یکی از چالشهایی که بسیاری از زوجها در زندگی مشترک با آن روبهرو میشوند، از دست رفتن تدریجی شور و اشتیاق اولیه است. بسیاری از افراد میگویند: «اوایل رابطهمان بسیار خوب بود؛ ساعتها با هم صحبت میکردیم، برای دیدار هم لحظهشماری میکردیم، و عشق میانمان قوی و گرم بود. اما پس از شروع زندگی مشترک، به مرور آن حس و حال خوب از بین رفت. نه تنها از عشق اولیه خبری نیست، بلکه گاهی احساس نفرت یا دلخوری جایگزینش شده. چرا چنین اتفاقی برای زندگی مشترک ما رخ داد؟»
این تغییرات ناگهانی نیستند؛ بلکه در نتیجه عواملی رخ میدهند که میتوانند بنیان یک زندگی مشترک را سست کنند. سه عامل کلیدی که ممکن است عشق و صمیمیت را در رابطه نابود کنند، عبارتند از: نادانی، ناتوانی، و نافرمانی. این سه مورد میتوانند رابطه میان زن و شوهر را دچار بحران کنند و زندگی مشترک را به یک تجربه تلخ تبدیل نمایند.
نادانی
در ابتدای هر رابطه، خداوند محبت و مودتی را به عنوان سرمایه اولیه به دل زوجین عطا میکند. به عبارتی، هر زن و مردی که وارد زندگی مشترک میشوند، این سرمایه را به همراه دارند؛ اما اینکه بتوانند آن را حفظ کنند، به خودشان بستگی دارد. بسیاری از افراد نمیدانند چگونه باید این عشق و محبت را نگه دارند و مدیریت کنند. این ناآگاهی ممکن است باعث شود رابطه در طول زمان به تدریج از آن شور و عشق اولیه فاصله بگیرد. برای حفظ و رشد محبت، باید به درک و شناختی از نیازها و نقشهای خود و همسرمان برسیم.
ناتوانی
گاهی افراد میدانند که برای بهبود رابطهشان چه باید بکنند، اما توانایی عملی کردن آن را ندارند. بسیاری از افراد به دورههای آموزشی مراجعه میکنند و اطلاعات زیادی به دست میآورند، اما در نهایت نمیتوانند آنچه را آموختهاند، در زندگی پیاده کنند. این ناتوانی ناشی از نبود تمرین و عدم تسلط بر مهارتهای لازم است. زوجهایی که با این مسئله روبهرو هستند، نیاز به تمرین دارند تا این مهارتها برایشان طبیعی شود و بتوانند به آسانی آنها را در رابطه به کار ببرند.
نافرمانی
نافرمانی به حالتی گفته میشود که فرد هم میداند و هم میتواند، اما نمیخواهد قدمی برای رابطهاش بردارد. این رفتار معمولاً از خودخواهی یا میل به حفظ قدرت ناشی میشود. برای مثال، برخی خانمها تصور میکنند اگر به همسرشان محبت کنند، او پررو میشود، یا برخی آقایان فکر میکنند با ابراز محبت، از ابهت مردانهشان کاسته میشود. این نوع نافرمانیها و خودخواهیها به تدریج باعث میشود احساس صمیمیت و عشق در رابطه کمرنگ و رابطه سرد و خشک شود.
زمانی برای تأمل
در پایان، بهتر است لحظهای تأمل کنیم و از خودمان بپرسیم که چقدر از مشکلاتمان در زندگی مشترک به دلیل نادانی، ناتوانی یا نافرمانی است؟ آیا اگر دانش و آموزش بیشتری داشتیم، با این مشکلات مواجه میشدیم؟ آیا پیاده کردن دانستههایمان میتوانست کیفیت رابطه و زندگیمان را بهتر کند؟
یادمان باشد که زندگی بد و احساسات منفی در رابطه، سرنوشت اجتنابناپذیر ما نیستند. با شناخت این عوامل و تلاش برای مقابله با آنها میتوانیم به زندگی بهتری دست پیدا کنیم و شادی و آرامش را به رابطهمان برگردانیم.