behrooz_71
behrooz_71
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

آیا ما داریم خودمان را گول می زنیم؟

خیر، متاسفانه با گول خوردن تربیت شدیم، یعنی به همه ما یاد دادن که باید در قبال انجام کاری گول بخوریم. اگر درسات رو بخونی، برات جایزه می­خرم. اگر نمره­ات خوب بشه برات آتاری و سگا و پلی­ استیشن می­خرم. و البته وقتی هم نمراتمون خوب می شد یا مدرسه قبول می­ شدیم، خانواده امتیاز بالایی داشتن برای اینکه خودشون رو خوب نشون اقوام و دوست و آشنا بدن. خب، پُر واضح هست که بر اساس تشویق شدن بزرگ شدیم، تمام نورون­ ها و عصب­ های ما از آدمیزادی خارج شده و در اختیار دیگرون قرار گرفته. همین امر در بزرگسالی ما باعث شد هیچوقت برای خودمون زندگی نکنیم. هیچوقت کسی به ما یاد نداد که باید خودمون مشوق خودمون باشیم، خودمون یاد بگیریم دوپامین تزریق کنیم به خودمون.


این گول خوردن باعث از بین رفتن قدرت اراده ما شد. فرض کنین یک عمر تمام برای نظام آموزشی و والدین و چشم و هم­ چشمی ­های بین فامیل، زندگی کردیم. اصلا علت حال خرابمون همینه که واسه خودمون نیستیم، درون ما داره زارزار گریه میکنه، اتفاقا نشانه خوبی هست که حس می کنیم راضی نیستیم از زندگی! بعضی از آدما هستن حتی احساسشون هم از بین رفته، به قدری کاملا در اختیار دیگرون هستن که اصلا خودشون هیچی نیستن، خیلیا الکلی شدن، پارتی­ های شبانه میرن، دائما در جمع­ های کاذب دوستانه میرن، اعتیاد به روابط جنسی ناسالم دارن، دائما در حال دیدن فیلم­های پو..رن و هستند و خیلی کارای دیگه بدون اینکه کوچک­ترین درکی از خودشون داشته باشند. به طور کلی از اونور بوم خودشون رو رها کردن.

من حداقل ده سال از زندگی ناراضی بودم، قاعدتا تمام هم­سن و سالای من که همین شرایط رو داشتن الان به هزارتا بی­راهه کشیده شدن و البته خیلیاشون هم پیشرفت کردن، ازدواج کردن (بماند که معمولا با کمک والدین بود) که البته بازم بخاطر حل نکردن مسائل روانشون به جدایی کشیده شدن، بعد از این همه مدت، حدود یک سال پیش فهمیدم که هنوز که هنوزه من احساس دارم، حتی اگر احساس بدی نسبت به زندگی دارم، به خصوص اینکه این احساس بد طولانی بوده، پس احساس خوب رو هم میشه طولانی نگهش داشت. نمیدونم منظورم رو متوجه می شید یا نه!؟ منظورم به اینه که «یینگ و یانگ» درواقع یه نماد «سیاهی و روشنایی» یا «بدی و خوبیه» پس اگر این یکی طولانی بود، اون یکی هم میتونه طولانی باشه!!! (می تونین حال خوب و رضایت درونی رو پایه های درونی احساسات خودتون قرار بدید، چون من این کارو کردم!)

اینجا بود که فهمیدم یه جای کار می­لنگه! فهمیدم یه سری وابستگی­ های کاذب دارم. حقوق ­های چندرغاز آخر ماه، بیمه ­های بازنشستگی و درمانی، ترس از بی­ خانمان شدن، ترس از تحقیر شدن از اینکه اطرافیان و فامیل بگن: «این بیکاره، پول نداره، زن نداره، پارتنر نداره، ماشین نداره، با مترو میره اینور و اونور ...» و .... اینا واقعاً اعتیاد به ادامه روند «گول زدن خودمون» بود که نسل به نسل چرخیده و تکامل پیدا کرده، دقیقا ایجنت اسمیت داخل فیلم ماتریکس!! هیچوقت از بین نمیرن این ترس­ ها و تروماها همیشه خواهند بود. یقین داشته باشد دائما در حال تغییره این ترس و تروماها!! هر موقع احساس کردم ترس و تروما ندارم یه چیز دوباره جلو پای من افتاد، واسه همین تصمیم گرفتم همیشه به لحاظ ذهنی در برابر هر ترس و ترومایی در حالت آماده­ باش قرار بگیرم، نه اینکه مغرورانه ادعا کنم نسبت به هیچ چیزی ترس یا وابستگی ندارم.

یه سریا هستن اصلا زندگی براشون مهم نیست، هیچ احساسی هم ندارند، هر ماده­ای مصرف میکنن تا حال خوب بدست بیارن، اینا کارشون تمومه، بعد از یه مدت به طور کل تمام سلول­ های مغزیشون رو از دست میدن. ولی یه سریا هستن با هر سن و سالی هنوز که هنوزه احساس بدی به زندگی دارن، اینا واقعا ارزشمندن. چون درونشون یه چیزی در خودش میبینه که داره وادارش میکنه تغییر کنه. در نوشته قبلی گفتم، الان هم میگم، اولین قدم برای حال خوب اینه تا میتونی از زوال عقل جلوگیری کنید. بدترین سم دنیا زوال عقل هست. زوال عقل رو هیچ کاریش نمیشه کرد. زوال عقل یعنی مرگ، یعنی زندگی گیاهی، یعنی کُما!!! آدمی که مُرده باشه هیچوقت به کسی آسیب نمیزنه چون زیر زمینه، ولی آدمی که زوال عقل بگیره، همیشه خدا به اطرافیانش آسیب میزنه، لحظه به لحظه آزاردهنده ­اس، هیچ ربطی هم به سن و سال نداره، آدم 90 ساله ­ای دیدم که زوال عقل نداره، هنوز تدریس میکنه، کتاب میخونه، کلیپ رواشناسی نگاه میکنه!! در عوض آدم 35 ساله دیدم کلا حواس پرته و آدرس خونه خودشو هم بلد نیست ...

این خلاصه ­ای از روند «گول زدن خودمون» که از گذشته تا به امروز در حال انتشار و رواج پیدا کردنه.

احساس ترسروابط جنسینظام آموزشیروانشناسیخودشناسی
تا انسان هست از هوش مصنوعی استفاده و حمایت نخواهم کرد سفرباز، کمپر، امنیت و شبکه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید