محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۵ دقیقه·۷ ماه پیش

سنت وزیر ایرانی

سیاست در مدینه اصفهان به دو صورت دنبال شد:

صورت اول

همانی است که می توانیم تحت عنوان نهضت های اسلامی نام گذاری کنیم. سیاستی که با چهره هایی چون آقانجفی، حاج آقانورالله و شهید مدرس شناخته می شود. این طرز سیاست ورزی همواره بر مقابله با استبداد داخلی و استعار خارجی تاکید دارد و پیوسته بر مبارزه برای رسیدن به شرایط آرمانی تاکید دارد. البته در میان این دسته از سیاستمداران ممکن است برخی ایده آل را بیشتر مدنظر قرار دهند و برخی بیشتر عملگرا باشند اما در هر صورت بر کلیت مبارزه و مقاومت بر مبنای هویت پافشاری دارند.

صورت دوم

همان سنت وزیر ایرانی است که اصل آن را در شخصیت هایی چون امیرکبیر و قائم مقام فراهانی می بینیم و در اصفهان چهره های ممتازی از دیرباز در این زمینه وجود دارند. صاحب ابن عباد وزیر دانشمند آل بویه است و خواجه نظام الملک، در دوره سلجوقیان وزارت بر عهده دارد.

رکن الملک شیرازی
رکن الملک شیرازی

این خط تا شیخ بهایی هم ادامه دارد هر چند شیخ بهایی، وزیر نیوده اما ذهنیتی عمومی او را همواره در حد وزیر می داند. این سیر تا قاجاریه جای خود را دارد. جناب صدر در دوره فتحعلیشاه همان کسی است که حکومتش در اصفهان بسیار سبب خیر شد و بعد از آن باید از رکن الملک نام ببریم. کسی که بیش از سه دهه در کنار ظل السلطان بود و بعد از او همه کار اصفهان به حساب می آمد. رکن الملک شیرازی با آن که در کنار مردی درنده خو و ظالم بود اما در میان مردم نام نیکی از خود به جای نهاده است.

این دقیقا همان سنت وزیر ایرانی است که آخرین آن را باید رکن الملک بدانیم کسی که با آن مسجد زیبایش نامش ماندگار شده و خدمات فراوان دیگری هم به مردم اصفهان نموده است.

رکن الملک از روشی استفاده می کند که در قرآن نیز طرز مشابهی دارد. حضرت یوسف که بهره ای از قدرت دارد و همه قدرت مصر از او نیست. او به دنبال واژگونی فرعون نیست بلکه از میان حکومت مسیر الهی خود را طی می کند. این روش متفاوت است با صورت اولی که تاکیدش آن بود که بیرون ایستاده، قدرت حاکم را به چالش بکشد.


جمع بندی

ممکن است گفته شود، روش وزارت که بر جنگ و دعوا تاکیدی ندارد بلکه اصل را بر ارتباطات می گذارد و به دنبال انعطاف و سازگاری است مربوط به زمانی است که کار از کار نگذشته باشد. آن زمان که هویت از هم بپاشد و صحبت از سلطه کفار باشد، باید تیغ کشید و یا مبارزه سیاسی آشکار کرد. ممکن است این سخن درست باشد. روش دوم مربوط به زمانی است که ما تا حدی آرامش داریم که حکومت وقت ارکان را به باد نمی دهد اما از طرفی راه اصلاح هم بسته است. اگر امیدی به اصلاحات اساسی به دنبال آن می رفتیم اما حالا که اوضاع تیره به نظر می آید، باید قناعت کرده به داخل خود سیستم خزید.

در واقع در سیاست چهار راه اصلی وجود دارد:

1- مبارزه (یا به قصد براندازی یا به قصد فشار برای رسیدن به تحولات بزرگ) یعنی همان نهضت

2- روش اصلاح (در زمانه ای که اصلاح ممکن باشد و حکومت همه را سرکوب نکند)

3- سنت وزارت (نفوذ به داخل ارکان و عدم مخالفت آشکار اما پیشبرد آهسته اهداف متعالی)

4- همراهی کامل با حکومت (به شرط آن که حکومت را بر مدار خوبی بدانیم)

در شیوه شماره چهار، شخصیت شهید بهشتی و استاد پرورش یا به عبارتی حزب جمهوری اسلامی و هر آن چه به دنبال آن است، روش اصلی بوده است. این سبک در میان متدینین تنها در مقطع زمانی خاصی پدید می آید.

شیوه اصلاح هم همان مشروطه سلطنتی بود که توسط ملیون دنبال می شد که البته همان هم سرکوب شد. این شیوه در مقاطعی خاص فقط جواب می دهد که دریچه ای باز شود و بعد از مدتی حکومت برای بقای خود سریعا منفذها را می بندد.

شیوه مبارزه هم مربوط به زمانی است که بسیار جیب ها پر از امید باشد. عقیده ای در میان باشد و آن باور بتواند عده ای را متحد کند به عبارتی دورنمایی برای اشخاص برای عبور از سیاسی موجود موجود باشد.

با توجه به آن چه برشمردیم، آنچه برای امروز اصفهان باقی می ماند، همان شیوه وزارت است که پیشتر الگویی مانند رکن الملک داشت. امروز حکومت موجود نه آن قدر، طاغوت است که کسی بخواهد آن را براندازد و نه آن قدر طرحی در میان منتقدان آن وجود دارد که بر اساس آن بتوان دست به نهضتی گسترده زد و یا دلخوش به اصلاحات باشیم.

سر در مسجد رکن الملک
سر در مسجد رکن الملک

از طرفی می فهمیم که حکومت امروز جلوه ای از دولت مدرن است و شئون سکولار و خلاف دین و جلوه های ضد عدل در آن موجود است، پس یک انسان خداجو و آرمان گرا نمی تواند تماما با آن و ادبیاتش همراه شود و راه و رسمش را عین حق بداند.

آن چیز که در پایان معقول و برقرار به جا می ماند همان سنت وزارت یا به عبارت امروزی همان کارگزار بودن است و پیش فرض آن صبر داشتن و گام های بسیار جزئی برداشتن است. پیش فرض آن درک روزگار آخر الزمان و فهم ظلمات گسترده ای است که بر همه جا سیطره دارد از داخل ایران تا بیرون آن یعنی سراسر روزگار.

حالا همه چیز بستگی دارد به پاسخ یک پرسش: این وزیرشدن و این پذیرش و این استخدام قدرت شدن، پیرو چه افقی صورت می گیرد؟ یعنی در هر صورت جدا از حد تاثیر و میزان عمل، چه نقشه ای در ذهن ها وجود دارد و چه دورنمایی دیده می شود؟

وزیر ایرانیوزارترکن الملکمسجد رکن الملکمحمود فروزبخش
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید