گزارشگر: سلام به شما، قبض عزیز. خیلی ممنون که وقت گذاشتید تا در این مصاحبه شرکت کنید. خب، شما به عنوان یک قبض فراموششده، این روزها چه حسی دارید؟
قبض (با صدای سنگین و ناراحت): سلام. راستش، حس خوبی ندارم. انگار که اصلاً کسی اهمیت نمیدهد. مثل اینکه از روز اول هم دیده نشدهام! دارم فکر میکنم، آیا من اصلاً لازم بود متولد بشم؟ یا صاحبم فقط منو چاپ کرد که توی کشوی میز خاک بخورم.
گزارشگر: به نظر میرسد کمی دلخورید. میتوانید بیشتر توضیح بدهید؟
قبض: دلخور؟ این کلمه حتی نزدیک هم نیست! ببینید، من یک قبض برق هستم. اون هم برای چراغهایی که صاحبم ازشون استفاده کرده. زحمت کشیدم، حساب و کتاب کردم، حتی تاریخ سررسید رو مشخص کردم که همهچیز منظم باشه. ولی حالا چی؟ دو هفته گذشته و هیچکس سراغ من نیومده. توی گوشهی کشو، زیر یه دفترچه یادداشت کهنه گیر افتادم. انگار اصلاً به درد نمیخورم!
گزارشگر: خب، شاید صاحب شما سرش شلوغ بوده. فکر میکنید دلیل اصلی فراموشی شما چیه؟
قبض (با پوزخند): سرش شلوغ بوده؟ این دیگه چه جور بهانهایه؟ من توی زمانش حاضر بودم، مامور پست خودش شخصا منو تحویل داد بهش. حتی اون پیامکی که از شرکت برق اومد و یادآوری کرد، دیدم! ولی چه فایده؟ انگار من اصلاً به چشم نمیام.
گزارشگر: فکر میکنید پرداخت مستقیم میتوانست کمکتان کند؟
قبض: اوه، پرداخت مستقیم! اسمشو نیار که دلم میسوزه. اگه صاحب من از همون اول از این سیستم استفاده کرده بود، الان من توی این وضعیت نبودم. فکرشو بکن، میرفتم توی سیستم، سر موعد پرداخت میشدم و هیچوقت مجبور نبودم این تحقیر رو تحمل کنم. دیگه هم لازم نبود کسی بهانه بیاره که «یادم رفت!» یا «وقت نکردم!»
گزارشگر: به نظر میآید خیلی طرفدار پرداخت مستقیم هستید.
قبض: دقیقاً. پرداخت مستقیم یه جور ناجیه. نه فقط برای من، بلکه برای هر قبضی که این شرایط وحشتناک رو تجربه میکنه. با پرداخت مستقیم، هیچ قبضی فراموش نمیشه. دیگه خبری از خاک خوردن گوشهی کشوها نیست و ما قبضها بالاخره به احترام واقعیمون میرسیم.
گزارشگر: خب، حالا اگر صاحب شما همین امروز بیاد و قبض را پرداخت کنه، چه حسی خواهید داشت؟
قبض (با بغض): اگر بیاد؟ خب، من هنوز دوستش دارم. بالاخره ما قبضها برای این ساخته شدیم که خدمت کنیم. ولی یه چیزی توی دلم باقی میمونه: چرا همیشه باید دقیقه نود به یادمون بیافتن؟ چرا نمیتونن مثل یه آدم مسئول رفتار کنن و از پرداخت مستقیم استفاده کنن که هم ما راحت باشیم، هم اونا؟
گزارشگر: حرف آخر؟
قبض: اگر این مصاحبه رو صاحبم میبینه، ازش خواهش میکنم: لطفاً منو پرداخت کن. و بعدش برای همیشه از پرداخت مستقیم استفاده کن تا دیگه هیچ قبضی مثل من مجبور نباشه این همه درد و دل کنه.
گزارشگر: ممنونم قبض عزیز، امیدوارم هرچه زودتر به هدفتون برسید.
قبض: ممنون. امیدوارم دنیا برای همه قبضها جای بهتری بشه!