ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا سیف
علیرضا سیف
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

کاش آل احمد رفیقم بود!!!

کاش آل احمد رفیقم بود!!!


همیشه دوست داشتم جلال آل احمد الان با من هم‌سن بود یا من هم‌دوره و رفیقش می‌شدم نه به خاطر آثار و شهرت و مرامش بلکه به خاطر اسطوره‌پروری و افسانه سازیش!!



آل احمد از صمد بهرنگی گرفته تا غلامرضا تختی رو مقتول و متعاقبا شهید معرفی می‌کرد حتی اگر این بزرگواران دوباره زنده می‌شدند و می‌گفتند آقا قاتلی در کار نیست باز جلال می‌گفت من این حرفا حالیم نیست شما کشته شدید والسلام!!


نگید نحوه مرگ در افزودن بر شهرت این دو تن تاثیر نداره که داره از زمان چو افتادن این حرف، خوراک خیلی از ذهن‌ها و قلم‌ها و رسانه‌ها تامین شد و بسیاری فقط به خاطر نوع مرگ این دو عزیز رفتن سراغ شناختنشون!!


عهد قاجار به جز امیرکبیر هم رجال وطن‌دوست و زحمتکش داشت ولی نقطه تمایز میرزا تقی خان فرجام تلخ و غم‌انگیزش بود.


فروغ فرخزاد اگه تو اون سن و به اون طریق از دنیا نمی‌رفت جایگاه فعلی با این غلظت و کیفیت رو داشت؟ خلق اسطوره‌ی فروغ از همون تشییع جنازه‌اش شروع شد.


صادق هدایت رو بدون خودکشی تصور کنید این همه منزلت و شهرت کجا می‌رفت؟ کما اینکه خیلی از کشته‌مرده‌هاش اصلا یک کتابش رو هم نخونده بودن؛ فقط عاشق ناامیدی و حرف تلخ و خودکشی بودن به سیبیل صادق هم بیشتر از آثارش ارادت داشتند!!


خلاصه اگه من می‌مُردم جلال آل احمد ایادی داخلی و استکبار جهانی که جای خود داره پای آدم فضایی‌ها رو هم می‌کشید وسط تا از کاه کوه بسازه و منو اسطوره و از مظلومیتم حماسه خلق کنه!!


می‌دونم می‌دونم

آرزوهام شارلاتان بازیه و رنگ و بوی خباثت داره ولی درد جاودانگی دارم به جای ملامت مرا بفهمید!!

بعدشم آرزو بر جوانان عیب نیست!!


جلال

جز دوری‌ات نیست هیچ ملال!!


آقای دغدغه


۱۴۰۰/۱۰/۱۶


https://t.me/Aghayedaghdaghe

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید