به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، روز ۱۴ مرداد ماه صد و چهارمین سالگرد صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار بود، واقعهای که نتیجه سالها مبارزه، مجاهدت و تلاش آزادیخواهان وطن علیه استبداد و خودکامگی شاهنشاهی بود.
گرچه عوامل گوناگونی، از علما و روشنفکران گرفته تا اقوام و حتی بیگانگان در وقوع انقلاب مشروطه مؤثر بود و در نهایت نیز همین عوامل باعث بروز اختلاف در این حرکت شد اما مسألهای که اهمیت داشت، دخیل شدن مردم به امر قدرت و حکومت، پس از قرنها حکومت مطلق پادشاهی بود.
در همین خصوص مسعود کثیری در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان، با بیان اینکه انقلاب مشروطیت به مشروطه اول و دوم تقسیم میشود، اظهار داشت: مشروطه اول با اعتراضات در سطح تهران شروع و به صدور احکام برای به وجود آمدن عدالتخانه و برخی خواستههای دیگر منجر شد و در نهایت چون شاه و دربار به قولهایی که داده بودند عمل نکردند، منجر به موج دوم اعتراض مردم شد که این اعتراضات باعث صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه شد.
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان ادامه داد: مشروطه دوم به دلیل به توپ بستن مجلس و استبداد محمدعلی شاه به وجود آمد؛ بعد از مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه به سلطنت رسید و مجلس را به توپ بست و مصمم بود تا شرایط را به دوران قبل از فرمان مشروطیت برگرداند و مابین این دو، زمان استبداد صغیر نامیده میشود.
بیاطلاعی سرمداران از مفهوم واژه مشروطه
وی تصریح کرد: در هر دو مشروطه اول و دوم، تمام کسانی که سردمدار ایجاد تغییرات بودند، درک یکسانی از مفهوم مشروطه و مشروطهخواهی نداشتند و حتی خود واژه مشروطه برای بسیاری از افراد نامفهوم بود.
کثیری بیان داشت: وقتی در میان سردمداران این شرایط وجود داشته باشد، وضعیت برای مردم عادی که از سطح سواد پایین برخوردار بودند، بدتر بود؛ با وجود بیسوادی، کمبود رسانههای ارتباط جمعی، بیخبری و فقر شدید توده مردم نمیتوان انتظار داشت که همه مردم مطلع باشند که به دنبال چه هستند.
وی عنوان کرد: مشروطه اول، عموماً از تهران آغاز شد، گرچه علما اعتراضاتی داشتند و برخی به قم رفتند و برخی در سفارت انگلیس تجمع کردند اما شهرهای دیگر در مشروطه اول چندان دخیل نبودند؛ شاید به صورت پراکنده حمایتهای خود را اعلام میکردند ولی مردم عادی به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها که نزدیک به دو سوم از جمعیت را تشکیل میداند اصلا نمیدانستند که چه اتفاقی رخ داده است.
تلاش علما برای تفهیم مشروطه به مردم
کثیری ادامه داد: این مردم حتی نمیدانستند که کلمه مشروطه یعنی چه و به عنوان مثال مرحوم شیخ سلیم که یکی از علمای صادق و دوست داشتنی مشروطه در تبریز بود و بعداً هم توسط روسها به دار آویخته شد، برای آنکه به مردم تفهیم کند که مشروطه چیست و چه مزایایی دارد، در منبر خود میگفت که مشروطه یعنی کباب یک وجب پهنا و سنگک یک ضرع و نیمی زیرا هیچ چاره دیگری برای تفهیم مردم نداشت و مجبور بود مردمان عادی را به این شکل تشویق میکرد.
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان افزود: در میان سردمداران نیز چنین اتفاقی رخ داده بود، چیزی که علما تصور داشتند با چیزی که روشنفکران میپنداشتند و برخی از درباریان و خارجیها به دنبال آن بودند، کاملاً متفاوت بود.
وی در خصوص این اختلافات گفت: استنباط علما از مشروطه و قانون، حکومت و قانون شرع بود و معتقد بودند که باید قوانین شرعی لحاظ شود؛ روشنفکران به دموکراسی غربی فکر میکردند و گروهی از درباریان برای رقابت با یکدیگر از مشروطه حمایت میکردند.
کثیری ادامه داد: برای مثال ظلالسلطان برای اینکه سودای شاه شدن در سر میپروراند، در برههای از زمان از مشروطه حمایت کرد و خود محمدعلی شاه در تبریز و در مشروطه اول از آن حمایت کرد زیرا میخواست به وسیله آن، رقبا را از دور خارج کند.
حمایت انگلیس و دشمنی روسیه با انقلاب مشروطه
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان اظهار کرد: سفرا و خارجیها در حمایت از مشروطه به دنبال هدف خود بودند، دولت انگلیس از مشروطه حمایت کرد زیرا میخواست نفوذ روسیه را در ایران کم کند و دلیل روسیه نیز برای دشمنی با مشروطه، ترس از کاهش نفوذ در مملکت و جایگزینی انگلیس در کشور بود.
وی تصریح کرد: با این همه اختلاف که از درک مفهوم مشروطیت در بین عوام و خواص وجود داشت، بعد از اینکه مشروطیت به وقوع پیوست و ما در انقلاب مشروطه پیروز شدیم، هر کسی میخواست آن چیزی را که خودش در نظر داشت اجرا کند و اختلاف ایجاد شد.
کثیری بیان داشت: اختلافی که بین مرحوم شیخ فضلالله نوری و دیگر سردمداران اتفاق افتاد نیز به همین دلیل بود، زیرا او به دنباله مشروطه مشروعه بود اما دیگران به دنبال قوانین و دموکراسی غربی بودند.
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان افزود: کشورهای غربی مانند انگلیس نیز انتظار نداشتند که با مشروطیت از نفوذشان کاسته شود، به همین دلیل شروع به دشمنی و ایجاد اختلاف کردند و روسها و درباریان نیز به همین کار مشغول شدند.
وی ادامه داد: نتیجه تمام این اختلافها، قحطی، جنگ، گرسنگی و مشکلات دیگر در کشور بود و در کنار تمام این عوامل مصائب بروز جنگ جهانی اول نیز به وجود آمد و در نتیجه تمام این عوامل در کشور چنان قحطی، گرسنگی و مشکلات به وجود آمد که از این بین، دیکتاتوری رضاخان سر بر کشید.
انقلاب مشروطه در اصفهان
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان اظهار داشت: برای درک نقشهای مختلف در این انقلاب، باید مشروطه را بر حسب زمان تقسیمبندی کرد و همچنین درک مناسبی از شرایط فکری شهرستانهای مختلف از مشروطه داشت.
وی با بیان اینکه در خصوص شهر اصفهان نیز همین مسائل وجود داشت، افزود: در مشروطه اول چندان اتفاق خاصی در شهر اصفهان رخ نداد، زیرا درکی از انقلاب مشروطه و مشروطیت نداشتند؛ همه میدانستند که عدالتخانه یعنی چه اما حتی با واژه مشروطه آشنایی نداشتند و نمیدانستند که قرار است از چه حمایت کنند.
کثیری ادامه داد: بنابراین بسیاری از شهرهای بزرگ مانند اصفهان هم در این شرایط، منفعلانه عمل کردند اما در مشروطه دوم اینگونه نبود و نقش دیگر شهرها به جز تهران انکار ناپذیر است.
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان پیرامون انقلاب مشروطه در اصفهان اظهار داشت: گروههای مختلفی در شهر اصفهان وجود داشتند که برای اخذ مشروطیت و مبارزه با استبداد محمد علی شاه با یکدیگر همکاری داشتند، در خود شهر اصفهان علیرغم آنکه بیشتر همه چیز را به قیام بختیاریها نسبت میدهند، تجمعاتی را داشتیم که بیشتر حول محور علمای مذهبی بهویژه حاج آقا نورالله اصفهانی شکل میگرفت.
نقش حاج آقا نورالله اصفهانی و خانه مشروطه اصفهان در انقلاب مشروطه
وی با بیان اینکه حاج آقا نورالله اصفهانی در پیشبرد اهداف مشروطیت در اصفهان نقشه به سزایی داشت، افزود: ایشان بسیاری از علما، روشنفکران و حتی مردم عادی را به دنبال خود جمع کرده و جلسات متعددی را در منزل خود که امروزه معروف به خانه مشروطیت است، علیه استبداد محمدعلی شاه برگزار میکرد.
ورود بختیاریها به انقلاب مشروطه به درخواست علمای اصفهان
کثیری خاطرنشان کرد: ورود بختیاریها نیز به عرصه مبارزه، دقیقا خواست همین علما بود زیرا به دلیل اینکه به نیروی نظامی احتیاج داشتند و مردم عادی توان مبارزه به ویژه با حاکم اصفهان را نداشتند، از نیروی رزمی بختیاریها کمک گرفتند.
استاد گروه تاریخ دانشگاه اصفهان افزود: از اینجا بود که پای بختیاریها به عرصه مشروطهخواهی باز شد؛ بنابراین مردم شهر، روشنفکران و علمای دینی اصفهان شروعکننده فعالیتهای مشروطه دوم بودند و نیروی بختیاری بعداً برای حمایت از آنها و به تقاضای آنها وارد شهر شد.
محمود فروزبخش نیز در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان، با اشاره به اینکه تحول عظیم مشروطه تفسیرهای مختلفی داشت، اظهار داشت: یعنی افرادی که با مشروطه همراه شدند تفکرات متفاوتی داشتند و این تفاوت آرا حتی در میان روحانیت نیز وجود داشت.
معاون پژوهشی خانه مشروطه اصفهان ادامه داد: آنها سه دسته اساسی را در سیاست دنبال کردند که البته یک بخشی از روحانیون هم وجود داشتند که مانند همیشه بنا به دلایل خود علاقهای به دخالت در سیاست نداشتند.
وی افزود: یک دسته روحانیونی بودند که با طیف غربگرا تعامل خوبی داشتند و به مشروطه خوشبین بودند که نماد این دسته از روحانیون آقایان بهبهانی و طباطبایی در تهران بودند.
فروزبخش اضافه کرد: یک دسته روحانیونی بودند که با مشروطه مخالفت نظری کردند و طریق اجتهادی آنها مخالف مشروطه بود که آیتالله یزدی در نجف از مشهورترین این افراد بود، البته در تهران نیز آیتالله شیخ فضلالله نوری نیز در ابتدا موافق و بعد مخالف آن شد.
این پژوهشگر تاریخ تصریح کرد: گروهی نیز بودند که به مشروطه امیدوار بودند و به دنبال آن بودند که میان مشروطه و اسلام ارتباط و نسبت عمیقی پیدا کنند که مراجع ثلاث محمد کاظم خراسانی، میرزا حسین خلیلی تهرانی و عبدالله مازندرانی در نجف این دسته بودند که فتوای آنها بیشترین تپش را میان مردم ایجاد کرد زیرا حضور روشنفکران چندان نمیتوانست با عامه مردم ارتباط گیرد.
رهبری حاج آقا نورالله اصفهانی در انقلاب مشروطه اصفهان
وی با اشاره به اینکه در اصفهان نیز حاج آقا نورالله اصفهانی بود، گفت: او یک مجتهد برجسته بود که توانست رهبری مشروطهخواهان را به دست گیرند؛ پس مشروطه در اصفهان همسو با مشروطه آیات ثلاث در نجف بود که به دنبال برقراری ارتباط و نسبت میان اسلام و مشروطه بود.
فروزبخش عنوان کرد: ویژگیهای حاج آقا نورالله اصفهانی ضدیت با استبداد قاجاری، پیرو اسلام و تأکید بر عمل سیاسی بود، او میدانست که در مشروطه ایراداتی وجود دارد اما اعتقاد داشت که ما باید از فضای مشروطه نهایت استفاده را برده و جامعه اصفهان را گام به گام به اهداف اسلامی نزدیک کنیم.
معاون پژوهشی خانه مشروطه اصفهان بیان داشت: در واقع حاج آقا نورالله اصفهانی یک عملگرا بود که اعتقاد داشت به تدریج باید مسائل را پیش برد و طبیعتاً در این راه باید نواقص را هم پذیرفت.
وی در خصوص خانه مشروطه اصفهان اظهار داشت: خانه مشروطه خانه تاریخی حاج آقا نورالله اصفهانی است و در حال حاضر از دو نظر اهمیت دارد، یکی معماری اصیل و زیبایی قجری آن است و دیگری اسناد و محتواهای تاریخی است.
فروزبخش در پایان افزود: هر اتاق خانه مشروطه به یک بحث از زمان مشروطه اختصاص داده شده و علاقمندان بهویژه دانشآموزان در بازدید از این خانه با تاریخ شهر خود بهتر آشنا میشوند.