با مطالعه مطالب لازم عادت های برنامه نویسان، کد را می نویسم تا الزاماتی که اکنون سعی می کنم آنها را برطرف کنم به هر حال برآورده شود. لازم نیست کد مرتب باشد. شما می توانید چندین چیز را از روی کنجکاوی امتحان کنید. بستگی به محتوا دارد ، اما اگر اعمال شود ، باید یک TC معنی دار در این فرایند ایجاد شود.
از این گذشته ، فقط TC می تواند در این مرحله مفید باشد. مفید بودن TC بدین معنی است که طراحی رابط ماژول تا حدودی تکمیل شده است تا ماژول بتواند مسئولیت ها و نقش های خود را در داخل ساختار از طریق نمونه های اولیه یا آزمایش انجام دهد. پیاده سازی دقیق مهم نیست که آشفته باشد.
2. درست کنید در مرحله اول عادت های برنامه نویسان ، با امتحان کردن چیزها در حین یادگیری ، چیزهای زیادی یاد می گیرید ، اما کد می تواند نامرتب باشد. برخی از کدهایی که هنگام یادگیری استفاده می شوند کارآمد نیستند و ممکن است مواردی وجود داشته باشد که زیاد اجرا شوند و ممکن است کدهای غیر ضروری یا اضافی وجود داشته باشد.
یک کد بسیار خوش بین خواهد بود زیرا فقط کد لازم برای عملکرد خود را پیاده سازی می کند. احتمال شکست را در نظر نگرفت. موارد استثنا باید بررسی شود. همچنین باید محیط های پشتیبانی شده را در نظر بگیرید. اگر پیش نمایش است ، ممکن است به یک تست مرورگر متقابل نیاز داشته باشید. ایرانیان سایبر
همچنین لازم است تا تأثیر کد تغییر یافته یا اضافه شده بر سایر مناطق یا عملکردها مورد بررسی قرار گیرد. زیرا هیچ عوارضی نمی تواند داشته باشد. به هر حال ، این بهترین روش شناخته شده (و شناخته شده) برای تبدیل آن به کد قابل اجرا است. مرحله دوم در واقع یک مرحله بازسازی است. ب
ازآرایی زمان اعتماد به رابط ها و TC های ایجاد شده و تمرکز کامل بر روی کد داخلی ماژول است. بهبود کد ضمن حفظ ورودی ها و خروجی ها تا حد امکان. یک واحد واحد را می توان برای انسجام بهتر یا ساختار بهتر جدا کرد. بنابراین حتی توابع پنهان در داخل می توانند
به عنوان ماژول هایی با نقش ها و مسئولیت های جداگانه متولد شوند. در هر صورت ، هنگام جدا شدن ، موارد آزمایش نیز باید جابجا ، اضافه یا اصلاح شوند. هنگامی که به مرحله دوم می رسید ، می بینید که کار به پایان رسیده است. اکنون می توانید کرده و درخواست بازبینی کد کنید.
3. آن را بهتر کنید بودن و بهتر بودن تفاوت وجود دارد. درست گفتن بهتر از درست بودن است. در واقع ، این سخت ترین مرحله است و اگر یک کار آشنا باشد ، ممکن است در مرحله دوم حل شود. این مرحله ای است که در آن گلوگاه را از نظر عملکرد پیدا می کنید یا از منابع کمتری استفاده می کنید.
در این فرایند عادت های برنامه نویسان ، تمیزی برخی از کدها ممکن است فدای عملکرد شود. این مرحله سوم به صورت یکبار مصرف نیست ، بلکه محله ای است که با کسب دانش مربوطه ممکن است به مرور زمان کارهای بیشتری انجام شود. همچنین می توانید برای اجرای بهتر از اولین قدم دوباره شروع کنید.
کنت بک گفت گام سوم "سریع آن را انجام دهید" ، اما منظور من بیشتر از این است. آنچه را که در پایگاه داده دانش شخصی خود یاد می گیرید سازماندهی کنید. من فقط با استفاده از یک ابزار روزنامه نگاری به نام روز اول ، آنچه را که فهمیده یا آموخته ام ، وارد کردم. نه لزوماً در مرحله سوم ،
بلکه فقط در میانه توسعه. می توانید مقاله ای با این مطالب ضبط شده بنویسید و به اشتراک بگذارید یا از آن به عنوان موضوعی برای بحث با همکاران استفاده کنید. این مرحله ای است که شما کد بهتری می سازید یا توسعه دهنده بهتری می شوید.نیاز به نظم
بسته به وظیفه ، هر مرحله را می توان ترکیب ، مرتب و دوباره انجام داد. اما در هر لحظه ، سعی می کنم هر مرحله را آگاهانه جدا کنم. روالها را می توان به صورت ماکروسکوپی یا میکروسکوپی اعمال کرد. روالها را می توان روی خود ماژول توسعه یافته اعمال کرد.
روالها همچنین می توانند به صورت بازگشتی برای هر یک از مشخصات خاص آن ماژول اعمال شوند. اگر واقعاً با استعداد هستید ، ممکن است بتوانید با در نظر گرفتن همه چیز از ابتدا به آن برسید. ایجاد کد عملی هنگام یادگیری و ایجاد کد ساختاری کامل در نظر گرفتن عملکرد. با این حال ، اگر توسعه دهنده معمولی همه چیز را از ابتدا در نظر بگیرد ،
ممکن است نتواند حتی اصول اولیه را انجام دهد و زمان را هدر دهد. من حتی نمی توانم یک پله بالا بروم زیرا به چیزهای زیادی فکر می کنم. اگر این کار را انجام دهم ، با گذشت زمان می ترسم و نمی توانم کاری انجام دهم. حتی اگر عجله دارید ، باید دنباله ای را پیدا کنید که مناسب شما باشد ، بنابراین می توانید یک پله را در یک زمان صعود کنید.
روال عادت است همیشه نمی توانید به بهترین ها فکر کنید. من همچنین اغلب در مرحله اول پروژه اسباب بازی متوقف می شوم. با این حال ، من فکر می کنم تلاش برای ایجاد کد بهتر برای شرکت یا توسعه دهنده نیست ، بلکه برای خود توسعه دهنده است. "حتی اگر هیچ کس دیگری نمی داند ،
من می دانم عادت های برنامه نویسان ، درست است؟" این طوری احساس می شود. به نظر می رسد یک خط از یک درام است ، اما ناگهان به ذهن می آید :) من فکر می کنم این نوع تلاش منجر به دلبستگی به کد می شود و منجر به دلبستگی به شغل می شود ، که باعث اعتماد به نفس می شود. شما خیلی فراتر رفته اید :) ایجاد و پیروی از یک روال مهم است ،
اما من فکر می کنم یادگیری مداوم ، تدبر و بهبود در یک روال بهتر معنادارتر است. روش های کدگذاری بهتر همچنان در حال ظهور هستند. نیز یک روال معمول است. در اینجا دوباره کلمات کنت بک به ذهن می آید. "من برنامه نویس خوبی نیستم. من فقط یک برنامه نویس خوب با عادات خوب هستم. " به هر حال یک روال عادی است.
پایان دادن روالها در ذهن من چکیده هستند و می توانند برای هر کاری کاربرد داشته باشند. به عنوان مثال ، اگر مجبور باشم یک گزارش یا سند فنی بنویسم ، فقط اولین چیزی را که می خواهم بنویسم به محض اینکه به ذهنم برسد ، می نویسم. عادت های برنامه نویسان دوم این است که متن نوشته شده را سازماندهی کنید ، ترتیب را تغییر دهید و گوشت را به سطح متناسب با هدف اضافه کنید.