جمله شبکه های اجتماعی آنلاین، شبکه های مبتنی بر جامعه و شبکه های پویا در نظر می گیرند. هدف آنها ارائه بینش در مورد سناریوهای دنیای واقعی و درک پویایی تأثیر در سیستم های مختلف اجتماعی است.
این شباهت ها تمرکز مشترک بر درک پویایی تأثیر و استفاده از تکنیک های تحلیل شبکه برای شناسایی گره های تأثیرگذار را برجسته می کند. در حالی که معیارها، تکنیکها و ملاحظات خاص ممکن است متفاوت باشد، این مطالعات به هدف گستردهتر کشف گرههای کلیدی که انتشار و نفوذ اطلاعات را در شبکههای اجتماعی شکل میدهند کمک میکند.
دیدگاه جدید: پیامدهای اخلاقی شناسایی گره های تأثیرگذار در شبکه های اجتماعی
در حالی که شناسایی گره های تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی توجه و تلاش های تحقیقاتی قابل توجهی را به خود جلب کرده است، در نظر گرفتن پیامدهای اخلاقی مرتبط با این شیوه ها بسیار مهم است. از آنجایی که شبکههای اجتماعی نقش برجستهتری در شکلدهی افکار عمومی، انتشار اطلاعات و تأثیرگذاری بر رفتار ایفا میکنند، شناسایی و دستکاری گرههای تأثیرگذار نگرانیهای اخلاقی مهمی را ایجاد میکند.
یکی از جنبه هایی که باید در نظر گرفت، احتمال عواقب ناخواسته و دستکاری است. با تعیین دقیق گره های تأثیرگذار، خطر سوء استفاده از نفوذ آنها برای اهداف مخرب مانند انتشار اطلاعات نادرست، دستکاری افکار عمومی یا ترویج ایدئولوژی های مضر وجود دارد. توانایی شناسایی و هدف قرار دادن گرههای تأثیرگذار ممکن است به افراد یا سازمانهای خاصی قدرت غیرمجاز بدهد و به طور بالقوه منجر به تقویت روایتهای مغرضانه یا سرکوب صداهای مخالف شود.
علاوه بر این، فرآیند شناسایی گره های تأثیرگذار نگرانی هایی را در مورد حفظ حریم خصوصی و رضایت ایجاد می کند. کاربران شبکه های اجتماعی ممکن است آگاه نباشند که داده ها و تعاملات آنها برای تعیین سطح نفوذ آنها تجزیه و تحلیل می شود. جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات شخصی بدون رضایت صریح سوالات اخلاقی در مورد استقلال کاربر، حقوق حریم خصوصی و استفاده مناسب از داده های شخصی را ایجاد می کند.
یکی دیگر از ملاحظات اخلاقی، پتانسیل تعصب و تبعیض الگوریتمی است. الگوریتمهای شناسایی گره تأثیرگذار بر معیارهای مختلف، ساختارهای شبکه و منابع داده تکیه میکنند، که ممکن است ناخواسته سوگیریهای موجود در دادههای اساسی را تداوم بخشد. اگر این الگوریتمها به طور نامتناسبی به نفع برخی جمعیتشناختی باشند یا نابرابریهای موجود را تقویت کنند، میتوانند به تقویت پویایی قدرت موجود و به حاشیه راندن گروههای کمنمایش کمک کنند.
علاوه بر این، کالایی سازی نفوذ در شبکه های اجتماعی نگرانی هایی را در مورد انصاف و برابری ایجاد می کند. اگر بتوان گرههای تاثیرگذار را شناسایی و کسب درآمد کرد، ممکن است محیطی ایجاد شود که در آن نفوذ در دست کسانی متمرکز شود که توانایی پرداخت هزینه آن را دارند. این امر میتواند نابرابریهای موجود را تشدید کند و فرصتها را برای صداها و دیدگاههای مختلف محدود کند.
