سفیرپاکی
خواندن ۱ دقیقه·۴ روز پیش

فانتزی های ذهنی من

۱_به همسر آیندم بگم ضعیفه!مثلا بگم ضعیفه سریع لیمونادو آماده کن.بعد بگه چشم آق علی و بدو بدو بره تو آشپزخونه.

۲_وقتی برای کسی کامنت میذارم و بهم میگه ممنون که خوندی،بهش بگم نخوندم فقط رودربایستی داشتم و لایک کردم!

۳_دانش آموزهام به صورت گروهی بیان پایین کلاس رقص برره ای انجام بدن و بعد دوباره برن سر جاشون.

۴_یه دور همی ویرگولی بشه و من ادای تک تک کاربرهارو در بیارم و مسخرشون کنم.با لحن خودشون.البته ۲۴ ساعت بعد همه چی از یاد همه بره چون نمیخوام شخصیتم پایین بیاد.

۵_شاد مهر بیاد توی اتاقم و برام ویولن بزنه.

همزمان من هم بالشتمو بغل کرده باشم و برم تو خواب عمیق.

۶_آرامکو نابود شه.طوری که نتونن درستش کنن دیگه.

۷_یه روز تنها داخل حرم امام رضا باشم و هیچکی نباشه.کلیدش رو هم به من بدن تا کسی وارد نشه.

۸_نامرئی شم و برم توی خیابون به بی حجاب ها پس گردنی بزنم.بعد صدامو دو رگه کنم و بگم این عذاب الهیستتتتتت یوهاهاهاها

۹_زنم سه تا دو قلو برام بیاره.بعد صداوسیما بیان باهام مصاحبه کنن.صدای جیغ و داد بچه ها بره توی آسمون و همسایه ها هی بیان شکایت کنن.بعد نصف فرزندانم رو بدم به مامانم.بعد بچه هامو بذاره دم در بگه عاصی شدم خخخخ

۱۰_ایران قهرمان جام جهانی بشه و من زار بزنم.

شکر که خدا هست?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید