در این نوع از بازاریابی، کسبوکار یا برند میکوشد با به اشتراک گذاری مطالب آموزشی، سرگرم کننده یا آگاهیبخش، به خوانندگان کمک کند.
نتیجهٔ این کار میتواند در قالب تغییر رفتار مخاطبان و یا آنگونه که بازاریابان مایلند، به شکل تصمیمگیری برای خرید خود را نشان دهد. در حقیقت در این نوع بازاریابی، مردم را به خرید مجبور نمیکنیم؛ بلکه به آنها کمک میکنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و شاید بهترین تصمیم آنها در این میان، خریداری از ما باشد.
به تعریفی که مؤسسهٔ «Content Marketing Institute» ارائه داده است، توجه کنید:
«هدف این شیوه از بازاریابی، جذب و نگهداری مشتریان بهوسیله تولید و سازماندهی محتوای ارزشمند و مناسب به نیتِ تغییر یا تقویت رفتار مشتری است. این نوع بازاریابی، فرایندی مستمر است که در راهبرد کلی بازاریابی شما به بهترین نحو جای میگیرد و بر مالکیت رسانه متمرکز است نه اجارهٔ آن.»
راههای زیادی برای اجرای بازاریابی محتوایی وجود دارد. اینکه میخواهید از کدامیک استفاده کنید، به استراتژی شما یا سازمانتان مربوط است. در قسمت پایین به ۵ روش معمول آن اشاره میکنیم.
اینکه بیش از ۳/۵ میلیارد نفر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، کانتنت مارکتینگ از طریق شبکههای اجتماعی را به خوبی توجیه میکند. پلتفرمهای زیادی برای اجرای این روش بازاریابی وجود دارند از جمله اینستاگرام، لینکدین، یوتیوب، تلگرام و غیره. این پلتفرمها برای شما شرایطی را فراهم میکنند که بتوانید کانتنتهای متنی، تصویری و ویدیویی تولید کنید و آنها را با مخاطبانتان به اشتراک بگذارید.
بازاریابی محتوا از راه تولید اینفوگرافیک میتواند بسیار موثر باشد. با این روش تولید محتوا میتوانید کسانی را که به دنبال اطلاعات جمع و جور میگردند (که این روزها تعدادشان به شدت رو به افزایش است) به خود جذب کنید.
قسمت بلاگ هر وبسایتی راه خوبی برای نشان دادن حسن نیتتان به مخاطب است. در اختیار قرار دادن اطلاعاتی که دستیابی به آنها شاید برای مخاطب کمی سخت باشد بهترین راهی است که میتوانید در او اعتماد ایجاد کنید و با پاسخ دادن به پرسشهای مخاطب میتوانید او را به خود نزدیک کنید.
بله، پادکستها هم به نوعی کانتنت هستند و خبر خوب این است که این روزها طرفداران زیادی پیدا کردهاند. بسیاری از کسبوکارها امروزه پادکست را به عنوان یکی از کانالهای بازاریابی محتوایی خود در نظر گرفتهاند. با استفاده از این روش میتوانید اطلاعاتی را که میخواهید به مخاطبتان بدهید، در گوشش زمزمه کنید و شریک لحظات فراغت آنها باشید.
حتما این جمله را زیاد شنیدهاید که یک تصویر به اندازهٔ هزار کلمه ارزش دارد. این جمله را هم از ما بپذیرید که یک ویدیو گاهی به اندازهٔ هزار تصویر میارزد. با توجه به جذابیت بصری و شنوایی که ویدیوها میتوانند داشته باشند، میتوانند مخاطب را بیشتر از متن یا تصویر هیجانزده کنند. منبع: یکتانت
ما از یک سو اصرار میکنیم که بازاریابی محتوایی قرنها قدمت دارد. از سوی دیگر، تأکید میکنیم که دههی اخیر، دوران شکوفاییِ بینظیرِ بازاریابی محتوا است. پس منطقی است اگر بپرسیم، علت اینکه بعد از چند قرن، ناگهان طی چند سال شاهد این رشد سریع هستیم، چیست؟
به سادگی میتوان فهرست بلندبالایی از علتهای رواج یافتن بحث بازاریابی محتوا ارائه کرد.
در اینجا صرفاً تعدادی از این علتها را با هم مرور میکنیم.
امروز هر فرد یا کسب و کاری، به سادگی میتواند به یک ناشر (Publisher) تبدیل شود و شاید بتوان گفت مهمترین هزینهی مورد نیاز برای این کار، صرفاً زمان است.
راهاندازی یک اکانت در شبکه های اجتماعی، هزینهای ندارد.
راهاندازی یک وبسایت هم، اگر چه بیهزینه نیست، اما نسبت به هزینهی اجاره کردن رسانههای سنتی (مثلاً رادیو، تلویزیون، مجله و بیلبورد) بسیار ارزانتر است.
میتوان گفت اگر ده سال پیش شما یک کلیپ تبلیغاتی یک دقیقهای دربارهی کسب و کار خود تولید میکردید و میخواستید صدهزارنفر آن را ببینند، امروز همان کلیپ را با هزینهای بسیار کمتر میتوانید برای همان صدهزارنفر نمایش دهید.
تأکید: ما در اینجا دربارهی هزینهی انتشار و توزیع محتوا صحبت میکنیم و نه هزینه تولید محتوا.
دسترسی به محتوا و استفاده از آن، مستلزم داشتن دسترسی به اینترنت، کامپیوتر، موبایل و سایر ابزارهای ارتباط دیجیتال است.
در دهههای گذشته، بخش کمی از مردم به فضای دیجیتال دسترسی داشتند. به همین علت ابزارهای بازاریابی دیجیتال، با یک محدودیت جدی ساختاری روبرو بودند.
اگر برای محصول یا کسب و کار خود، تیزر تلویزیونی نمیساختید و در روزنامههای پرمخاطب آگهی منتشر نمیکردید، اکتفا به وب، به معنای راضی شدن به بخش بسیار کوچکی از بازار هدف بود.
امروزه ماجرا برعکس شده و در بسیاری از محصولات و صنایع، با اکتفا به وب، موبایل و شبکه های اجتماعی، صرفاً بخش کوچکی از بازار هدف را از دست میدهید.
این موضوع، یکی از رایجترین مباحث مدیریت بازاریابی است.
مشتری امروز، به علت رقابتی شدن بسیاری از صنایع، در مقایسه با مشتریهای سنتی قدیم، میخواهد تسلط بیشتری بر فرایند خرید محصول داشته باشد.
این اطلاعات بیشتر، صرفاً به مشخصات و ویژگیهای محصول محدود نیست، بلکه حتی به فرایند تولید محصول نیز بازمیگردد.
این روزها، برای بسیاری از خانمها مهم است که محصولات آرایشیشان، در فرایند تولید روی حیوانات تست نشده باشد.
برای مشتریان پوشاک، مهم است که محصولاتی که میخرند، توسط کودکان خردسال تولید نشده باشد.
حتی در انتخاب میان محصولاتی با رقابت نزدیک، مسئولیت اجتماعی و شیوهی نقشآفرینی کسب و کارها در جامعه هم مدنظر قرار میگیرد.
حجم و تنوع اطلاعاتی که مشتری در تصمیم گیری مد نظر قرار میدهد (یا لااقل نسبت به آنها علاقه نشان میدهد) بسیار بیشتر از گذشته است و بازاریابی محتوا میتواند ابزار مناسبی برای پاسخگویی به این نیازها باشد.
در صورتی که میل داشته باشید با این بحث بیشتر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم درس تحول بازاریابی را مطالعه کنید.
طی دهههای اخیر، بسیاری از رسانههای سنتی، گرانتر از قبل شدهاند.
این در حالی است که اثربخشی آنها هم به خاطر گسترش رسانههای نوین، کاهش یافته یا حداقل میتوان با اطمینان گفت: سهم کمتری از بازار را به خود اختصاص دادهاند.
از سوی دیگر، هزینهی اجارهی رسانههای سنتی، روند نزولی نداشته و مانند بسیاری از سرویسها و خدمات دیگر رشد کرده است.
بنابراین، ضمن اینکه رسانههای سنتی به تدریج سهم کوچکتری از کیک مخاطب را دریافت میکنند، حاضر نشدهاند (یا نتوانستهاند) کاهش اثرگذاری خود را بپذیرند و اتفاقاً هزینههای خود را نیز متناسب با شرایط کلی اقتصادی جامعه افزایش دادهاند.
طبیعی است که در این شرایط، بازاریابی محتوا به عنوان ابزاری ارزان، موثر، قابل ردیابی و با مخاطب انبوه، جذابیتی مضاعف پیدا کرده است. منبع: متمم
استراتژی بازاریابی محتوا نیز مانند هر اقدامی در دنیای وب، دارای قوانین خودش است که اگر به درستی مورد توجه قرار گیرند، میتوانند موفقیت بسیاری برای صاحبان وب سایت های گوناگون به همراه داشته باشند. در ادامه نمونه هایی از این قوانین و بایدها و نبایدهای استراتژی بازاریابی محتوا را شرح میدهیم:
یکی از نکاتی که باید به آن توجه شود، آن است که بازاریابی محتوا به زمان نیاز دارد و به هیچ عنوان زود بازده نیست. از همین رو نمیتوان انتظار داشت تنها با تعداد محدودی محتوا و در زمانی کوتاه به نتایج چشمگیری دست یافت. در واقع باید بگوییم بازاریابی با کمک محتوا نیاز به زمان دارد و امکان دارد در مراحل اولیه و محتواهای ابتدایی هیچ تاثیری ایجاد نکند اما میتوان گفت این روش به دلیل ماهیتی که دارد، میتواند به شرط مستمر بودن در نهایت به نتایج خوبی منتهی گردد و سبب شود یک سایت، خود را به خوبی به کاربران معرفی نماید. پس یکی از قوانین در استراتژی بازاریابی محتوا صبر و شکیبایی است.
ربات و کاربران ساختگی هیچ ارزشی ندارند و صاحبان کسب و کارها نمیتوانند امید داشته باشند کاربران غیر واقعی و رباتها به آنها برای رسیدن به اهدافشان کمکی برسانند. در واقع بسیاری از افراد بر این باورند که استفاده از ربات میتواند یک استراتژی بازاریابی محتوای مناسب باشد اما باید بگوییم این امر نه تنها به آنها یاری نمیرساند بلکه برایشان مشکلات متعددی نیز ایجاد میکند. در واقع باید گفت استفاده از محتوای خلاقانه، با کیفیت و درست سبب میشود کاربران به سوی سایتها جذب شوند و سایتها به اهداف بازاریابی محتوایی خود دست یابند. پس هیچ نیازی نیست از رباتهایی استفاده کنیم که در بسیاری از موارد سبب جریمه از سوی گوگل نیز میشوند.
یکی از مهمترین راه های بازاریابی محتوا آن است که تعامل مناسبی با کاربران برقرار شود به این شکل که اگر آنها سوال یا پیامی را در میان گذاشتند، سوالات به درستی بررسی شده و پاسخ داده شوند زیرا این امر میتوانند سبب ایجاد حس اعتماد میان کاربران شده و حضور مجدد آنها در سایت را تضمین کند. همچنین اگر تعدادی از کاربران دارای یک دغدغه مشترک هستند و آن را مدام مطرح میکنند، میبایست در یک محتوای مخصوص آن دغدغه مطرح و پاسخ داده شود. به این نحو به کاربر گفته میشود که خواستهایش دارای اهمیت بوده و ارزشمند است.
یکی از مهمترین مسائلی که همواره باید به آن توجه کنید، پژوهش و تحقیق است زیرا بدون آن تولید محتوا و بازاریابی محتوا ارزشی نخواهد داشت. این که یک صاحب سایت بداند چه راههایی اشتباه است، گوگل چه نوع استراتژی هایی را فاقد اعتبار میداند، کدام مسیر برای جذب مخاطب موثر است و… همگی راه هایی هستند که میتواند برای پیش برد اهداف یک کسب و کار موثر عمل کند و سبب شود محتواهای تولیدی باکیفیت پیش برود و استراتژی بازاریابی محتوا به بهترین شکل نتیجه دهد.
یکی از مهمترین قوانینی که در بازاریابی محتوا باید به آن توجه شود، اشتراک گذاری مطالب با کیفیت از سایت های دیگر است به این معنا که اگر سایت ها محتواهای دیگر سایت ها را برای مخاطبان خود به نمایش بگذارند، هم از نظر سئو ارزش پیدا میکنند و هم دیگر سایتها را به سوی اشتراک گذاری مطالب مفید سایت خود ترغیب میکنند. منبع: الوکانتنت