دو قرن سکوت؛ جنجالیترین اثر زرینکوب
«از آنچه نوشتم بعضی بهشدت مایۀ آزارم شد. دو قرن سکوت، از تو پیش از همه آزار کشیدم. یادت هست... یادت هست؟ در سرنوشت تو این بود که بارها در پیچ و خم راههایت با سوءظن یا سوءتفاهم برخورد کنی.»
زرینکوب پس از انتشار چند کتاب نقد ادبی و ترجمه، کتاب «دو قرن سکوت» را در سال ۱۳۳۰، زمانی که ۲۹ساله بود، منتشر کرد که به سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام، از حملۀ اعراب تا ظهور دولت طاهریان، میپردازد.
«دو قرن سکوت» با اینکه تقریباً جزو اولین کتابهای زرینکوب است، بهدلیل نام اثر و موضوع آن و شیوۀ پرداختنش به تاریخ، به معروفترین اثر و در عین حال جنجالیترین اثر زرینکوب تا آخر عمرش و حتی پس از مرگ او تبدیل شد.
«دشمن بزرگ تاریخنویسی وجود اندیشههای از پیشپرداختهای است که در فضا معلق است و مورخ را ناخواسته به رعایت آنها الزام میکند یا به رعایت سکوت وا میدارد. تجربههای من طی چهل سال به همین الزام سکوت منجر شد و باز در هر فرصت به آزمایش یک فرصت دیگر گذشت.»
این جملات نوشتۀ عبدالحسین زرینکوب است؛ ادیب، مورخ، منتقد ادبی و استاد دانشگاه تهران. بیش از ۲۰ سال از درگذشت او میگذرد، اما این جملات همچنان زنده و برای روزگار کنونی معنادار است.
نامدارترین کتاب زرینکوب «دو قرن سکوت» است که امسال ۷۰ ساله شد، اما هنوز بر سر آن بحثها جاری است، همچنانکه نویسندهاش را گرفتار ماجراهایی تلخ و پرگزند و درازدامن کرد.
کتاب دو قرن سکوت نخستین بار در نشریه «مهرگان» به صورت پاورقی چاپ شد و سپس در سال ۱۳۳۰ به صورت یک کتاب کامل منتشر شد. این کتاب با سرعت فروش رفت و در بازار کتاب نایاب شد اما عبدالحسین زرینکوب به چاپ مجدد کتاب رضایت نداد و اعلام کرد قصد دارد کتاب را برای چاپها بعدی بازنویسی کند. سرانجام پس از پنج سال بررسی منابع متعدد در سال ۱۳۳۶ متن کاملتر و جامعتری را در انتشارات امیرکبیر چاپ کرد. او در مقدمه این ویرایش دوم به برخی از انتقادات بر کتاب اول پاسخ داد و آن را ناشی از جوانی و تعصب خود دانست.
زرینکوب در کتاب دو قرن سکوت به تفسیر شرح میدهد که ایرانیان پس از حمله اعراب برای نشر اسلام چنان در بهت و حیرت فرو رفتند که امکان واکنش منطقی را نداشتند پس چیزی جز زبان شمشیر نشناختند( لعنت به عمر و ابوبکر و عثمان ) و دو قرن جز با شمشیر سخن نگفتند. زرینکوب در این کتاب از برخی شواهد تاریخی صحبت میکند که در اصالت آنها شک است اما این کتاب همچنان بهعنوان یکی از منابع معتبر و محبوب در بین ادیبان و پژوهشگران شناخته میشود.
سرانجام پس از بیست سال و پس از درگذشت زرینکوب بود که «دو قرن سکوت» از فهرست آثار ممنوع خارج شد، اما به یک شرط: نظر مطهری دربارۀ «دو قرن سکوت» که در واقع بخشهایی از کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» است، در ابتدای آن آورده شود.
انتشارات سخن، ناشر این کتاب، در یادداشتی در صفحات اولیۀ کتاب نوشت که «برای ارزیابی بهتر خوانندگان دربارۀ نظریههای ارائهشده در کتاب» و «با کسب اجازه» از زرینکوب، نقد و نظر مطهری در آغاز کتاب «عیناً» آورده میشود.
عبدالحسین زرین کوب، ادیب، منتقد ادبی، تاریخنگار، نویسنده و مترجم برجسته ایرانی در ۲۷ اسفند ۱۳۰۱ در بروجرد متولد شد. خانواده او اهل خوانسار بودند. وی از نوادگان ملا علیاکبر خوانساری بود. آثار زرینکوب مراجع مهمی در زمینه تصوف و مولوی شناسی محسوب میشوند.
زرینکوب در سالهای اول ورودش به دانشکده، با قمر آریان آشنا شد. قمر آریان، در گفتگویی که در سال ۱۳۸۳ در روزنامهٔ جام جم منتشر شد، تعریف کرد که آشنایی آنها در فضای دانشکده نزدیک به ۹ سال ادامه داشت، تا آنکه سرانجام عبدالحسین زرینکوب، که سیساله شدهبود، از آریان خواستگاری کرد. به گفتهی قمر آریان، زمانی که ماجرا را با پدرم مطرح کردم، شنیدم که پدرم بهخوبی با زرینکوب آشناست و مقالاتی از او خوانده، اما فکر میکردم که نویسندهی آن مقالات باید مردی ۵۰ساله باشد. آریان و زرینکوب در سال ۱۳۳۲ با هم ازدواج کردند و تحصیلات خود را در مقطع دکتری نیز ادامه دادند.
پس از فارغالتحصیلی، سالهای سفرشان آغاز شد. قمر آریان سالهای بسیاری را همراه با عبدالحسین در هند، چندین کشور اروپایی و عربی و لبنان گذراند. ازدواج آریان و زرینکوب فرزندی نداشت.
زرینکوب بیش از چهار دهه در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و تاریخ تدریس کرد و پس از انقلاب اسلامی با مرکز مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی همکاری کرد و ۶۵۰۰ کتاب و مجله به این مرکز اهدا کرد.
عبدالحسین زرینکوب سرانجام در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ در سن ۷۷ سالگی فوت کرد.
دو قرن سکوت برای کسانی که قصد دارند تاریخ اسلام را از چندین زاویه بررسی کنند مناسب است. این کتاب اطلاعات جامعی از دورههای تاریخی در اختیار خواننده قرار میدهد که کمتر به آن پرداخته شده است. این کتاب تاریخی را حکایت میکند که قرنها پژوهشگران به آن بیتوجه بودهاند.
در اواخر دورهٔ ساسانیان که جنگهای ایران و روم به اوج شدّت رسید و اختلافهای دینی در سرزمین یمن به رومیها و زنگیها مجال دخالت در سرنوشت مردم هاماوران داد، بیش از همه وقت ارتباط میان ایرانیان و کشور هاماماوران، روشن و آشکارگردید. چنان که از اخبار و روایات برمیآید زنگیها از روزگاران بسیار کهن در کنارهای عربستان که روبروی کشورشان بود با شوق و آزبسیار مینگریدند. حتی از خیلی قدیم بارها بدان جا لشکر کشیدند و چون این لشکرکشیها مکرّر میشد سرانجام نه همان برای مردم یمن بلکه برای اعراب حیره نیز که دستنشاندهٔ ایرانیان بودند، خطری بزرگ گردید.
این کار مردم یمن را واداشت که از خسرو انوشیروان برای دفع شرّ آنها مدد بجویند اما آنچه ایرانیان را در این کار به دخالت واداشت، گذشته از موقعیّت خطیر حیره که یک مسألهٔ نظامی بهشمار میرفت موضوع رقابت بازرگانی با رومیان بود. در این اوان پادشاهان و بازرگانان هاماوران را کار به سستی و پریشانی روی نهاده بود و رومیها براثر رواج و انتشار آیین مسیح در مشرق، نفوذ خویش را در آسیا منتشر و مستقر میکردند، بازرگانان آنها امتعهٔ هند را از یمن به حبشه و سپس به مصر میبردند. عربان از این امر ناراضی بودند و میکوشیدند در راه تجارت حبشیها و رومیها موانعی ایجاد کنند. همین امر موجب شد که تازیان کلیسای زنگیان را در یمن بیالایند و آنان را بر ضد خویش تحریک کنند و داستان ابرهه و اصحاب فیل از همین جا پدید آمد. اما ایرانیان که از دیرباز در تجارت نیز مانند سیاست با رومیان رقابتی داشتند در صدد برآمدند که بر سر راه بازرگانی آنان دشواریهایی پدید آورند. از اینرو سپاهیانی از آنها در آن قسمت از عربستان که بر کنارهٔ خلیجفارس قرار دارد جای گرفتند. یوستین قیصر حمیر کس فرستاد که ایرانیان را از نزد خویش برانند و نیز به حبشیان روم نزد بنی پیغام فرستاد که بازرگانان رومی را در این راه یاری کنند. یوستینیان نیز در روزگار امپراطوری خویش چنین کرد. اما پیمان دوستی که بسته شد طول نکشید و عرب دیگربار به معارضه با قافلههای روم پرداخت.
