سفیرپاکی
سفیرپاکی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

شاهِ خدابیامرز ومعیشتِ مردم

بانگاهی گذرابه وقایع موجود درایرانِ دوران پهلوی می توان به خوبی سطح معیشت و برخورداری مردم رادرک کرد.اسدالله علم،وزیردربارویکی از نزدیک ترین افراد به شاه،دریادداشت های روزانه ی خود،بارهاوبارهابه این مسائل اشاره می کند:«جمعه،۵دی۱۳۴۸:سواری زیبایی بود.آرزومیکردم ای کاش تنها نبودم!دوکامیون درجاده ی فرخ آبادتصادف کرده بودندوترافیک راحسابی بندآورده بودند.صبرکردم ودراین فاصله،نگاهی به زندگانی مردم این بخش تهران انداختم.تمام خیابان هایی که به بزرگراه می خورند،کثیف وخاکی هستند...صبح زود بود وپلیس راهنمایی هنوزسرکارنیامده بود،ولی یک پلیس تنها،که پی درپی سیگارمی کشید،باد درغبغب انداخته بودوچنان بامردم رفتارمی کردکه گویی پادشاهی است در حضور رعایایش!چندمردو[چند]زن چادری بابقچه های زیرِبغل،ازحمام عازم خانه بودند.[...]گروهی بچه دورهم جمع شده بودند.دخترها،همگی،چادربرسرداشتند.طبقات بالای جامعه ی ماهرگزچنین ساعتی از خواب بیدار نمی شوند؛دخترهایشان هم چادرسرشان نمی کنند.مردم دورِچرخ لبوفروشی ازدحام کرده بودند.درگوشه ی خیابان،چندسگ ولگردوچندبچه ی لخت وعورلابه لای‌ زباله هامی‌ لولیدند.[...]سربازانِ وظیفه باسرهای‌ تراشیده،شلوارهای بدقواره وپوتین های بی ریخت،درکنارخیابان قدم می زدندوظاهراً ازتعطیل صبح جمعه شأن لذت می بردند.[...]هم کسالت آوردبودوهم غم انگیز:صحنه ای از جامعه ی روبه توسعه...هیچ مقدارخوش بینی [ای]زندگی رادراین خیابان هاتغییرنمی دهد.»

حال سوال این جاست که وقتی وضعیت پایتخت وخیابان های آن در دوره ی پهلوی این گونه بود،وضعیت روستاهاوشهرهای دیگر چگونه بوده است؟!

باوجودفقروعقب ماندگیِ مفرط مردم وکشور دردوره پهلوی،شاه بی هیچ نگرانی ای به سفرهای تفریحی خارج ازکشورمی رود.اسدالله علم درخاطرات۲۹بهمن۱۳۴۸نوشته است:«امروزبعدازظهر،که به حضورشاه رفتم،وسط کارِماساژوحمام‌ بودند.دوساعتی باهم صحبت کردیم.عرض کردم به نظرمن ایشان،هم درورزش وهم در فعالیت های شبانه[!]افراط میکنند.به تذکرم‌خندید.باردیگرپیشنهادکردم به اندازه کافی خارج ازمملکت بوده ایم واکنون بهتر است برگردیم.مثل این بود که دنیارابرسرش خراب کرده باشم!اما وظیفه ی من ایجاب می‌کند که به اطلاع برسانم که پادشاه ایران نمی تواند۴۵روز راخارج ازوطنش وصرفاًبابت استراحت وسرگرمی بگذراند.مردم این چیزهاراتحمل‌نمی کنند.»

این هامربوط به دورانی است که قیمت برخی اقلام سه برابر شده بود.عَلَم درخاطرات روزهای بعدِخود،ضمن تشریح سفربه ژنو،که صرفاً به منظورمعاینه ی چشم هایش صورت گرفته بود،نوشته است:«ازتهران خبرهای بدمی رسد.بلیط اتوبوس هاناگهان سه برابر شده است که باعث اعتراضات شدید مردم شده.دانشجویان ازحاضرشدن سرکلاس هاخودداری کرده اندوچنداتوبوس راآتش زده ا‌ند.آن هاازحمایت مردم برخوردارندوتظاهراتشان روبه تشدید[...].»


منبع:خاطرات اسدالله علم

شاهاسدالله علممعیشتانقلابوضع اقتصادی
شکر که خدا هست?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید