لايه اول
ابوعلي سينا يا ابن سينا يا شيخ الرئيس، دانشمند دوره آل بويه است كه معروف ترين دانشمند ايراني به حساب مي آيد. شايد اسم هيچ كس به اندازه او در علم اين قدر شهرت نداشته باشد به خصوص آن كه اروپايي ا هم او را مي شناسند.
اگر چه مزار او در همدان است اما او سال هايي در اصفان بوده و بسياري از آثارش را در اصفهان نوشته است.
به او مي توان لقب همه چيز دان داد. رياضي دان، منجم، فيزيك دان، شيمي دان، پزشك، منطق دان، فيلسوف، سياستمدار، جغرافي دان، شاعر و اديب
وی در کودکی نبوغ شایانی از خود بروز داد و در جوانی از جمله دانشمندان و پزشکان خاص دربار امیر نوح سامانی در بخارا بود. سپس با زوال سامانیان و نزدیک شدن خطر سپاه سلطان محمود غزنوی از بخارا به گرگانج خوارزم رفت و از آنجا به گرگان نزد امیران آل زیار پناه برد. سپس، در خدمت مجدالدوله رستم امیر آل بویه در ری رسید و پس از آن در همدان وزیر شمسالدوله دیلمی بود. پس از مرگ امیر، وی را زندانی کردند تا اینکه از آنجا گریخت و نزد علاءالدوله، حاکم اصفهان از آل کاکویه رفت و در خدمت او بود تا نهایتاً در همین منصب در سفر به همدان درگذشت.
ابن سينا تا به امروز در فلسفه و پزشكي مشهورتر است.
هرچند در رياضيات در چهار شاخه هيئت، هندسه، حساب و موسيقي آثاري دارد.
او منطق و فلسفه را از يوناني ها و از ارسطو گرفت اما آن را جلو برد و فراتر رفت و سعي او اين بود كه فلسفه مشا را با دين سازگار كند. او ابدا در استفاده از غرب مقلد نبود بلكه مبدع بود. در فلسفه او بعد از فارابي كه موسس فلسفه اسلامي است مطرح مي شود و برخي او را آغازگر مكتب فلسفه اصفهان مي دانند. عده اي خواجه نصير الدين طوسي را كامل كننده تلاش عقلي او مي دانند.
ابن سينا شيعه بوده است. نامش حسين بود و خانواده اش تحت تاثير زيديه و اسماعيله بودند اما خودش به هيچ وجه مقلد نبود و در سن بلوغ از همه استادانش سرآمد بود. او سرشناس ترين دانشمند ايراني در سراسر تاريخ در ميان جهانيان است.
در فلسفه نيز برخي او را تاثيرگذارترين فرد در حوزه علوم عقلي تا پيش از دوران مدرن مي دانند كه به شدت بر قرون وسطي در اروپا تاثير گذاشت.
در مخالفت با وی از یک سو محمد غزالی و فخر رازی از موضع کلام اشعری و از سوی دیگر ابن رشد اندلسی از موضع فلسفه ارسطویی کتاب مینویسند. تا مدت ها در دنياي اسلام، ابن سينا به دليل فلسفه لعن شد و رجوع به آثار زشت و لعين شمرده مي شد.
لايه دوم
اين سينا سريالي دارد كه بخشي از لوكيشن آن در اصفهان است و در مسجد جامع. هم اكنون نيز مدرس ابن سينا در اصفان موجود است.
زندگي او چند حلقه اصلي داشته است
1- سراسر علم آموزي و شوق دانستن بوده است
2- در كودكي نابغه بوده است
3- گرايش شيعه و محبت هل بيت داشته اند و علت گرايش به آل بويه همين بوده است
4- شاگردان زيادي داشته كه اكثرا در اصفهان بوده اند
5- كتاب هاي او خيلي خيلي مهم هستند
6- او همه چيز دان بوده است
7- او اصول دين را نه تقليدي بلكه عقلي مي ديده عقل بر پايه منطق
8- او اگر در عقل به خلاف دين مي رسيده مانند معاد جسماني حرف پيامبر را در زندگي حجت مي گرفته
9- او در سياست و وزارت مانند علم موفق نبوده است
10- او بسيار بر آينده اسلام (مخالفان و موافقان فلسفه) و آينده اروپاي قرون وسطي تاثير گذاشت
11- او به كمك نوشته هاي فارابي توانست به فهم جديدي از فلسفه يونان برسد و طريق جديدي در فلسفه اسلامي ايجاد كند
12- اين شعر از او معروف است:
دل گر چه در اين باديه بسيار شتافت
يك موي ندانست ولي موي شكافت
اندر دل من هزار ذره خورشيد بتافت
آخر به كمال ذره اي راه نيافت
لايه سوم
ابن سينا بر پزشكي تجربه گرا تاكيد داشته است
ابن سينا دو خط اصلي دارد:
الف- پزشكي با كتاب قانون
ب- فلسفه با كتاب شفا و اشارات
براي فهم ابن سينا بايد به هر دو جنبه بايد اشاره شود:
براي عموم : پزشكي، 1 شهريور روز پزشك است روز تولد ابن سينا
براي خواص: فلسفه
بايد به اين اشاره كرد كه ترجمه كتاب هاي ابن سينا به لاتين، در عل اروپا قيمت به پا كرد و مرتب اين كتاب ها تدريس مي شد و آن ها با طب با نوشته هاي ابن سينا آشنا شدند. روش ابن سينا در پزشكي مبتني بر تجربه و مشاهدات باليني است او به تشريح و خواص داروها هم علاقه داشته و كلا گفته مي شود در طب هي سنتي همه بايد به پيش پاي او سجده كنند.
لايه سوم
سلمان يعني حركت
او هر روز بهتر از قبل بوده تا به عالي ترين درجات مي رسد
