اولین باری که (تنهایی)رفتم حرم امام رضا اصلا شرایط خوبی نداشتم...درگیر رابطه اشتباهی شده بودم و مدام اضطراب وعذاب وجدان داشتم...خودمم نمیدونم چی شدکه یکهوبه دل همکلاسی های دانشگاهم افتادکه گروهی بریم زیارت.
شاید باورتون نشه ولی یه استیکرطنزداخل واتساپ انگیزه ای شد برای رفتنمون!واقعا که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست...
آره!توی اون شرایط سخت امام رضابه دادم رسید...شرایطی که هیچ سخنرانی و کتابی نمیتونست حالموخوب کنه...بعد از اون بار،سه بار مشهد رفتم و یه بارقم،اونم درعرض یک سال!
وقتی میری حرم دیگه نمیتونی نری مخصوصا این که ازخودت خسته شده باشی...آره!انگارحرم یه صافیه که وجودت رو از انرژی منفی پاک می‌کنه...
بازم دارم میرم...بازم در سخت ترین شرایط زندگیم...این دفه حرم حضرت معصومه...
چرا دوباره لغزیدم؟اونم لغزش های هولناک!ولی مهم نیست چون فردا از اول متولدمیشم...
آنقدر احساس گناه داشتم که واقعانمیتونستم توی شهرمون بمونم.
همه چیز از ۲۲بهمن شروع شد!یعنی تقریبا یه ماه پیش...بعد از راهپیمایی رفتم به مزار شهدای گمنام.اونجا یه حس درونی بهم گفت که شیطان به زودی تیری رو به سمتم پرتاب می‌کنه...اون ندای درونی بهم هشدار داد که مراقب باشم...ولی...نکته ی جالب اینه که هروقت می‌خوام امتحان بشم یا شیطان بهم حمله کنه از دوسه روز قبلش یه حسی بهم آلارم میده!
نمیدونم این حدیثه یا گفته ی یه عارفی ولی واقعا بهش ایمان دارم!
«هر وقت یه جوونی میخواد به سمت خداحرکت کنه،شیطان به وسیله جنس مخالف بهش حمله می‌کنه.»
واقعا هم این طوریه...تاوقتی توی مسیرکج هستی هیچ کسی نگات نمیکنه وچرت ترین قیافه روداری وسگ هم بهت پانمیده...به محض این که توبه میکنی وتمام کارهای حرام رو کنار میذاری یکهو تبدیل میشی به جذاب ترین پسرشهر واونی که ۲۰سال پیش عاشقش بودی بهت پیام میده!(شوخی)
واقعا هرچی قوی تر شیم امتحانات هم سخت تر میشه...آخرالزمانه وغربال...یه چیزیو رک میگم...اگه امکان زیارت برام فراهم نبود،نمی تونستم توی آخرالزمان دووم بیارم!تنهالذتی که می‌تونه بالذت های سطحی برابری کنه وحتی اون هارو هم شکست بده حرم رفتنه!فقط و فقط حرم رفتن!
باور کن مهم نیست کی هستی وچکارکردی قبلا...وقتی داخل حرم میشی حس آرامش عجیبی میگیری...
یه حسی که بهت میگه مهم نیست چیاروازدست دادی،مهم اینه که منوداری هنوز!
آه!یاامام رضا...یاحضرت معصومه...
ممنونم که شمارو دارم!
ممنونم که شمارو دارم!بازم قول میدم...
این دفه مثل یک گلادیاتور
