محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

اصفهان پیشتاز در نهضت تنباکو

«اولین باری که ایرانیان توانستند در برابر فرمان شاه بایستند و پیروز شوند در نهضت تحریم تنباکو بود، جایی که مردم یک‌صدا در مقابل شاهی که سایه خدا بود، ایستادند و به او «نه» نگفتند. ماجرا ازآنجا شروع می‌شد که ناصرالدین‌شاه پول کم آورده بود از بس‌که خرج و مخارجش در سفر به اروپا بالا رفته بود، برای همین محتاج کمک خارجی‌ها شد. در این میان یک یهودی به نام تالبوت سروکله‌اش پیدا شد که شرکتی به نام رژی داشت. این شرکت مبالغ هنگفتی پول به شاه ایران کمک کرد و در عوض امتیاز کل خریدوفروش توتون و تنباکوی ایران را به‌صورت انحصاری به نام خود زد، آن‌هم در زمانه‌ای که این‌ها از محصولات مهم کشت‌شده در ایران بود و تعداد زیادی از مردم در چرخه تولید و توزیع دخانیات درگیر بودند.

این امتیاز شرم‌آور نه‌تنها ضرر اقتصادی فراوانی برای ملت داشت بلکه مهم‌تر از آن باعث می‌شد که انگلیس‌ها با آن طمع استعماری خود بر بخش‌هایی از ایران مسلط شوند. کمپانی رژی می‌خواست تعدادی زیادی شعبه و نیرو به ایران بیاورد. بخش فیزیکی این شعبه‌ها می‌توانست نفوذ امنیتی و نظامی به همراه داشته باشد و استقرار نیروهای آنان فرهنگ غربی را برای شهرها به ارمغان می‌آورد.

این شد که عالمان سیاست فهم احساس خطر کردند. اولین کسی که این خطر را به فراست دریافت، آقانجفی از علمای سرشناس اصفهان بود. راهکار او این بود که فتوا دهد و خریدوفروش تنباکو را برای مردم حرام اعلام کند. برای این مهم او به‌صورت مستقیم وارد نشد بلکه از دو تن از علمای فاضل و وارسته اصفهان خواست که به میدان بیایند؛ علی‌محمد اژه‌ای و منیرالدین بروجردی پیشتاز این حرکت بزرگ شدند و به تکلیف شرعی خود عمل کردند.

منیرالدین بروجردی
منیرالدین بروجردی


در اولین واکنش ظل سلطان که تابع حکومت قاجار و سیاست‌های انگلیس بود، احساس خطر کرد و با این دو نفر مقابله و به تخت فولاد تبعید شدند. آن زمان این قبرستان مقدس، بیرون از شهر اصفهان بود و به‌نوعی این حرکت معنایش تبعید این دو بزرگوار به خاطر بیان این فتوای سیاسی بود. سپس خود آقانجفی وارد میدان شد و نظرش را به‌صورت قاطع اعلام کرد. خوشبختانه مردم اصفهان همراهی کردند برای مثال در اقدامی شکوهمند تاجری کل بار تنباکویش را وسط میدان نقش جهان آتش زد و خلاصه آسمان یک دل سیر قلیان کشید.

این قلیان شکستن‌ها و تنباکو آتش زدن‌ها در اصفهان، ظل‌السلطان حاکم ظالم قاجاری را ناجور عصبانی کرد. تهدید کرد خانه آقانجفی را به توپ می‌بندم و چنین و چنان می‌کنم اما علما و مردم محکم پشت سر هم ایستادند تا این‌که...

برویم تخت فولاد جایی که از مدتی پیش آقایان اژه‌ای و بروجردی عزم کردند که به سامرا بروند و خبر را به گوش مرجع شیعیان جهان، میرزای شیرازی برسانند. آن دو بالاخره به سامرا رسیدند و خبر را به میرزا رساندند. مابقی ماجرا را دیگر همه در کتاب‌های تاریخ خوانده‌ایم. میرزای شیرازی یک خط می‌نویسد و ایران قیامت می‌شود؛ او می‌نویسد که از امروز هرگونه استعمال توتون و تنباکو به هر نحوی، جنگ با امام زمان (عج) است.

او نایب امام زمان (عج) و مرجع کل شیعیان است و کلام او حکمی است برای همه و اطاعت از آن نه‌فقط برای مقلدینش واجب است بلکه برای تمام مراجع و شیعیان دیگر هم واجب می‌شود. مردم هم از سر غیرت ایمانی خود نمی‌گذارند حکم میرزا روی زمین بماند. مقاومت می‌کنند تا آخر شاه تسلیم می‌شود و آن قرارداد ننگین باطل می‌شود. حالا کاری نداریم که انگلیس از در دیگری وارد می‌شود و شاه دوباره افتضاحی دیگر بار می‌آورد مهم آن حضور در صحنه مردم بود.

مهم پیشتازی اصفهان در این عرصه بود. جایی که اولین صدای مخالفت با ابزار تحریم شرعی به گوش رسید. در این میان دو نام از لحاظ پیشتازی زمانی اهمیت دارند. میرزاعلی‌محمد اژه‌ای و حاج منیرالدین بروجردی، این دو که از تخت فولاد عزم سامرا کردند و سرانجام هم در همین وادی شریف به خاک سپرده شدند. اگر چه زندگی دو عالم برکات فراوانی داشته اما حضور به موقع آنان در یکی از مهم‌ترین نهضت‌های ملت ایران علیه استبداد و استعمار، نقطه درخشان حیات ایشان است.»

اصفهانتحریم تنباکومنیرالدین بروجردیعلی محمد اژه ایآقانجفی
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید