محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۱۱ دقیقه·۲ سال پیش

حافظ حوزه اصفهان

گفتگوی محمود فروزبخش با مهدی باقری سیانی پیرامون شخصیت آیت الله محمدرضا نجفی

در میان اساتید امام خمینی نام سه استاد اصفهانی دیده می شود که هر یک به نوعی در شخصیت علمی امام موثر هستند. در درجه نخست باید از آیت الله محمدعلی شاه آبادی نام ببریم. امام به کرات از عبارت روحی له الفدا از وی یاد می کنند. شخصیت دیگر آیت الله سید محمدصادق خاتون آبادی است که گفته می شود وقتی وی می خواهد راهی اصفهان شود، امام خمینی در بدرقه ایشان اشک می ریزد. اما نفر سوم آیت الله شیخ محمدرضا نجفی است که در مقطعی چند ماهه امام از درس ایشان در قم بهره می برند. درسی که بنا بر شواهد و آثار بسیار بر حضرت امام موثر بوده است. به بهانه این تاثیر در مورد شخصیت و جایگاه علمی شیخ محمدرضانجفی با حجت الاسلام مهدی باقری سیانی به گفتگو نشستیم.


امام خمینی چگونه با آیت الله شیخ محمدرضا نجفی آشنا شدند

حوزه علمیه نجف به همت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی تاسیس شد. حوزه ای که توانست بسیاری از فضلا و علما را تربیت کند. در ابتدای دوره پهلوی اول جمعی از علمای اصفهان به رهبری حاج آقانورالله نجفی در اعتراض به حکومت راهی قم می شوند و آن جا متحصن می شوند. مرحوم حائری از زمان نجف و کربلا با شیخ محمدرضا نجفی هم درس و هم مباحثه بودند و شناخت کاملی از هم داشتند؛ وی از شیخ محمدرضا که از جمله علمای مهاجر اصفهان به قم بوده، درخواست می کند که درسی را شروع کنند.

وقتی آیت الله نجفی درس خود را شروع می کنند همه شاگردان مرحوم موسس حائری در این درس شرکت می کنند. برای همین نام بزرگانی چون امام خمینی، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی، آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی و آِت الله سید احمد خوانساری  در میان شاگردان شیخ محمدرضانجفی دیده می شود. البته آیت الله شیخ محمدعلی اراکی در این درس شرکت نمی نند زیرا همواره در کنار استاد خود مرحوم موسس بوده اند. پس در این درس بسیاری از بزرگان و فضلا شرکت می کنند که یکی از این شرکت کنندگان مستمر امام خمینی بوده است.


آیا امام خمینی از این استاد خود تاثیراتی هم پذیرفته اند و آیا شواهدی در این باره وجود دارد؟

امام خمینی از شیخ محمدرضانجفی اجازه روایتی دریافت می کنند. تعبیراتی که حضرت امام در مورد ایشان به کار می برد تعبیرات فوق العاده عجیبی است. من این تعبیرات را در مورد شخص دیگری در سخنان امام ندیده ام. این تعبیرات در ابتدای کتاب چهل حدیث به این گونه آمده است: ‏أخبرنی أجازة، مکاتبة و مشافهة‏‎[1]‎‏ عدّة من المشایخ العظام و الثقات الکرام منهم الشّیخ العلّامة المتکلّم الفقیه الأصولی الأدیب المتبحّر الشّیخ محمّد رضا. یعنی برخی از بزرگان به من اجازه نقل روایت و حدیث داده اند هم به صورت کتبی و هم به صورت شفاهی. یکی از آن بزرگان، شیخ محمدرضا نجفی است. امام خمینی درباره مرحوم آیة الله شیخ محمدرضا نجفی این تعبیرات را دارد: «العلامه»، «المتکلم»، «الفقیه» ، «الاصولی» و «الادیب الماهر» . تعبیر به علامه، متکلم، فقیه، اصولی و ادیب چیره دست دارند. من در کلام امام راحل، چنین تعبیراتی را در مورد شخص دیگری ندیدم.

مهدی باقری سیانی
مهدی باقری سیانی


آیا در نظرات فقهی و معرفتی هم ردی از تاثیرگذاری شیخ محمدرضا نجفی بر امام دیده می شود؟

نه تنها این موارد بله حضرت امام در درس هایی هم که دارند یعنی در مواردی که از ایشان به صورت مکتوب باقی مانده است می بینییم که نگاه ویژه ای به آیت الله شیخ محمدرضا نجفی دارند. مثلا در مکاسب محرمه در بحث ربا، مطلبی از ایشان نقل می کند و نظر ایشان را می پذیرد. در بحث غنا همین طور. در اصول فقه  در بحث حقیقت و مجاز، می فرمایند ما رای ایشان را قبول داریم.

البته این مطلب که امام خمینی چگونه مطالب را رد یا تایید می کنند و در نهایت نظری را به نحوی می پذیرند، روشی تخصصی دارد که در این فرصت به صورت عمومی مجال توضیح آن نیست.

آیا از بزرگان و غیر از شاگردان شیخ محمدرضا اشخاص دیگری هم بوده اند که در این مورد بیانی داشته باشند

تعبیراتی هم مرحوم موسس حائری در مورد شیخ محمدرضا نجفی دارند که به نظر من این تعبیرات هم موثر بوده تا مرحوم امام حضور در درس ایشان را مغتنم بشمارد. این تعبیرات، تعبیرات بسیار بلندی است. مرحوم موسس حائری در جایی گفته اند:

«شیخ محمدرضا اگر ذی فنون نبود، شیخ مرتضی انصاری زمان ما بود».

این تعبیر به آن معناست که او در رشته های مختلف تبحر دارد و اگر در یک رشته تمرکز می کرد شخصیت اول زمان خودش می شد.


اگر بخواهیم نمونه ای مشابه آن مثال بزنیم می توانیم بگوییم شیخ بهایی این گونه بوده است؟

شیخ بهایی این گونه بوده است و هنگامی که آثار شیخ بهایی را می بینیم متوجه می شویم که در هر عرصه ای  شیخ بهایی وارد شده است حرف اول را زده است. مرحوم شیخ محمدرضا نیز همین گونه است.

می دانیم که در سال ها ابتدایی قرن چهاردهم شمسی حوزه علمیه اصفهان دچار افتی می شود یعنی زمانی که رضا شاه قواعد شبه مدرن خود را در ایران حاکم می کند. رسالت سیاسی اجتماعی شیخ محمدرضا نجفی در این دوران چه بوده است؟

من تاریخچه ایران از سال 1300 تا 1325 به مدت ربع قرن یعنی در زمان تسلط رضاخان را بررسی کردم. در این مقطع نقش چند نفر بسیار ممتاز است. یکی از این افراد مرحوم آیت الله شیخ محمدرضانجفی و حفظ حوزه اصفهان است. حوزه علمیه اصفهان، حوزه ای بسیار کهن است. این حوزه را با بزرگان زمان صفویه می شناسیم اما اگر به عقب برگردیم متوجه می شویم از همان زمانی که مسلمان ها وارد اصفهان شدند شخصیت های تاثیرگذاری اصفهان دارد که نامشان در طول تاریخ مانده است.

تا پیش از برسر کار آمدن رضا خان، حوزه علمیه اصفهان دوران اوج و شکوفایی را سپری می کند. رضاخان قصد دارد بساط حوزه ها از جمله حوزه اصفهان را جمع کند در این زمان است که ما می بینیم مرحوم شیخ محمدرضا نجفی به عنوان شخصیتی که جامع است یعنی فقیه و اصولی است ادیب است و به علوم و مقتضیات زمان هم آگاه است. در چنین زمانی می بینیم ایشان به همراهی علمای دیگر، حوزه اصفهان را حفظ می کنند. اگر چه ما بزرگان دیگر را در کنار شیخ محمدرضا می بینیم.


ایشان وارد مسائل اداری و مالی حوزه نمی شوند؟

نمی شوند اما با شاگرد پروری و با دادن اجازات، حوزه اصفهان را حفظ کردند.

در مورد اجازات این بحث هم وجود دارد که ایشان برای آن که تعداد نفراتی که لباس روحانیت می پوشند زیاد بشود در اجازه دادن آسان گیری می کردند. می دانیم که در مقطعی از زمان حکومت پوشیدن لباس روحانیت را ممنوع می ند و در اصفهان فقط کسانی که از بزرگانی مانند شیخ محمدرضا اجازه داشته اند، مجوز استفاده از لباس روحانیت می داده است

این شیوه در آن زمان خاص تنها به وسیله ایشان دنبال نمی شده است. در نجف مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاء الدین عراقی و شیخ محمدحسین کاشف الغطا را داریم. در قم مرحوم موسس حائری را داریم و در اصفهان شیخ محمدرضا. این بزرگواران همه دست به دست هم دادند تا آن برنامه ای که رضاخان برای نابودی حوزه های علمیه دارد را برهم بزنند. شیخ محمدرضا نجفی با دو عمل این مهم را دنبال کرد با شاگردپروری و دیگری دادن اجازات. البته اجازات ایشان بی حساب و کتاب نبوده است. برای هر کسی تعبیر خاصی به کار می برده اند. تعدادی از افرادی که از بزرگان یاد شده اجازه اجتهاد گرفته اند، بعدها صاحب توضیح المسائل و رساله شدند. نمی توانیم بگوییم هر کسی که از این بزرگان اجازه دارد برای حفظ لباس بوده است. البته نمونه هایی از اجازه برای حفظ لباس داشته ایم اما این نمونه ها بسیارمحدود بوده اند و شاگردان ایشان از لحاظ علمی ممتاز بوده اند.


چه دلیلی داشت که ایشان به سمت نگارش کتاب نقد فلسفه داروین بروند

حقیقتا نگارش چنین کتابی را می توانیم به عنوان برگی زرین در حیات علمی شیخ محمدرضا نجفی بررسی کنیم و آن را می توان در حوزه دفاع از عقاید دانست آن هم نه تنها اعتقادات شیعی یا اسلامی بلکه کل کسانی که خودشان را موحد می دانند و به نوعی معتقد به توحید هستند بهرمند از این نقد هستند زیرا هنگامی که داروین فرضیه خود را مطرح کرد بحثش در کشورهای مختلف از جمله مناطق عربی مانند مصر هم جلو رفت و جالب آنجاست که از دانشمندان و ناموران عرب هیچ کسی پیش قدم نشد که جوابی بنویسد آن کسی که جواب داد و محکم هم جواب داد مرحوم شیخ محمدرضا نجفی است. برای همین می بینید زمانی که آیت الله شیخ محمدرضا نجفی فوت میکنند در مصر برای ایشان جلسه فاتحه می گیرند. یعنی در این کتاب از اعتقادات دینی دفاع شده است و همه ادیان به یک نوعی مدیون شیخ محمدرضا  نجفی هستند . ایشان گوشه ای از اصفهان هستند اما با زبان و قلم عربی بسیار زیبا جواب داروین را می دهد آن هم نه فرضیه را بلکه کلا فلسفه داروین را زیر سوال می برد.


این کتاب تا چه محدوده ای تاثیرگذار بوده است. آقای حامد ناجی در پیشگفتار خود بر این کتاب نوشته اند که حاج آقا روح الله خمینی این اثر را تدریس می کرده است

این کتاب در نقاط مختلف جلو می رود. بعدها دیگران در جهان اسلام نقد دوم و سوم را بر داروین می نویسند اما اولین کسی که به طور جدی دست به قلم شد شیخ محمدرضا نجفی بود. از این کتاب بسیار خوب استقبال شد. مرحوم امام خمینی هم کتاب را ترویج کردند. این کتاب اخیرا به فارسی هم ترجمه شده است و مورد استقبال هم قرار گرفته است.

باید دقت کنید که نه فقط مسلمانان، بلکه یهودیان و مسیحیان هم بهرمند از این تلاش علمی هستند. ابعاد این مسئله بسیار فراگیر بوده است این که الازهر برای یک عالم شیعه مراسم بگیرد مطلب بسیار مهمی است و نشان دهنده عمق تاثیرگذاری این کتاب و وسعت شخصیت آن مرحوم است.


فرمودید امام خمینی لقب ادیب را در مورد ایشان به کار برده اند

در مورد مقام ادبی ایشان باید آثار ایشان در حوزه ادبیات عربی اشاره ای داشته باشیم. این آثار چاپ و معرفی شده است. «السیف الصنیع لرقاب منکری علم البدیع» و «اداء المفروض فی شرح ارجوزة العروض» هر دو به همت جناب حجة الاسلام  مجید هادی زاده تحقیق و نشر شد و من هم این دو را در دو مقاله  در آیینه پژوهش معرفی کردم. توضیحات مفصلی آنجا آمده است و می شود مورد مراجعه قرار بگیرد.

نکته دیگر آن که یک اثر هر چند از حیث علمی قوی باشد اگر از بعد ادبی ضعیف باشد، مورد استقبال قرار نمی گیرد یعنی آثار ایشان که مورد استقبال گرفت آن بعد قوی بودن ایشان در ادبیات عرب را نشان می دهد.


ریشه این قوت ادبی کجاست

جایی دیدم از ایشان سوال شده شما چگونه شعر عربی را این قدر زیبا می سرایید که تشخیص آن سخت است یعنی ما متوجه نمی شویم که این شعر را کدام شاعر عرب در کدام قرن سروده است ! یعنی ایشان این قدر به شعر عربی مسلط بوده اند . بعد جواب می دهند که من در نجف چشم به جهان گشودم و در آن شهر تا ده سالگی بزرگ شدم. این هم نکته مهمی است که باید به آن توجه کرد.


آیا بانو امین هم شاگرد ایشان بوده است

بله. اجازه مفصلی هم از جانب آیت الله شیخ محمدرضا نجفی برای بانوامین صادر شده و نام آن «الاجازة الشاملة للسیدة الفاضله» است.


سخن پایانی را بفرمایید

بسیاری از شخصیت های مطرح و تاثیرگزار معاصر، کسانی هستند که افتخار می کنند ما در درس آیت الله شیخ محمدرضا نجفی شرکت داشته ایم. یکی از کسانی که در این درس شرکت کرده اند پدر آیت الله شبیری زنجانی هستند که همین الان تقریرات درس شیخ محمدرضا نجفی به قلم ایشان موجود است. سال ها قبل این کار را بنده چاپ کردم .

از مرحوم آیة الله شیخ محمدرضا نجفی تعبیر به «استاد المراجع» می شود برخی از شاگردان ایشان بعدها به مقام مرجعیت تقلید رسیدند مانند آیات امام خمینی، سید محمرضا گلپایگانی، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، سید احمد خوانساری، حاج آقا رضا مدنی کاشانی، سید علی علامه فانی و شیخ محمدرضا طبسی  نجفی

از دیگر شاگردان ایشان می توان از آیات سید مصطفی صفائی خوانساری، شیخ حیدرعلی محقق، سید مصطفی مهدوی هرستانی، شیخ محمدباقر کمره ای، شیخ عباسعلی ادیب حبیب آبادی، سید عطاءالله فقیه امامی و شیخ محمدرضا جرقویه حائری نام برد

در کتاب های «تاریخ علمی اجتماعی اصفهان»، «قبیله عالمان دین» و «احوال و آثار شیخ محمدتقی رازی نجفی اصفهانی و خاندانش» اسامی بیش از یکصد نفر از کسانی که درس آیة الله شیخ محمدرضا نجفی را شرکت نموده یا از ایشان اجازه اجتهاد و روایت داشته اند، آمده است.

در اصفهان نیز وجود ایشان باعث شد حوزه علمیه اصفهان حفظ شود. ایشان هم به علوم مختلف مسلط بودند و هم مقتضیات زمانه خود را به خوبی می شناختند.

امام خمینیمحمدرضا نجفیمهدی باقری سیانینقد فلسفه داروینحوزه اصفهان
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید