برای بار هزارم بهم اثبات شده که همه ی پسرا عوضی ان...
اصلا انگار دوستی اجتماعی معنی نداره، بخصوص با مردای دهه ۶۰ ای ...
و هیچ پولدار با ظرفیت و خاکی ای هم وجود نداره، هرکی گفت بدونید داره دروغ میگه و داره سعی میکنه خودشو خیلی پولدار جلوه بده...
مگه یسریا چیزای کوچیک که سر مذهب و اینا نخوان انجام بدن.
بدون فلوکسیتین، بدون پول، بدون قلیون، بدون انگیزه، بدون هدف، بدون امید، زندگی خیلیییی سخته، خیلی...
اصلا هرثانیه میخوام بزنم زیر گریه...
دست خودم نیست...
دلم گریه میخواد و حجم زیادی از ارامش ....
دلم ازادی بدون فکر میخواد...
دلم محبت مادرانه میخواد...
کاش تبعیض وجود نداشت...
اختلاف طبقاتی وجود نداشت...
دارم کتاب چگونه کمالگرا نباشیم رومیخونم، امیدوارم به یه جایی برسم توی این کتاب که به ارامش برسم.