نقاش آینه ها?
نقاش آینه ها?
خواندن ۱ دقیقه·۷ روز پیش

آسمان، پناهم میشوی؟

به نام خالق هنر



سالهاست که آرزوی پرواز دارم ،

پرواز به عمق تو

میان باز و گنجشکان رقصیدن،

تنم را به خورشید تکیه دهم .

سالهاست رویای پرواز در سرم میچرخد ،

دلم میخواهد با ابرها لباسی سفید بدوزم و بپوشم ،

توری بر موهایم بندازم

پرواز کنم به سمت ماه .

برایش آنقدر برقصم و بخوانم

که عاشقم شود ،

که صدایم کند : دلبر.

سالهاست عاشق ماه شده ام،

عاشق سکوت پر از آوایش شده ام ،

عاشق نگاه روشنش ،

درخشش ، هلالش وکاملش .

ماه مرد رویاهای من است ،

من میخواهم با ماه ازدواج کنم .

دلم میخواهد خانه مان در میان ستاره ها باشد .

با ستاره ها، کیوان ، ناهید و بهرام

براش گردنبندی بدوزم .

برایش از ترس ها بگویم و

با دست تابانش موهایم را نوازش کند و بگوید:

آرام باش ستاره من .

من میخواهم ستاره شوم .

میخواهم ستاره تو شوم ،

ماه من.

میخواهم کنارت بشینم و هر دو با هم به زمین نگاه کنیم .

نه زمین دیگر زیبا نیست .

من میخواهم روی ماه دراز بکشم

و از هوای او نفس بکشم .

من دیگر حتی از اکسیژن هم بدم می آید .

میخواهم در هوای تو نفس بکشم

ماه شبهای تاریک من.

Zhina...

my moonlight nigtssky
من نقاش آینه هام . حقیقت ها رو میکشم و مینوسم ... یه نقاش خیال باف ؛ یه قاصدک که دوست داره همیشه آزاد و تنها باشه ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید