ما از وقتی که با مدرنیته رو به رو شدیم از تاریخ خود گسیخته شدیم و رشته های پیوست ما با میراث گرانقدرمان گسسته شد. از این روست که یا معرفت اصیل را از دست داده ایم و یا از ریشه و اسلاف آن جایگاه معرفتی که در آن قرار گرفته ایم، بی خبریم. این چنین است که پسر از پدر خبر ندارد و نمی داند که بر تاریخ او چه گذشته است که اکنون ماجرای ما به اینجا کشیده شده است. ما اصفهانی هستیم و در پایتخت فرهنگی ایران اسلامی زندگی می کنیم و خبر نداریم که ریشه برخی اقدامات فرهنگی موفق کنونی از کجاست و از نفرات قبلی بی خبریم. این چنین است که از ایشان گسستهایم و به کار فرهنگی به عنوان یک جزء در کل تاریخ معرفت تشیع نگاه نمیکنیم و از مبدأ و معاد امر فرهنگی باز میمانیم.
یکی از پدران امر فرهنگی آن هم به اتکای نیروی مردمی و محوریت جوانان بدون شک شهید علی اکبر اژهای، یکی از شهدای هفتم تیر بوده است. بزرگواری که اقدامات درخشان او تنها به مبارزات انقلابی و سوابق سیاسی اش ختم نمیشود و کوچه محلههای این شهر نشانهایی از اقدامات فکری فرهنگی او دارند. در ادامه به گوشه هایی از زندگانی فرهنگی این شهید می پردازیم.
***
پس از اول دبیرستان به حوزه می رود اما در کنار آن دبیرستان را هم به طور متفرقه ادامه می دهد تا دیپلم می گیرد و پس از آن در رشته روانشناسی و فلسفه در دانشگاه اصفهان تحصیلات دانشگاهی را تا مقطع لیسانس پیش می برد.
در آن ایام عزم یادگیری فلسفه می کند. همراه با برادرش مهدی از یکی از شاگردان علامه طباطبایی میخواهند که معلمی آن ها را در بحث فلسفه بپذیرد. شهید بهشتی تدریس فلسفه به صورت خصوصی را به مهدی و علی اکبر قبول میکنند. دو برادر به تهران میرفتند و در نزد دکتر بهشتی کتاب «فلسفتنا» نوشته سید محمد باقر صدر را میخواندند.
حاشیههای شهید اژهای هنوز هم بر گوشه های این کتاب به یادگار مانده است و این کتاب در کتابخانه دبیرستان شهید اژهای موجود است. ناگفته نماند که پس از شهادت ایشان، کتابهای شخصی ایشان به دبیرستان شهید اژهای (تیزهوشان) اهدا شد و سنگ بنای کتابخانه ای شد که اکنون بزرگترین کتابخانه در مدارس استان اصفهان است.
هنگامی که حسینیه ارشاد و چند کانون فرهنگی دیگر در تهران تعطیل شد در اصفهان جمعیتی با عنوان «کانون علمی تربیتی جهان اسلام» در خیابان آمادگاه فعالیت خود را افزایش داد و در چند بخش اقدام به تحرکات فرهنگی نمود.
جزوات«فرصت در غروب» در واقع حاصل سخنرانی های اندیشمندان در این کانون است که بعضا با یک نوشتار و یا یک تحلیل تکمیل می گردیده و به صورت مکتوب در اختیار جوانان قرار میگرفته است. می توان گفت برخی کتاب های زیر یادگار و تکمیل یافته همین جزوات هستند که توسط انتشارات کانون علمی و تربیتی جهان اسلام و به همت شهید علی اکبر اژهای به چاپ رسیده اند. ذکر برخی از آنان خالی از لطف نیست:
1) بررسی و تحلیل مشکلات جوانان، ابوتراب نفیسی، 1349
2) اصول اخلاق اسلامی به ضمیمه تعلیم و تربیت در اسلام، حمید فرزام و علی شریعتمداری، 1347
3) انسان از دیدگاه قرآن یا انسان در افق قرآن، محمد تقی جعفری، 1349
4) تقوی، مرتضی مطهـــــری
5) نقش عینی وحی، علی اکبر پرورش
6) توکل، محمد حسینی بهشتی
البته ناگفته نماند شماره های اول جزوات «فرصت در غروب» به همت جواد اژهای صورت میگرفت و پس از آن که وی برای ادامه تحصیل به اتریش رفت، مسئولیت چند شماره بعد بر عهده علی اکبر بود. همچنین در زمینه تصحیح و تکمیل جزوات از نظر علمی آیت الله شهید بهشتی نیز استفاده میکردند.
در کانون علمی تربیتی جهان اسلام تابستانی طراحی و برنامه ریزی شده بود که پس از گذشت قریب به چهار دهه از آن با شنیدن این برنامه تابستانی حیرت و حسرت به سراغمان میآید. تابستان مسجد علی پذیرای اندیشمندان و سخنرانان خبره از سراسر ایران بوده است.
آیت الله مطهری، آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله سبحانی، علامه جعفری، علامه دوانی، دکتر علی شریعتمداری، دکتر حمید فرزام و استاد پرورش مهمان مسجد علی بودند. قرار بر این بود که از هر سخنرانی دو مرتبه عصر پنجشنبه و عصر جمعه استفاده شود و هفتههای بعدی به نفر بعدی اختصاص مییافت. با مروری بر اسامی متوجه خواهیم شد که این جلسات در واقع با محوریت نویسندگان نشریه مکتب اسلام برگزار میشده است. نشریهای که در سالهای پایانی دهه چهل یگانه مرجع رسانهای اطلاع رسانی دینی و مذهبی مردم ایران بود.
با تعطیلی کانون توسط ساواک، با همت شهید علی اکبر اژهای و سایر جوانان انقلابی مسجد علی نیز به کانون جلسات سخنرانی اندیشمندان در مورد معارف اسلامی تبدیل شده بود. از این جلسات پرشور مسجد علی جزواتی بیرون آمد که هدفش آشنایی جوانان تشنه آن زمان با معارف اسلامی و رویارویی با عقاید و مکاتب مادی بود. اسامی این جزوات به شرح زیر است:
1) تقوی از دیدگاه قرآن، مرتضی مطهری
2) توکل، سید محمد حسینی بهشتی
3) نقش عینی وحی، سید علی اکبر پرورش
4) صبر از دیدگاه قرآن، علی اکبر اژهای
5) ایمان از دیدگاه قرآن، علی اکبر اژهای
6) انسان از دیدگاه قرآن، علی اکبر اژهای
7) آرامش در بیگرانگی (توحید برای نوجوانان)، علی اکبر اژهای
بدون شک با مرور این حقیقت تاریخی میتوانیم بگوییم که اصفهانیها نیز برای خودشان به نوعی حسینیه ارشادی داشتهاند. مرکزی که نه به طور مستقیم اما با روش فرهنگی و ترویج فرهنگ اسلامی به مبارزه با طاغوت زمان پرداخته بود. البته ساواک نیز از این حقیقت غافل نبود و شهید علی اکبر اژهای بارها تحت تعقیب ساواک قرار گرفته بود.
یکی از اقدامات دیگری که مورد توجه شهید علی اکبر اژهای بود ایجاد رابطه و تعامل با تبعیدیها بود. برای مثال آیت الله ناصر مکارم شیرازی از مبارزین حوزه علمیه قم به منطقه محروم انارک تبعید شده بود. شهید علی اکبر اژهای همراه آقای ذبیح الله غضنفری برای دیدار تبعیدیها و تعامل و کسب نظر از ایشان به منطقه انارک میروند و در آنجا با اشخاص دیگر نیز به گفتگو مینشینند. مشابه این سفرها چندین بار دیکر تکرار میشود. برای مثال دیدار با آیت الله مشکینی در گلپایگان و دیدار با آیت الله مدنی در جهرم از این دست است.
تمرکز این نوشتار بر روی فعالیتهای فرهنگی شهید اژهای است و الّا فعالیتهای سیاسی وی نیاز به نوشتاری مستقل دارد به خصوص آن که فعالیتهای این شهید بعد از انقلاب اسلامی شتاب بیشتری میگیرد و با عضویت در حزب جمهوری اسلامی به اوج خود میرسد.
علی اکبر اژهای در زمان انقلاب تنها 27 سال داشته است اما میتوان گفت وی در همین سن اندک توانسته بود، سه اقدام بزرگ انجام دهد. یکی آنکه در همان سنین جوانی با اتصال به آیت الله دکتر بهشتی، از لحاظ نظری خود را تقویت کند. وی علاوه بر پیشرفت در علوم حوزوی به تحصیلات دانشگاهی نیز بیتوجه نبوده است و برای تعمق بیشتر روی به فلسفه و البته عرفان نیز آورده بود.
دوم آن که او به واسطه شور انقلابی خود توانسته بود با بدنه جوانان ارتباط برقرار کند و دانشجویان و جوانان علاقه مند به یادگیری مفاهیم مذهبی را در مکانی مشخص گردهم بیاورد. موفقیت او در این راه تا برقراری ارتباط با دانش آموزان ادامه می یابد تا جایی که دانش آموزانی که در جلسات مدرسه احمدیه شرکت میکردند اگرچه برای ظاهرسازی کتاب دینی دبیرستان خود را به کلاسهای او و برادرش جواد، میآوردند اما درواقع با افکار شهید بهشتی از جمله کتاب شناخت اسلام آشنا میشدند.
موفقیت سوم او در تنظیم و تدوین بوده است و او توانست تا سالهای بعد را از حیث نظری محتوا بدهد. فراموش نکنید که در آن زمان دسترسی مردم به متون و منابع اسلامی به شدت محدود بوده است و از این لحاظ فقری شدید احساس میشده است و شهید اژهای به درستی در این مقطع حاضر میشود و با کتابهایی کوچک اما با تیراژهای بزرگ ایفای نقش میکند.
در مجموع این سه بحث میتوان گفت که شهید اژهای از گامهای نخستینی بوده است که در شهر اصفهان به سمت فعالیت تشکیلاتی فرهنگی برداشته شده است و از این رو میتوان او را فرزند خلف شهید محمد حسینی بهشتی دانست کسی که کار تشکیلاتی را در نظام جمهوری اسلامی به نام او می شناسیم. در حقیقت این همه شباهت خَلقا و خُلقا و منطقا به محمد، علی اکبر را نیز حسینی ساخت و انصاف همان بود که بهشتی شود.
از طرف دیگر نیز میتوان شهید اژهای رحمت الله علیه را در کنار بزرگانی چون استاد پرورش از پدران تفکر کانون فرهنگی مردمی در شهر اصفهان دانست. تفکری که کار فرهنگی را از بطن مردم و با تکیه و تجمیع قوای مردمی دنبال می کند. تفکری که بعدها با فعالیت های امثال شهید مطیع و اعضای شاخه دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی اصفهان دنبال شد و امروز نیز به خوبی با رصد فرهنگی شهر، جایگاهش مشخص است.