ما ها به قول یه مردباشخصیت،بیشترازقول یه بچه اعتماد میکنیم وقول یه مردبزرگوار،بیشترازیه مردمعمولی،دلمون رو گرم میکنه.چرا این طوریه؟چون شخصیت و بزرگی ای که ازطرف مقابل درک میکنیم،دلمون رونسبت به قولی که میده،محکم میکنه.اول تاآخرقرآن رونگاه کنیدوببینیدخداچقدر به بنده هاش وعده داده.حالا اول تا آخر زندگیمون رو نگاه کنیم و ببینیم چقدرنسبت به وعده های خدا دلگرم هستیم.یکی از وعده های حتمی خدا،اینه که شما تلاشتون روبکنید،من حتما راه رو بهتون نشون میدم»:
(و آن ها که در راه ماتلاش کنند،قطعا به راه های خود،هدایتشان خواهیم کردوخداوند با نیکوکاران است_آیه ۶۹سوره عنکبوت)
اما با وجود این وعده ی محکم خدا،من از گمراهی میترسم.زودم ترسم رو توجیه میکنم ومیگم:من که به وعده ی خداشک ندارم؛به خودم شک دارم که تلاش میکنم یانه.
یه وقت معلم توکلاس میگه:«شماتلاش کنید برای امتحانات آخرسال؛منم کمکتون میکنم».
این«منم کمکتون میکنم»به قدری دل دانش آموزارو گرم میکنه که با آرامش بیشتر وامید زیادتری سر درسشون میشینن.
آدما گاهی به ضعف وپستی وحقارت خودشون توجه میکنن ودرهمون حال،حواسشون هست که یه خدای بزرگ دارن؛اما گاهی هم بدون توجه به بزرگی خدا به ضعف خودشون نگاه میکنن.آدمای دسته دوم ناامیدمیشن وافسردگی میگیرن؛اما آدمای دسته ی اول از خودشون می برن و به خدامتصل میشن.
یه بار که خواستید قرآن روازاول تاآخربخونید،باتوجه به وعده های الهی بخونید،ببینیدخدا ازاول تا آخرقرآن چقدر وعده داده به بنده هاش.حالا اگه آدم با دل خوشی به این وعده ها زندگی کنه،چقدر زندگی شیرین میشه!خدا میگه:بنده ی من!تو تقوا رو رعایت کن وحرفای من رو گوش کن،به من بگو:«چشم»و روی حرفای من حرف نزن؛من خودم ازجایی بهت روزی میرسونم که به خیالتم نمیرسه.
«وهرکسی تقوای الهی پیشه کند،خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکندواو را ازجایی که گمان ندارد،روزی می دهدوهرکس برخدا توکل کند،او امرش راکفایت میکند.خداوندفرمان خودرابه انجام میرساندوخدا برای هرچیزی،اندازه ای قرارداده است.
خدا یه همچین وعده ای داده؛امامیگیم:«خداازکجا روزی میده؟».حالا اگه یه آدم بزرگی این وعده رو میداد که به بزرگیش اعتقاد داشتیم،حتی رومون نمیشدازش بپرسیم:ازکجا میاری؟خدا وعده داده که:توحرف گوش کن،روزیت از جایی که فکرنمیکنی میاد؛اما بازم باورمون نمیشه.
«و اگر اهل شهرهاوآبادی ها،ایمان می آوردند وتقوا پیشه می کردند،برکات آسمان و زمین را برآنان می گشودیم_آیه ۹۶ سوره اعراف)»
چرا ما یه عالمه طرح و برنامه های خودمون برای رونق کشاورزی ورفع خشکسالی وپیشگیری ازقحطی امید می بندیم؛اما به وعده ی خداامیدوارنیستیم یاحتی بهش فکرنمیکنیم؟وقتی یه سازمان جهانی میاد و دو سه تاطرح میده برای مقابله باخشکسالی،آب از دهن همه راه میفته؛ولی بعدش که یکی میاد و میگه:«کنارهمه ی این طرح و برنامه ها،یه خورده هم به وعده ی خدا امیدببندید»,بهش میخندن.ما خدارو به اندازه ی اون سازمان جهانی،بزرگ نمی بینیم.
✨این متن قسمتی بود از کتاب طعم شیرین خدا