با پیشرفت حوزه شناسایی گره های تأثیرگذار، پرداختن به این نگرانی های اخلاقی به طور فعال ضروری است. محققان و متخصصان باید شفافیت، پاسخگویی و رضایت کاربر را در توسعه و بکارگیری تکنیکهای شناسایی گره تأثیرگذار اولویت دهند. مکانیسمهایی برای ممیزی الگوریتمها، کاهش سوگیریها و حفاظت از حریم خصوصی کاربر باید در طراحی و اجرای این رویکردها ادغام شوند.
در نتیجه، در حالی که شناسایی گرههای تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی بینشهای ارزشمند و کاربردهای عملی ارائه میدهد، بررسی انتقادی پیامدهای اخلاقی مرتبط با این شیوهها ضروری است. با پرداختن به نگرانیهای مربوط به پیامدهای ناخواسته، حریم خصوصی، تعصب الگوریتمی و انصاف، محققان میتوانند اطمینان حاصل کنند که تکنیکهای شناسایی گره تأثیرگذار به شیوهای اخلاقی و مسئولانه توسعه یافته و به کار گرفته میشوند و استفاده عادلانه و مسئولانه از نفوذ در شبکههای اجتماعی را ترویج میکنند.
Hosseini-Pozveh, M., Zamanifar, K., Naghsh-Nilchi, A. R. (2020). A community-based approach to identify the most influential nodes in social networks. Expert Systems with Applications, 143, 113020. DOI: 10.1016/j.eswa.2019.113020.
Zareie, A., Sheikhahmadi, A., Jalili, M., Khaksar Fasaei, M. S. (2021). Finding influential nodes in social networks based on neighborhood correlation coefficient. Journal of Computational Science, 55, 101307. DOI: 10.1016/j.jocs.2020.101307.
Kumara, S., Panda, B. S. (2019). Identifying Influential Nodes in Social Networks: Neighborhood Coreness Based Voting Approach. International Journal of Modern Physics C, 30(10), 1950132. DOI: 10.1142/S0129183119501323.
Zhao, Y., Li, S., Jin, F. (2018). Identification of influential nodes in social networks with community structure based on label propagation. Physica A: Statistical Mechanics and its Applications, 491, 758-769. DOI: 10.1016/j.physa.2017.08.096.
Zhou, C., Zhang, P., Guo, J., Zhu, X., Guo, L. (2021). An Upper Bound Based Approach to Discover Influential Nodes in Social Networks. Applied Soft Computing, 109, 107480. DOI: 10.1016/j.asoc.2021.107480.
A Shapley Value-Based Approach to Discover Influential Nodes in Social Networks Ramasuri Narayanam and Yadati Narahari, Fellow, IEEE
Srinivas, A., Velusamy, R. L. (2017). Identification of Influential Nodes from Social Networks based on Enhanced Degree Centrality Measure. International Journal of Engineering & Technology, 7(3.2), 79-82. DOI: 10.14419/ijet.v7i3.2.16740.
Liua, P., Li, L., Fanga, S., Yao, Y. (2019). Identifying influential nodes in social networks: A voting approach. Journal of Intelligent & Fuzzy Systems, 36(1), 447-455. DOI: 10.3233/JIFS-181204.
Detection of Influential Nodes Using Social Networks Analysis Based On Network Metrics Aftab Farooq College of Electrical and Mechanical Engineering, Department of Computer Engineering , Islamabad, Pakistan and Gulraiz Javaid Joyia and Muhammad Uzair
dentifying Influential Nodes in Online Social Networks Using Principal Component Centrality , Muhammad U. Ilyas1,2 and Hayder Radha2
Influential nodes detection in dynamic social networks: A Survey Nesrine HAFIENEa,b,1 , Wafa KAROUIa,c,2 and Lotfi BEN ROMDHANEa,b,3
Identification of Influential Nodes in Social Networks Maria-Evgenia G. Rossi1 , Fragkiskos D. Malliaros1 , Michalis Vazirgiannis1,2
Identifying influential nodes in social networks via community structure and influence distribution difference Zufan Zhang, Xieliang Li, Chenquan Gan