الهام چگینی
الهام چگینی
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

جو که از جو دربیاد، صدا نداره!

شاید یک از حالتهایی ک برای همه ما پیش اومده باشه اینه ک بین تایید یا تکذیب یک مسئله میمونیم. وقایعی پیش میاد و مشاهداتی جلو چشم ماست که میگیم حتما باقدرت این قضیه صدق میکنه. ازون سوی ماجرا موارد نقض بسیار وجود داره. این دوگانگی برای من امروز خیلی پررنگ سر مسئله کارما و این صحبتها وجود داره.

در منظر عقلی و منطق انسانی ما دست در برابر دست و چشم در برابر چشمه. اما شاید در منظر دیگری این نوع برابری معنای موجه نداشته باشه. معنای رنج برای من و یک آدم دیگه فرق میکنه.همچنین معنای زنده بودن و اون چیزایی که این سیر یواش صعود که اسمش زندگیه رو میسازه.

من از زاویه دیگه ب این قضیه نگاه میکنم. میگم هر آدمی هر اخلاق بد یا خوبی که داره در طول زمان باعث میشه مردم باهاش خوب یا بد برخورد کنن. مثلا یه آدم بداخلاق طبعا اخلاق خوبی از آدمها نمیبینه. شاید چندصباحی محض مال یا جایگاه بهش احترام خشک و زورکی بزارن ولی همین آدم وقتی با هم ردیفان خودش برخورد کنه اگه اخلاقش همون باشه که هست برخورد سابق رو نخواهد دید. من فکر میکنم ما اسیر رفتارهای خودمون هستیم وگرنه خدا براری هیچکس چوب بیصدا بلند نمیکنه.

در ادبیات فارسی کارما تحت عناوین بسیاری بهش پرداخته شده که معروفترین اون میتونه این بیت مولوی باشه:

از مکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید، جو ز جو

کارمامولویادبیات فارسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید