توآیلا ثارپ طراح رقص معروف آمریکایی پس از سالها طراحی رقص برای نمایشهای کوچک و بزرگ حالا تجربیاتش در مورد خلاقیت و چگونه خلاق بودن را به عنوان فردی که حوزه کاریش او را محکوم به خلاق بودن کرده است، کتابی تحت عنوان عادت خلاق نوشته و در این کتاب خلاقیت را یک ویژگی اکتسابی بیان میکند. در این مقاله به بررسی یکی از فصلهای این کتاب پرداختم تا ببینیم واقعا شکست یکی از عوامل موفقیت است.
در فصل یازدهم کتاب تحت عنوان شاگرد اول رفوزه بیان میکند که اگر چه پیروزی خواستنیتر و سزاوارتر از شکست است اما هر فرد خلاقی ناچار هست اصول تعامل با شکست را بپذیرد زیرا این واقعیت که قدرتی شفا بخش در شکست نهفته است، انکار ناپذیر است.
او در ادامه بیان میکند که بهترین نوع شکست، آنهایی است که به دور از چشم دیگران اتفاق میافتد، و ادامه میدهد که اگر چه این نوع از شکستها ممکن است بر عزت نفس شما تاثیر بگذارد و سرعت کار شما رو به تاخیر بیاندازد اما این حقیقت که هرچه بیشتر در خلوت خود شکست بخورید، احتمال شکست تان در ملاء عام کاهش مییابد، قابل کتمان نیست.
او همچنین فعالیت خلاقیت را مترادف با ویرایش میداند و این برداشت از خلاقیت را نه به معنای لاپوشانی و فریبکاری بلکه تمرینی برای بهتر و بهتر شدن می داند.
او با نقب قول از جروم رابینز: برترین عملکردتان پس از بزرگترین ناکامیتان حاصل میشود، به شمردن فواید شکست در ملاء عام می پردازد. از جمله فوایدی که در این کتاب میخوانیم، این است که شکست در ملاء عام به معنای سقوط به قهقرا است، و شما پس از آن چارهای ندارید به جز کسب مهارت جدید، تلاش و در نهایت پیروزی.
همچنین توایلا فرمول زیر را معرفی میکند:
کامیابی از مزایای شکست = شناخت دلایل یک شکست
زمانی که ایده ای در ذهنتون شکل گرفته اما متاسفانه مهارت لازم برای انجام دادنش ندارید، شما در حال دست و پنجه نرم کردن با اولین عامل شکست هستید.
مثل داستان بد، انتخاب نادرست یک موضوع که ناگهان عنان کار را به دست میگرند و شکست رخ می دهد.
تنها شما مسئول کارتان هستید پس در مقابل قضاوت بدون درخواست مخاطبان در خصوص اثر نهایی، تعارف را کنار بگذارید و با تمام توان بر حقوقتون پافشاری کند.
توایلا ثارپ بدترین دلیل شکست خلاقیت را، عدم داشتن شهامت کافی می داند. زمانی که شما همه مواد و لوازم لازم را آماده کردهاید اما شهامت شروع ، حمایت و به پایان رساندن ایدهتان را ندارید، افکار آزاردهنده به شما حمله و متاسفانه گاهی بر شما غلبه میکنند و این سبب شکست میشود، پیش از شروع.
شما وقتی با پیمودن یک مسیری و ایجاد یک سری عادات به موفقیت میرسید و با تکرار این مسیر موفقیتهای بیشتری نصیبتان میشود، ولی درد سر زمانی آغاز میشود که تکرار موجب شود دو دستی به موفقیتهای گذشته بچسبیم و از اقدام برای رسیدن به موفقیتهای جدید دست برداریم.
خلق هر اثر جدید، شروع هر پروژه جدید و به طور کلی بر داشتن هر قدم جدید نیازمند شهامت و جسارت هست. اما گاهی ترسها ما را به دام انکار میاندازند و ممکن است به طور کلی از برداشتن قدم جدید منصرفتان کنند. و یا حتی پا فراتر بگذارد و مانع از دیدن درست و روشن اشتباهاتتان و نواقص کارتان شود.
قدم درست برای رهایی از دام انکار ، پذیرفتن اشتباه و نواقص کارتان و سپس اصلاح نگرشتان، و به چالش کشیدن وضعیت فعلی شما است.
توایلا ثارپ علاوه بر تمام این موارد، دو پیشنهاد مهم دیگر هم به مخابانش میدهد:
او تغییر را یک اقدام خطرناک و در عین حال یک کار فوق العاده دشوار میداند. و اعلام میکند تغییر باید یک قدم برد-برد باشد.
او همچنین پیشنهاد میکند، که برای جلوگیری از ارائه ناقص فرمت نهایی کارتان و پیش بینی نواقص و اصلاح کارتان به صورت بهرمند از نظریات و قضاوتهای درست اطرافیانتان استفاده کنید و این پیشنهاد به طور کامل با سومین عامل شکست یعنی قضاوت نادرست تفاوت دارد.
شما تا به حال با شکست روبه رو شدهاید، شکست، موفقیتهای بعدی را برای شما به ارمغان آورد. خوشحال میشم با من از تجربیاتتون صحبت کنید. من همهی کامنتها رو میخونم و نظرات شما برای من ارزشمند هستند.