ویرگول
ورودثبت نام
سفیرپاکی
سفیرپاکیشکر که خدا هست?
سفیرپاکی
سفیرپاکی
خواندن ۲ دقیقه·۵ ماه پیش

دین یعنی لبخند!

سکانس اول | دو سال پیش:

مدرسه همیشه ساعت دوازده و ربع تعطیل می‌شد. منم تا وضو بگیرم و نمازم رو توی مسجد کناری بخونم، حداقل بیست دقیقه‌ای طول می‌کشید. مسجد هم معمولاً خیلی خلوت بود و حس خاصی توی فضا نبود، نه شور و حالی، نه تعامل گرمی...

یه بار وسط رکعت چهارم نماز بودم که شنیدم یکی از مسئولای اون روزِ مسجد، به دوستش گفت: «بشینیم منتظر این معلما (که فقط من بودم!) تا نمازشونو بخونن، شب میشه...»

بعدشم شروع کرد الکی با گوشیش حرف زدن که مثلاً داره جایی می‌ره و منتظرم نباشید و این حرفا.

اون برخوردش جوری بود که تا ماه‌ها دیگه پامو توی اون مسجد نذاشتم.

بدون اینکه بفهمم، یه حس دافعه توی دلم شکل گرفت.

حتی یه بار همون بنده‌خدا منو توی خیابون دید و پرسید چرا مسجد نمیای؟ منم فقط گفتم: "ان‌شاءالله میام."

سکانس دوم | همین امشب، همون مسجد:

وضو رو خونه گرفتم و بعد از روضه‌ی بعد اذان عشا رفتم همون مسجد.

آخرای نمازم بود که دیدم چراغا یکی‌یکی داره خاموش میشه. یه لحظه ترسیدم همون داستان تکرار بشه.

ولی نه!

امام جماعت مسجد به بقیه گفت: «این آقا داره نماز می‌خونه، هولش نکنین.» بعدم رو به من گفت: «با حوصله بخون، عجله نکن.»

خودش اومد کنارم نشست، تظاهر کرد داره دعا می‌خونه تا کسی چیزی نگه!

وقتی نمازم تموم شد، خودش سریع بلند شد.

یکی از قشنگ‌ترین صحنه‌های زندگی‌م بود.

جالب‌تر اینکه همین امام جماعت، یه‌بار که چند هفته‌ای نرفته بودم مسجد، برام پیام داد:

«حاج علیرضا، خبری نیست ازت؟»

در حالی که من نه زیاد می‌رفتم، نه رابطه‌ی خاصی باهاش داشتم.

این رفتارها منو یاد یه حدیث از امام صادق انداخت که می‌گه:

با عملتون مردم رو به دین دعوت کنید.

اون حرکت ساده و دلنشینی که امشب انجام داد، مطمئناً از صد ساعت سخنرانی تو ذهن من اثر بیشتری گذاشت.

من مدتیه که به صورت تخصصی درباره‌ی دلایل دین‌گریزی جوون‌ها مطالعه کردم.

یکی از مهم‌ترین علت‌هاش همین بداخلاقی بعضی از آدم‌های به‌ظاهر مذهبیه.

هرچند به نظر من کسی که بداخلاقه، اساساً مذهبی نیست، ولی نمی‌شه انکار کرد که بعضیا با اسم دین، مردم رو از دین و خدا و حتی انسانیت فراری می‌دن.

خودم توی زندگیم از بعضی آدمای مذهبی طوری آسیب دیدم که اگه لطف خدا و یه‌ذره ظرفیت شخصی نبود، شاید کلاً بی‌دین می‌شدم...

ولی دیدن انسان‌های نازنینی مثل همین امام جماعت، بهم ثابت می‌کنه که هنوز بین مذهبی‌ها، دل‌های خیلی پاک و باصفایی هست.

قرار بود درباره‌ی شروع ماه محرم بنویسم،

ولی به‌نظرم همین دعوت به اخلاق خوب، صبوری، و مدارا با بقیه، خودش یکی از بزرگ‌ترین ثواب‌هاست.

چون امام حسین (ع) هم برای همین اومده بود؛

برای امر به معروف و نهی از منکر.

اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ

وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ

وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ

 وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم

اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ

وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ

وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ


امام حسینمسجدمحرمنماز
۴۱
۱۲
سفیرپاکی
سفیرپاکی
شکر که خدا هست?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید