خیلی روزا به این موضوع فکر میکنم که چرا هیچکس تصوری از من و زندگیم نداره؟ چرا بیشتر وقتها درک نمیشم؟ چرا وقتی میگم درگیر خونه و مامانم هستم، بعضیها با چشمانی درشت منو نگاه میکنن؟
بعد با خودم میگم: هی دختر جون، چون هیچکس از بطن زندگی تو خبر نداره و هیچوقت مشکلات و دغدغههای تو رو نداشته و حق داره که ندونه تو با کدا بودنت چه باری رو دوشته؛ چون از نزدیک واقعیت زندگی تو رو لمس نکرده و هیججا هم آموزش ندیده و اصلا درمورد ناشنوایان و فرزندان شنواشون هیچ فرهنگسازی نشده که بخواد لحظهای خودش رو جای تو بذاره.
بنابراین اگه دوست دارین با کُداها و افراد ناشنوا و همچنین فرهنگشون آشنا بشین، حتما همراهم باشین.
کُدا (coda) مخفف جملهی (Child of Deaf Adults) است؛ به معنی فرزند بزرگسال (بالای 18 سال) والدین ناشنوا.
این اصطلاح توسط Millie Brother ابداع شده که سازمان CODA را هم تأسیس کرده است. کداها با دو فرهنگ جامعه ناشنوا و شنوا و همچنین دو زبان، یعنی زبان اشاره ناشنوایان و زبان شفاهی بزرگ میشن و اغلب در مرز بین جهان ناشنوا و شنوا حرکت میکنن و رابطی هستن بین والدین ناشنوای خود و دنیای شنوایی که در آن زندگی میکنند.
کداها و والدین ناشنوا هرساله (در خارج از ایران) آخرین یکشنبه ماه آوریل رو جشن میگیرن؛ این روز روزیست برای بزرگداشت والدین ناشنوا و فرزندانشون جهت به رسمیت شناختن این جامعه و قدردانی از پدر و مادرها و فرزندانشون که در چنین شزایطی زندگی میکنن.
تمام توضیحات بالا برای آشنا شدن شما با کلمه کدا بود؛ چون ما داخل ایران هیچ اصطلاح و واژهای برای فرزندان شنوای والدین ناشنوا نداریم و من مجبورم از کلمه کدا استفاده کنم تا شما رو با دنیای کداهای داخل ایران و همچنین دغدغهها و مشکلاتشون آشنا کنم.
راستی قبل از اینکه بخوام کلا شروع کنم به نوشتن و گفتن مشکلاتم، فیلم کدا رو دیدین؟ اگه ندیدین حتما ببینین تا راحتتر بتونین با من و دنیام ارتباط برقرار کنین.
نظرتون هم در مورد فیلم بهم بگین که خیلی برام مهمه.