سلام سلام دوستان نهالم 23 ساله،
من تو یک خانواده کمی حساس بزرگ شدم از اون خانواده هایی که قانون های سختی میزارن برای بچه هاشون:)
از همون بچگی کمی با خواهرام فرق داشتم شاید بخاطر تفاوت سنی زیادم باهاشون باشه؛ اونا بیشتر شبیه مامان بابامن تا من
خلاصه من عاشق پولو، وسایل عجیب غریبو کارای پسرونه و تاتو و... برعکس خواهرای گرامیم که عاشق کارای خونهو و شوهر داریو این چیزان البته اینم بگم به این علایقشون بی احترامی نمیکنما فقط برام کمی جالبن
آقا من از 16 سالگی خودمو به در دیوار میزدم برای زدن یه تاتو کوچولو? راضی نشدن که نشدن
یه تصمیمی تو سن 21 سالگی گرفتم اینکه باهاشون کنار بیام بتونم یذره درکشون کنم شاید درکم کردن؛ خیلی چیزا تو زندگیم محدود شد شاید سخت بود اما مجبور بودم تحمل کنم خیلی از لباسای مورد علاقمو نپوشیدم خیلی مدل آرایش هارو نکردم و...
یذره گذشت بابام تعجب کرده بود" نهال عاقل شده" در جایی که شبا به فکر زندگی رویایی خودم میخوابیدم خلاصه که یذره سختگیری شل کردن تونستم برم دنبال کار مورد علاقم یعنی" طراحی وب"
زندگیم تغیر چشمگیری کرد انقدر که خودمم تو شوک بودم درسته محدودیت هام هنوز هست اما خیلی چیزارو دارم که برام جذابن
چند روز پیش تولد 23 سالگیم بود یه تولد به یاد موندنی، وقتی داشتم کادوی بابامو که یه سارفن صورتی بودو باز میکردم تعجب کردم آخه اون لباسی بود که دوسش داشتم و بابای من ازش خوشش نمیومد
وقتی تعجبمو دید گفت فکر میکنم الان به اون بلوغ ذهنی رسیدی که بدونی چیو کجا بپوشی چیو کجا نپوشی
یذره که فکر کردم دیدم درست میگه من این مدت اونجوری که فکر میکردم تو منگنه نبودم فقط یاد گرفتم چیا برای کجا مناسبه
یکی دیگه از کادوی اون سالم که برام خیلی شیرین بود این بود که گذاشتن تاتو مورد علاقمو بزنم اما اینم شرایط خودشو داشت اینکه" جایی بزنم که تو دید نباشه "
خلاصه پریروز رفتم پیش دوستم که تاتوآرتیست بود مدل دلخوامو نشونش دادم از شانس خوبم گفت تازه محصولات تاتوی اورجینال از یه سایت معتبر خریدم میگفت من همیشه خریدامو از سایت دو ایت لیدی میکنم
هنوز به هنوزه ام ذوق دارم خواستم بگم بهتون زندگی همینه تا وقتی سختی نکشی نمیتونی به چیزایی که دلت میخواد برسی، وقتی یکسری محدودیت هارو نداشته باشی از چیزای کوچیک لذت نمیبری
خلاصه زیاد سخت نگیرین بالاخره خیلی چیزا درست میشه?