♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / حتی نوع ازدواج با مسیحی ها منفعت طلبانه بود!
🔸 کاری کردند که کارگر و کارفرما با هم دشمن شدند و همه از هم نفرت پیدا کردند
🔸 یهودی ایرانی که ادعای اسلام کرد، موذن سپس امام جماعت شد... (۱۷)
#شبنامه
#نبرد_من
#صهیونیسم_جهانی
۱۴۰۲/۱۰/۲۳
🔻 در شبهای قبل بخشهایی از کتاب نبرد من را مرور کردیم. در ادامه کتاب در خصوص آنچه از یهودیان در کشور آلمان دیده میشد آمده است: یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمیکردند اما یک مسیحی میتوانست با دختر یهودی وصلت کند و محصول این ازدواج چیزی بود که یهود می توانست از آن به نفع خود استفاده کند و با این ترتیب قسمت مهمی از خانوادههای اشراف آلمان تغییر ماهیت داده بود. یهود خوب میداند و به تجربه برای او اثبات شده است که این نوع از وصلتها خلع اسلحه کردن دشمن است و میتواند به این طریق در طبقات مختلف آلمان رخنه کند.
🔻 برای اینکه کارهای خود را مخفی و دشمنان را اغفال نمایند همیشه از تفاوت حقوق مردم حرف میزدند و معتقدند که مردم از حیث نژاد و رنگ نباید با هم تفاوت داشته باشند و اطرافیان احمق هم این سخنان را از آنها باور می کردند.
اما چون تمام این اقدامات نمی توانست مسئله خارجی بودن یهود را از ذهن آنها خارج کند به منظور اینکه تمام مردم فریب او را بخورند در مطبوعات خود صحنه هایی را طراحی کرده که البته جنبه حقیقت نداشت ولی منظور او نافع بود.
🔻 امروز هم معمول است که در جراید مختلف سعی میکنند یهود را مانند یک ملت کوچک بدون دفاع معرفی نمایند که دارای اخلاق و صفات مخصوصی هستند و گاهی هم آن ها را مانند دیگران می دانند ولی در هر صورت میگویند مردمانی بی ضررند و غیر از نفع دیگران منظوری ندارند و در هر صورت سعی میکنند آنها را مردمانی معمولی و بی ضرر معرفی نمایند.
هدف اصلی او در این قبیل اقدامات پیروزی دموکراسی و هماهنگی پارلمان بود، اما در ضمن گفتار ها و مسائل سیاسی خود به اعضای پارلمان حمله میکرده و میگفت آنها هستند که افراد پاک و خدمتگزار را عقب میزنند تا بتوانند به جای آنها اکثریت افراد جاهل و خائن و ناقابل را به کار بگمارند.
🔻 نتیجه این تبلیغات همان بود که حکومت مشروطه را سست کردند و موجبات سقوط آن در سالهای بعدی را فراهم کردند.
تحولات عظیم اقتصادی تعییر کلی در تودههای اجتماعی ملت به وجود آورد، چون حرفه های کوچک رفته رفته از بین می رفت در نتیجه آن کارگران کمتر میتوانستند آسایش و رفاه داشته باشند، چندی نگذشت که آنها هم به جمعیت پرولتاریا افزوده و ملحق شدند و بعد از آن نوبت به کارگران و کارخانجات فرا رسید که آنها هم به طوری ساخته شده بودند که میدانستند تا آخر عمر نخواهند توانست زندگی مستقلی داشته باشند.
🔻 به مرور بین کارگر و کارفرما فاصله افتاد به طوری که در تمام دنیا مرسوم شد و به یک مسئله عادی تبدیل شد. تا جایی پیش رفت که حس نفرت نسبت به کارفرما و کارگر در آنها تولید شد.
این احساس مخصوص به نژاد ما نبود و برخی یهودی ها که در راس کار قرار داشتند بین کارگر و کارفرما جدایی انداختند و احترام و علاقه ای که کارگر آلمانی به کار خود داشت از او گرفته شد....
در ابتدای متن کتاب خواندیم که یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمیکرده اند. ما نمونه هایی خلاف این را در طول سالیان اخیر در نقاط مختلف دنیا شاهد بوده ایم.
🔻 یک نمونه آن جورج حمدانی (همدانی)، یک یهودی ایرانی است که در دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میلادی به کشور چاد سفر میکند و چون همه مسلمان بودند و مسجد جامع پایتخت، مؤذّن و امام جمعه نداشته، خود را مسلمان جا میزند و به امام جمعه و مؤذّن مسجد مبدّل میشود!
فرد مزبور سپس با یک زن مسلمان ازدواج کرده و از او صاحب ۷ فرزند میشود.
این یهودی_ایرانی در بین مردم جایگاهی بهدست میآورد و از این طریق صاحب اموال فراوان از جمله ۴۰ منزل، دو هتل و سینما و... میشود (گویا خودش در یک خانهٔ گِلی زندگی میکرده).
🔻 جورج حمدانی به ناگهان در سال ۱۹۴۳ پرده از هویّت واقعی خود برمیدارد و اعلام میکند که مسلمان نیست، اما بهرغم این مسئله در چاد باقی میماند! این ماجرا از درون اسناد و نامههای سفارت اسرائیل در چاد در آن زمان، که جدیداً منتشر شده، بار دیگر بر سر زبانها افتاده است.
صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت.
#آقای_تحلیلگر
#شبنامه
@mrtahlilgar1