یا هو
سلام علیکم
خواستم از سال کنکورم بگم و تجربه هایی که داشتم. خواستم از نا امیدی و استرس و مقایسه های غیر قابل تحملش بگم . از ۴ صبح بیدار شدن هاش و هدفمند و با برنامه زندگی کردنش .
و خودم آدمی بودم که نه از رقبام بلکه از افکارم شکست خوردم ...
رتبم ۱۲۰۰ منطقه یک ریاضی شد . اون چیزی نشد که میخواستم اما خداروشکر میتونست خیلی بدتر هم باشه ...
میشه گفت بزرگترین اشتباهم مقایسه خیلی زیاد خودم با دوستانم بود شاید تله ای که خیلی ها توش گرفتارن .نمیتونم بگم کامل از این تله خارج شدم اما اگه شما هم در این تله گرفتار باشید ، میدونید که چه حجم زیادی از مغزتون اشغال میشه ؛چه قدر نا امیدتون می کنه؛ و چه قدر شکنجتون میده... نمیخوام بگم مقایسه نکنید چون تو یه جایی شنیدم این بخشی از تکامل ما بوده! اجداد ما اینجوری بودن اونا مدام از خودشون می پرسیدن "آیا طرف مقابلم از من قویتره؟" " آیا یک تهدید محسوب می شه ؟" با پرسیدن این دو تا سوال و جواب هاشون تصمیم می گرفتن که آیا وارد جنگ با طرف مقابلشون بشن یا نه ... بدیهیه که کسی که جواب های منطقی تری می داد و تو مقایسه کردن بهتر بود تو انتخاب طبیعی برنده می شد و احتمال اینکه شما هم فرزندان همون پدران باشید خیلی بالاست ...
اما الان قرن بیست و یکه و باور کنید هزار و یک راه برای اینکه موفق باشید وجود داره ... شما انسان های اولیه اون زمان نیستید. و هر کسی میتونه با تلاش و مسئولیت پذیری راه خودشو پیدا کنه . پول دربیاره و حالش خوب باشه.
بعلاوه اگر واقعا گرفتار حسادت باشید هر جا دنیا هم باشید مطمئن باشید باز هم کسی وجود داره از شما بهتر کد میزنه روابط خیلی سالم و بهتری از شما داره پولدار تره محبوب تره و... هر چه قدر بیرونتون رو تغییر بدید تا وقتی درونتون رو تغییر ندید اتفاقی نمی افته ...
از همه مهم تر وقتی کسی هدفی برای خودش نداره به اشتباه هدف های دیگران رو هدف خودش بردداشت می کنه . واقعا کار کردن تو گوگل و ناسا به عنوان کارمند براتون شغل معنی داره یا فقط هدفتون پز دادن به فامیل و دوستاتونه ؟
از من بپذیرید دوستانتون و فامیل هاتون اون شب هایی که درد می کشید هیچ وقت نیستن و واقعا رتبه شما در حد ۱۰ دقیقه ذهنشون رو درگیر نمی کنه . باور کنید همه جنگ ها درونی خودشون رو دارن و شما مرکز دنیای اونها نیستید .و بعدم به قول یکی از دوستام من دیگه ۱۸ سالم شده و دیگه به اندازه کافی بزرگ شدم که سعی کنم حداقل برده حرف دیگران نباشم و به طور آگاهانه با این ناخودآگاهم مبارزه کنم .
توصیه دومم اینه که اگه ریاضی هستید درس هایی مثل حسابان یا هندسه رو اول یک مقداری درسنامه بخونید و بقیه اش رو توروخدا فقط تست بزنید نشنید دوساعت درسنامه بخونید باور کنید درسنامه خالی خوندن تو ریاضی مثل تمرین شنا بیرون از استخره .
ریاضی یادتون میده با همه ترستون بپرید تو مسئله و از گند زدن نترسید به نظرم گاهی ریاضی واقعا مثل زندگی کردن میمونه سخته ریاضت داره ولی در عین حال حس حل مسئله خیلی شیرینه .
و در نهایت اگه واقعا با یه درسی مشکل دارید و تست زدید و درست نشد با جمله " تست بیشتر بزنید درست میشه "راضی نشید. این جمله بعضی اوقات جواب نمیده...
خیلی اوقات شما روش درست حل مسئله رو نمیدونید اصلا نمی دونید چه شکلی باید یه درس رو بخونید ... برید و از کلاس های آنلاین معروف استفاده کنید اکثر این کلاس ها اساتید خوبی میارن اما تو تله کلاس های زیاد رفتن هم گرفتار نشید . اکثریت ارزش یک کلاس خوب به تکالیفشه نه به درس های استاد. اگه دیدید نمی رسید تکالیف اون کلاس ها رو خوب انجام بدید بدونید راه رو اشتباه دارید می رید ....
سعی کنید از همون ابتدا یک آزمون آزمایشی خوب شرکت کنید ، قلم چی یا گزینه دو یا گاج یا هر چی فقط جدی بگیرید و سعی کنید خودتون رو به بودجه اش برسونید . واقعا قصد تبلیغ ندارم اما من خودم سال های پایه گزینه دو بودم و پشیمون شدم...
چون سطح درس هاش آسون بود و قلم چی از همون اول سخت گیر و شما رو دچار توهم نمی کرد(سال ما اینجوری بود ممکنه سال شما فرق کنه حتما چک کنید ) به علاوه اگه مثل من آدم بی نظمی باشید قلم چی و دو هفته ای بودنش باعث نظم میشه اما سه هفته ای بودن گزینه دو باعث می شه پشتتون باد بخوره ... البته کلی دوست هم داشتم که راضی بودن که گزینه دو سه هفته ای باشه چون احساس می کردن دو هفته ای بودن قلم چی فشار زیادی به آدم وارد می کنه...
این بستگی به خودتون داره ...
هر آزمون آزمایشی نکات مثبت و منفی خودش رو داره
توصیه نهاییم هم اینه که از دوره های رایگان و سایت های معروف (من فقط آلا رو می شناسم ) استفاده کنید خودم مدرسه غیردولتی معروفی درس خوندم اما میتونم با قاطعیت بگم کلی از دوره های رایگان اونها استفاده کردم و ۹۰ درصد اساتیدشون از اساتید ما هم بهتر بودن(همون دوره های رایگان ) خدا خیرشون بده ....
از من می شنوید بچه های سمپاد و مدارس غیر دولتی دوتا شاخ اضافه ندارن اونا فقط از همون سال دهم به خودشون سخت گرفتن و کلاس های بیرون خوبی شرکت کردنو زیاد تست زدن ... دوستی از فرزانگان ۱ داشتم که از همون سال دهم کلاس دستور ادبیات می رفت و من یادمه سال دوازدهم برای اولین بار مواجه شدم با سختی دستور و حتی تصمیم گرفتم حذفش کنم ... میخوام بگم شما واقعا چیزی از اونها از لحاظ استعداد کم ندارید .
هدفتون رو بذارید رو درست کردن خوب شخصیتتون ... دکتر شدن و کار کردن تو گوگل و ناسا کسی رو خوشبخت نکرده اگه درگیر افکار سمیتون باشید ناامید باشید همه جا دنیا دارید درد می کشید چه تو ایران چه تو سوئیس خیالتون راحت بهتون قول می دم .. و در نهایت بدونید دنیا واقعا واقعا بزرگتر از این حرفا شده که درصد ریاضی و فیزیکتون لزوما درآمد آیندتون رو تعیین کنه ...
واسه اینکه خوب بفهمید چی می گم پیشنهاد می کنم تو وقتها اضافتون به جایی اینکه با دوستاتون غیبت معلمتون رو بکنید و درصد های هم دیگه رو بپرسید برید پادکست گوش بدید و ببینید چه قدر دنیا بزرگتر از دنیاییه که مدرسه و خانوادتون براتون ترسیم کردن چه قدر راه های غیر از دانشگاه هست و چه قدر آدم های زیادی هستن که رتبشون کد ملیشون شده اما جایگاه اجتماعی شغل و حال خوبشون آرزو کلی بچه های دانشگاه شریفه ... پادکست کار نکن یا کانال ارتیاد یا رادیو دال ...
به خدا هم توکل کنید خدا خیلی دوست خوبیه خیلی آرمتون می کنه و بهتون یادآوری می کنه که اینهمه له له زدن واقعا واسه چند صباحه . حرص نخورید خدا خودش بهترین جراح قلبتونه انقدر تو کارش دخالت نکنید شاید یک چیزی به نفعتون باشه و ندونید بذارید جراحیش رو بکنه و یادتون نره چه قدر دوستون داره...
ببخشید پرحرفی کردم اگه نقدی داشتید حتما بهم بگید و تو شروع راهم بهم کمک کنید ...
بازهم تاکید می کنم همه این حرفا نظر خودمه و قطعا کلی اشتباه توش هسن
با احترام و ممنون از صبرتون واسه خواندن :)
با احترام ?