یکی از نقدهای خداناباوران به عدالت خدا این است که اگر آفریننده ی جهان دارای عدالت می باشد و بین آن ها تبعیضی قائل نمی شود پس چرا بعضی انسان هارا سالم و برخی هارا با نقص عضو آفرید؟
کتاب ۶۴۶ پرسش و پاسخ دینی با نسل نو به خوبی و سادگی پاسخ این پرسش را به ما داده است.
الف) خدا در جهان طبیعت قوانین بسیاری قرار داده است. بر اساس اراده ی خدا آب در صد درجه به جوش می آید، زمین هر روز یکبار به دور خود و هر سال یکبار به دور خورشید می چرخد، آتش میسوزاند، باران میبارد و از ازدواج زن و مرد کودکی متولد میشود یکی دیگر از قوانین خدا در جهان طبیعت این است که شرایط جسمی و روحی پدر و مادر بر شکل، قد، هوش و حالت روحی کودکشان تأثیر بگذارد به این قانون قانون وراثت میگویند. قانون وراثت لازمه ی زندگی در جهان طبیعت است کودک وجود خود را از وجود پدر و مادرش میگیرد و ناچار، از آنها تأثیر می پذیرد. در بسیاری از موارد این تأثیر پذیری به سود کودک است و در جسم و روح او آثار خوبی به جا می گذارد، اما گاهی هم به خاطر برخی از اختلالها نقص عضو و معلولیتی پدید می.آید با توجه به اینکه وجود هر انسانی وابسته به پدر و مادر اوست و موجودات مادی هم در جهان طبیعت هستند این اختلالهای محدود و اندک اجتناب ناپذیر هستند؛ درست مثل بارش باران که زمین را سبز و درختها را سیراب میکند و باعث تداوم و رونق زندگی موجودات زنده میشود ولی گاهی هم سیلهای ویرانگری به وجود می آورد.
ب) برخی از معلولیتها هم ناشی از بی توجهی پدر و مادر به مراقبتهای لازم در دوران بارداری و سهل انگاری در انجام معاینات پس از تولد .است در این موارد قطعاً پدر و مادر مقصرند و هیچ اشکالی بر خدا وارد نیست.
پ خدا هیچگاه از افراد ناقص الخلقه تکالیف آدمهای سالم را نخواسته و از این رو، در برخورد با آنها به خوبی عدالت را رعایت کرده است؛ به عنوان مثال جهاد را از دوش این افراد برداشته و چنین فرموده است: «بر نابینا، گنگ و بیمار گناهی نیست اگر در میدان جهاد شرکت نکنند .
۱ سوره ی فتح، آیه ی ۱۷
ت) دنیا محل سختی و رنج و بلاست و همه ی اینها برای امتحان انسانهاست. هیچ کس در دنیا از بلا معاف نیست و هر کسی به نوعی به بلایی مبتلاست مهم آن است انسان در مواجهه با این بلاها صبور باشد. همانطور که با ابتلا به دیگر انواع بلاها با عدالت خدا در تضاد ،نیست ،بلای نقص عضو هم با عدالت خدا تضادی ندارد .
ث) خدا در قیامت به شکل شایسته ای از افراد مبتلا به نقص عضو دلجویی و سختی هایی را که در دنیا کشیده اند، کریمانه جبران می.کند برای بررسی رابطه ی خدا با بنده هایش نباید فقط به سرنوشت افراد در دنیا توجه کنیم بلکه باید ببینیم که خدا در مجموع دنیا و آخرت با بندههایش چگونه رفتار می.کند. در این صورت، بسیاری از شبهات و اشکالات اساساً پیش نمی آید.
در زمینه ی عنایات جبرانی خدا به افراد معلول دو حکایت زیر را با هم میخوانیم
(الف) مرد کر و لالی نزد پیامبر(ص) آمد و با اشاره ی دست سعی کرد چیزی به رسول خدا(ص) بگوید. حضرت به یاران خود فرمود کاغذی به او دهید تا آنچه را که میخواهد، بنویسد." مرد کر و لال روی کاغذ نوشت، "من گواهی میدهم که خدایی جز الله نیست و محمد فرستاده خداست. پیامبر به یارانش فرمود، یادداشتی برایش ی بنویسید و به او مژده ی بهشت دهید؛ زیرا هیچ مسلمانی نیست که از چشم یا زبان یا گوش یا پا یا دست بلا بیند و خدا را در این مصیبت ستایش و به امید پاداش الهی آن رنج را تحمل کند مگر آنکه خدا او را از آتش دوزخ
نجات دهد و وارد بهشت کند.
ب )مرد نابینایی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت ای" رسول خدا دعا کن که خدا بینایی مرا به من بازگرداند. پیامبر (ص) درخواست او را پذیرفت و دعا کرد که خدا او را بینا کند خدا هم دعای پیامبر(ص) را اجابت کرد و مرد نابینا را شفا بخشید.
سپس نابینای دیگری خدمت پیامبر (ص) رسید و او هم ،گفت ای" رسول خدا دعا کن که خدا بینایی ام را به من بازگرداند. پیامبر(ص) فرمود بهشت" برای تو دوست داشتنی تر است یا اینکه بینایی ات را بازیابی؟ او گفت :
ای رسول خدا! مگر پاداش نابینایی بهشت "است؟ حضرت فرمود خدا" بزرگوارتر از آن است که بنده ی خود را به نابینایی گرفتار کند و به او بهشت را پاداش ندهد.