محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۷ دقیقه·۲ ماه پیش

قتیل‌ جاوید

نشست تخصصي در محضر آيت الله شمس آبادي به مناسبت پنجاهمين سالروز شهادت برگزار شد.

سه ضلع ماجرای یک ترور

حجت الاسلام جواد جلوانی، نویسنده کتاب «پدیدار شناسی ترور آیت الله شمس آبادی» در این نشست با اشاره به فاجعه شهادت آيت الله شمس آبادي اظهار کرد: برای فهم این ترور ناجوانمردانه ما باید به سه ضلع بپردازیم.

وی افزود: پرمناقشه‌ترین کتاب در تاریخ معاصر ایران، شهید جاوید است. در این کتاب آورده شده که قیام امام حسین برای کسب حکومت بوده و هدفش شهادت نبوده است؛ این حرکت بدون توجه علم غیب بود و تنها بر اساس محاسبه انجام شده است و به عقیده صالحی نجف آبادی، امام حسین اقبال برای رسیدن به حکومت داشته است و بیان می‌کند که این نظر برخی علمای بزرگ شیعه هم بوده است.

این کارشناس تاریخ انقلاب اسلامی ادامه داد: دو نفر بر این کتاب تقریظ نوشتند یکی آیت الله منتظری و دیگری آیت الله مشکینی. این دو شاگردان امام خمینی هستند و طرفداران این کتاب به عنوان طیف هواداران امام خمینی معرفی می‌شود؛ چاپ اول در سال ۴۹ منتشر می‌شود. در چاپ دوم این کتاب این تقریظ ها نیست و برداشته شده است. صالحی نجف آّبادی در چاپ‌های بعدی به منتقدین جواب می‌دهد که یکی از مهم‌ترین نقدها توسط آیت الله لطف الله صافی نوشته شده است. فضا هر چه به جلو می‌رفت مناقشه بیشتر می‌شد و در ادامه ۱۶ جلد کتاب و جزوه در رد آن نوشته شده است.

وی تصریح کرد: شخصیت آقای نجف آبادی، شخصیتی رسانه‌ای داشت و او می‌توانست از تمامی انتقادات عبور کند اما او با لحن شدید پاسخ می‌دهد. بازخوانی این داستان عبرت از تاریخ است. اگر محتوای این کتاب با مطالب مطرح امروز مقایسه شود، مطالب آن چندان خاص نیست پس چرا آن روز یک کتاب این قدر موجب درگیری شده است؟ امروز کسی این کتاب را بخواند تنها به عنوان یک دیدگاه علمی متفاوت آن را می‌داند در کنار دیدگاه‌های دیگر.

جلوانی در مورد شخصیت آیت‌الله شمس آبادی گفت: آن شهید بزرگوار شخصیتی بسیار عظیم الشانی دارد که اشاره شد اما نوع مواجه ایشان با مسئله کتاب جاوید هم به درگیری‌ها دامن زد. آقای شمس آبادی بر بالای منبر نویسنده کتاب و تأیید کنندگان آن را لعن می کرده است. این در حالی است که جایگاه آقای شمس آبادی بسیار عالی بوده و ایشان نماینده آیت الله خویی بوده‌اند. این نحو مواجهه را مقایسه کنید با نوع برخورد امام خمینی که از علما می‌خواهند به مسائل حاشیه‌ای مانند شهید جاوید وارد نشوند و همه بر روی هدف اصلی که سرنگونی رژیم است، تمرکز کنید؛ امام خمینی (ره) این تفرقه افکنی‌ها را از ترفندهای رژیم پهلوی می‌داند.

وی در پایان تصریح کرد: ضلع نهایی این ماجرا مهدی هاشمی است؛ در مستندی که برای شناخت آیت الله منتظری ساخته شده است از گفته‌های آقای احمد منتظری بیان می‌شود که هر کس نقطه ضعفی دارد و نقطه ضعف آیت الله منتظری، سید مهدی هاشمی بود. این اعتراف خود آنان است؛ سید مهدی هاشمی کسی بود که چند سالی تحصیلات حوزوی داشت اما از پس این تحصیلات اندک ادعای اجتهاد داشت. در دفاع از هاشمی می‌گویند او گفته بود بروید شمس آبادی را فقط بترسانید اما دروغ می‌گویند زیرا آنها فقط همین یک قتل را انجام نداده بودند؛ هاشمی تحت تأثیر سید محمد جواد غروی بوده است. کسی که خیلی از اعتقادات شیعه را غلو می‌دانست. هاشمی و هدفی‌ها مانند گروه فرقان اعتقاد به عبر از روحانیت داشت و علمای شاخص را سد راه خود می‌دیدند.

پيكر آيت الله شمس آبادي پس از ترور
پيكر آيت الله شمس آبادي پس از ترور


اسلام فرهنگی یاری‌رسان اسلام سیاسی

دیگر سخنران این نشست تخصص، محمود فروزبخش، نویسنده و اصفهان پژوه بود که در آغاز سخنان خود با گرامیداشت پنجاهمین سالگرد قمری شهادت آیت الله شمس آبادی گفت: مزار آیت الله شمس آبادی آرامگاهی بسیار زیباست که این بنا را حکومت نساخته است بلکه با عشق و همت مردی ساخته شده است. معماری آن بسیار زیبا و تمام هزینه‌های آن از جانب بازاریان خیر بوده است.

وی ادامه داد: می‌توانم در آغاز بحث خود، دو گروه را از یکدیگر جدا کنم. دو گروهی در برابر و متضاد هم نیستند اما در هر صورت افق‌هایشان فرق دارد. گروه اول اسلام فرهنگی و گروه دوم اسلام سیاسی؛ گروهی که به اسلام سیاسی معتقد است مشخصاً اعتقاد دارد که باید هر حکومتی که بر سر کار است سرنگون شود و در نهایت حکومت اسلامی تشکیل شود و در نهایت همین حکومت امتداد پیدا کند اما در اسلام فرهنگی شما تمرکز اصلی را بیشتر در حرکت‌های اجتماعی و خدمات فرهنگ می‌بینید.

این اصفهان شناس تاکید کرد: بدون شک در نیمه دوم دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه شخصیت شماره یک اسلام فرهنگی، آیت الله شمس آبادی بودند و در زیمنه خدمات اجتماعی بهترین کارنامه را داشتند؛ مرکز ابابصیر، آزمایشگاه مهدیه و بیمارستان عسکریه، دبیرستان احمدیه، انجمن ایتام امام زمان، مرکز ناشنوایان، حمایت از طلاب فقیر و موارد دیگر از اقدامات ایشان است و از مهم‌ترین کارها مقابله با نفوذ بهائیت است؛ ایشانن برای مقابله با بهائیت به دهات و روستاهای مختلفی هم سرکشی داشته است.

وی افزود: یک مثال روشن برای فهم تفاوت این دو نوع اسلام فهم آنان از مقوله ظهور است؛ عده‌ای می‌گویند تنها نفراتی و گروه‌هایی خاص و اندک به حضرت امام زمان می‌رسند اما در اسلام سیاسی مشخصاً حکومتی که صالح و بر حق است تا ظهور می‌ماند و به حضرت ملحق می‌شود؛ مشخصاً بسیاری از علمای بزرگ شیعه پروژه‌ای فرهنگی داشتند و در آن زمان آیت الله خویی و آیت‌الله بروجردی این گونه بوده است و شخصیت‌هایی مانند شهید صدر، امام موسی صدر و امام خمینی نگاهی سیاسی و در نهایت تمدنی داشتند.

این نویسنده در زمینه جایگاه اسلام فرهنگی تبیین کرد: فعلاً قضاوت نمی‌کنیم که طرفداران اسلام سیاسی تا چه میزان به هدف خود رسیدند اما می‌توانیم بیان کنیم که اگر آنان در رسیدن به اهداف خود ناکام بودند، نظریه اسلام فرهنگی می‌تواند به کمک آنان بیاید و برای حفظ دین مردمان کمک کار و یاری‌رسان باشد؛ در واقع اگر اسلام سیاسی توانست به آرمان‌های خود نزدیک شود که موفق است اما در غیر این صورت، نباید تمام ذخیره‌های خود را نابود کند بلکه در آن شرایط اسلام فرهنگی به عنوان ذخیره‌ای در صندوقچه تشیع می‌تواند به میدان بیاید.

فروزبخش ادامه داد: برای رسیدن به چنین حالتی نباید انتظار داشت که نیروهای قائل به اسلام فرهنگی از حیث رفتار و اعتقادات، منشی شبیه اسلام سیاسی داشته باشند بلکه باید استقلال روشی خود را حفظ کنند و سبک خاص خود را داشته باشند؛ روحانیت در اسلام فرهنگی جایگاه مشخصی دارد و توانسته با ارتباط با مردم و به خصوص بازار، اهداف خود را به پیش ببرد این در حالی است که روحانیت در اسلام سیاسی بسیار به سمت زندگانی کارمندی و دولتی پیش رفته است.

وی در ادامه سخنانش توضیح داد: آیت الله شمس آبادی نمونه شخصیتی بود که تنها از کمک‌های مالی مردمی استفاده می‌کرد و نه تنها زندگانی خود را اداره می‌کرد بلکه منشأ خدمات فرهنگی فراوانی برای مردم بود این در حالی است که امروزه ما روحانیت را در همه جا می‌بینیم الا در جاهایی که باید ببینیم و جای اصلی روحانیون در مساجد است و آنان باید بتوانند از ابزارهای سنتی تبلیغ و تربیت خود استفاده کنند.

وی در پایان صحبت‌هایش در تکمیل شناخت اسلام فرهنگی و اسلام سیاسی گفت: شهید آیت الله شمس آبادی فعالیت‌های سیاسی داشته‌اند و اینکه می‌گوئیم شخصی به پروژه فرهنگی در اسلام اعتقاد دارد منظور این نیست که کار سیاسی ندارد به عنوان نمونه ایشان از امام خمینی در سال ۱۳۴۲ حمایت کرده است. به همین نسبت کسی که معتقد به اسلام سیاسی است می تواندفعالیت‌های فرهنگی اجتماعی زیادی داشته باشد اما آنچه مهم است افق افراد است؛ در اسلام سیاسی هدف نهایی استیلای اسلام و حاکمیت آن بر یک کشور یا حتی جهان است و این مطلب در چهارچوب ذهنی آن زمان آقای شمس آبادی و طرفدارانش وجود نداشت بلکه صورت مسئله ایشان به شدت فرهنگی بود وحول دفاع از مبانی و اعتقادات و بسط شعائر دیده می‌شد.

امام خمینی
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید