مامان!
جوجه ای که با تمام وجود زیر پر و بال گرفتیش، ترسید درست و حسابی بال و پر بزنه. می دونست به امید پر گرفتنش اینکارو کردی، دونه دونه پراتو برای گرمای بالاش سوزوندی، وقتی آشیونه ات یخ زده بود، میدونست! ولی شهامتشو نداشت... پریدن جرئت میخواست و دل میخواست که جوجه ات نداشت مامان!
ولی میدونی؟ افتاد، افتاد، افتاد، روی شوره زار و سنگلاخ غلتید و دوباره بال زد.. اونقدر سقوط کرد که کل بدنش از کبودی نیلی شد، ولی جا نزد.. کسی هم نفهمید، چون پرای جوجه ات از شب هم سیاه تر بود، زخما تو سیاهی گم میشن مامان! و این تنها چیزی بود که جوجه ات ازت به یادگار داشت.
جوجه مشکی مجنونت.. آخ که عاشقت بود، عاشق! همش زل میزد به بالای بلا استفاده اش، که خشک میشدن زیر تاریکی ترس ها و رنج هاش و دلش پر می کشید، برای بال هایی که برای پریدنش حروم شده بودن.. مگه داشتیم با ارزش تر از بال های سبک و مهربونت، مامان؟
مامان بلند پرواز من! بزار یه رازی رو بهت بگم.. جوجه ساده بی دست و پات هیچ وقت یاد نگرفت کاری کنه که کسی دوستش داشته باشه..
یاد نگرفت بهترین باشه، اولین باشه، دوست داشتنی ترین باشه.. دلش به این گرم بود که از دریچه روشن چشمات خوشگل ترین بود، مامان.
دلت به حال کلاغک بی ریختت نسوزه مامان! بگم که کلاغکت تنها بود، تنها! ولی کل آرزوش این بود که وقتی بالای ضعیف بی قواره اش رو دور وجودت حلقه میکنه تو دلت تنها نباشه.. هربار که تنها شد، سعی کرد خونه بشه برات، الان تو بهم بگو، تونست یا نتونست..؟
میخواست آشیونه ی دل مهربونت بشه..بالای سفید دلت اونقدر بلند بودن که به همه جا پر میکشیدی، حتی با پرای سوخته و رنجورت..
کلاغکت ساده بود.. هر جا که رها شد، دوباره خندید و اعتماد کرد و از نو ساخت.. تا وقتی اون ساختمون لعنتی رو خراب کردن رو سرش، ولی کلاغکت نمرد.. عوضش سنگ شده، بی حس بی حس، دیگه دردش نمیاد، دیگه اشکاش خشک شدن، دیگه همه چی یادش رفته مامان!
ولی جوجه ات تورو یادش نمیره.. جوجه ات با تمام وجود برات آشیونه میشه.. میسوزه برای بالای سوخته ات.. جوجه ات هیچ وقت عالی نبود، خواستنی نبود، همیشه کنار رفت.. ولی بیا و ببین که قلبش می شکافه برای ذره ذره خنده هات، مامان..
کلاغ کوچولوی مجنونت به دیوونگی عادت داشت، هیچ وقت مث بقیه نبود و نشد.. فقط شیفتگی بلد بود؛ تو آب مرداب هم چشمای زرد خودشو به یاد چشمای روشن تو، بی مانند میدید..
سرم داد بکش، بگو که من هنوزم جوجه کلاغ توام مامان..!
پ.ن: ببخشید که جوجه خوبی برات نبودم مامان!