در آغاز قرن ششم زنگیان حبشه بر بلاد هاماوران استیلا یافتند زیرا این بلاد در آن روزگاران چنان که گفته شد واسطهٔ تجارت بین هندوستان و بلاد کنارهٔ دریای مدیترانه بود و مردم هاماوران که این تجارت را در آن روزگار بهدست داشتند نهانی با رومیها و زنگیها کشمکش میورزیدند. ثروت و جلال خیره کنندهای که در افسانهها به پادشاهان حمیری نسبت کردهاند از این بازرگانیها فراهم میآمد. اینها ادویه و عاج و طلا و عقیق و یشب و سایر امنعه هند را با کالاهایی مانند عود عطریات و جز آن که از یمن بهدست می آید. به شام و فلسطین و عراق و دیگر بلاد روم میبردند و امتعهٔ خاص بلاد فنیقی را میآوردند. بازرگانان رومی نیز که به تجارت امتعهٔ هند اشتغال میداشتند. ناچار بودند که در این راه از آنها مدد و معاونت بجویند.
مقارن این ایام چنان که از تئوفانس روایت است مردم هاماوران بر بازرگانان رومی که آیین مسیح داشتند و با کالای هند از یمن میگذشتند درافتادند و عدّهای را از آنان هلاک کردند. امر تجارت متوقّف ماند و این کار بر حبشیها که نیز آیین مسیح داشتند و از این تجارت سودها میبردند گران آمد. از اینرو برای گشودن راه بازرگانی، سپاهی گرد آوردند و در زیر لوای هداد پادشاه خویش به هاماوران رفتند. پس از جنگی پادشاه هاماوران را که ذمیانوس (ذونواس) نام داشت کشتند و با قیصر یوستی نیان پیمان تازه کردند. نوشتهاند که چندی بعد حبشیها از یمن بازگشتند. اما چون بار دیگر راه بازرگانی بسته شد، پادشاه حبشه لشکری گران به یمن فرستاد. این بار سردار حبش با یاری یک تن اسقف نصاری که همراهش بود کوشید که آیین ترسایی را در یمن رواج دهد، اما فرمانروایی او دیری نکشید، زیرا شورش مردم، پادشاه زنگیان را از یمن نومید کرد و واداشت که با حمیریها آشتی کند بنابراین استیلای حبشه بر یمن جهات بازرگانی و اقتصادی داشته است با این حال، مسألهٔ دین نیز در این مورد میتوانسته است بهانهٔ مناسبی باشد.
دو قرن سکوت، روایتی است از آن چه بر سرزمینی کهن و مردمانش رفته است، بازتاب فرازها و فرودهای کشور و قلمرویی که تا قرن ها بعد دیگر به نام یک پارچه ایران خطاب نشد. درباره فروپاشی حکومت دیرینه ساسانیان که با غلبه یک آیین و اعتقاد الهی اتفاق افتاد تا زمان برآمدن طاهریان که اولین حکومت نیمه مستقل ایرانی را به وجود آوردند، مورخان و نویسندگان بسیار گفته و نوشته اند. نویسندگانی که سهوا یا عمدا از کنار وقایعی بسیار مهم و آینده ساز در طی این دو قرن یعنی قرون اول و دوم اسلامی گذشتهاند یا بسیار خلاصه به آن حوادث تاریخی و اجتماعی پرداختند. کتاب دو قرن سکوت، اما به همان سکوت نویسندگان درباره وقایع آن دوره حیاتی و بنا به نوشته نویسنده به سکوت زبان و ادب پارسی و دلایل آن می پردازد.
«…. اما از آنچه نوشتم بعضی به شدت مایه آزارم شد… دو قرن سکوت، از تو بیش از همه آزار کشیدم، یادت هست… یادت هست؟ در سرنوشت تو این بود که بارها در پیچ و خم راه هایت با سوء ظن و سوء تفاهم برخورد کنی. اگر در وجودت چیزی خلاف حقیقت هست از خدا می خواهم خلق را از گزند آن در امان دارد و اگر جزیی از حقیقت هست، امید هست با سوء تفاهم عاری از منطق مواجه نشوی.»
این کتاب پر ماجرا که در ابتدای چاپ برخی آن را تبلیغی به نفع ایران باستان و پر رنگ نشان دادن تاریخ قبل از اسلام می دانستند، پس از انقلاب سکوتی برای ۲ دهه را تجربه کرد و در نهایت ۲۰ سال پس از انقلاب مجوز قانونی برای چاپ کتاب صادر شد. نشر سخن که متولی این کار شده بود، چاپ نهم کتاب را با تفاوتی قابل تامل منتشر کرد.برای خرید کتاب دو قرن سکوت بدون سانسور و بدون حذفیات این کتاب را میتوانید از سایت هشتگ کتاب تهیه بفرمایید
از جمله معروفترین آثار استاد مطهری که همچنان مورد استناد و بحث قرار دارد، کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام است. دکتر مطهری در بخشی از کتاب نقدی دارد بر مطالب دو قرن سکوت. نقدی که بیشتر نگاه زرین کوب به چگونگی ورود اسلام به ایران را در برمی گیرد. در آن زمان و پس آن بسیاری تلاش کردند تا این دو متفکر بزرگ را در مقابل یکدیگر قرار دهند و تضاد آنها را در برخی مطالب کتاب را به مخالفتی گسترده تر بکشانند، اما شواهد نشان دهنده آن است که این نقد تنها گفتگوی و بحث دو عالم تاریخ و فلسفه با یکدیگر بوده است. دکتر روزبه زرین کوب در نزدیکی این اساتید با یکدیگر می گوید:
به نظر من تقابلی در نظر گاه این دو استاد وجود ندارد، آنها از دوستان نزدیک یکدیگر بودند و تا یک هفته قبل از شهادت آیتالله مطهری، ایشان در منزل مرحوم زرینکوب بودند و با هم مجالست داشتند. این اختلاف سلیقه هیچگاه آنها را در تقابل با یکدیگر قرار نداد و حسن همنشینی آنها را زیر سوال نبرد.
این نقد همان تفاوت چاپ نهم کتاب توسط نشر سخن بود با چاپ های قبلی. نقدی که با اجازه دکتر زرین کوب در ابتدای کتاب به چاپ رسید.
نسخه بدون سانسور و بدون حذفیات این کتاب را میتوانید از سایت هشتگ کتاب تهیه بفرمایید
هر چه بود کتاب دو قرن سکوت، اثری بود پر مناقشه و حواشی بسیار. کتابی که شاید امروزه نیز همچنان نیازمند تحقیق و بررسی است. بی تردید مطالعه دو قرن سکوت با ما همان می کند که شاید هدف اصلی زرین کوب. یعنی نگاهی دوباره به ایران و حوادث و وقایع آن از آغاز شکل گیری تا زمان حاضر. کتاب ما را وادار می کند که خود دست به تحقیق زده تلاش کنیم تا حقایق بشناسیم
( حق با اشخاص شناخته نمیشود حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی ) حضرت امیر المومنین علیه السلام
( صرفا هرچه در این کتاب گفته شده است صحیح نیست تاریخ همیشه با دروغ همراه بوده است ! )
برای خرید کتاب دو قرن سکوت بدون سانسور و حذفیات روی جمله زیر کلیک کنید
خرید کتاب دو قرن سکوت بدون سانسور