محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

كرامتي از پس سه قرن

سال ها پیش در دوره پهلوی دوم دو مسجد جامع اصفهان در وضعیتی ناگواری قرار گرفتند. حکومت وقت تصمیم گرفته بود به بهانه حفظ میراث فرهنگی و آثار تاریخی نماز خواندن را در این دو مسجد تعطیل کند. در آن زمان یک روحانی شجاع به نام آیت الله محمدباقر زند کرمانی با تلاش های خود این توطئه را خنثی کرد و حتی در مقطعی کوتاه نماز جمعه به امامت حاج آقا رحیم ارباب نیز در مسجد جامع یا همان مسجد جمعه برقرار می شد. پر واضح است که حتی اگر هدف ما حفظ یک مسجد تاریخی هم باشد رفت و آمد یعنی برقراری نمازهای روزانه بهترین راه زنده نگه داشتن مسجد است.

این مقدمه را به این واقعیت اضافه کنید که اصفهان مانند مشهد، قم، شیراز و ری نيست كه حرم داشته باشد. امام زاده مطرحی ندارد و همواره دو قطب زیارتی مردم دو نقطه بوده است. اول تخت فولاد که علاوه بر مکان دفن مردم و علما، سرزمینی معنوی نیز بوده است و با اختلاف، مقبره علامه مجلسی مورد توجه مردمان بوده است.

پس از بیان این دو مقدمه وارد مبحث توریست می شویم. رونق گردشگر ایرانی و خارجی سیاستی صحیح برای تولید درآمد است که در پی آن برکات زیادی حاصل می شود اما در اینجا یک نکته بسیار مهم وجود دارد. اماکن مذهبی برای زیست مومنانه مردم یک ناحیه درست شده اند و از همین جهت اهمیت دارند و صرفا مکان هایی برای تماشا نیستند. توریست آن صنعتی است که با ورودش می تواند یک مکان را از معنای اصیل خود تهی کند و آن را معنایی توریستی دهد. به طور مشخص می توان گفت این وضعیت برای مسجد جامع عباسی اصفهان در سال های اخیر رخ داده است اما این حالت برای حرم امام رضا در مشهد رخ نداده است.

در واقع حرم امام رضا و یا حرم حضرت معصومه همان کارکرد مومنانه را برای مردم دارد و در کنار آن موجب برکت و رونق گردشگری هم شده اند. این وضعیت صحیح و ایده آلی است که در اصفهان باید به دنبال آن باشیم و همین الگو کم و بیش برای دو مسجد جامع مورد انتظار است.

فرق زیست مومونانه با نگاه گردشگری آن است که گردشگر صرفا تماشاچی است و بعضا منفعل است و بیشتر در چهارچوبی مقتصدانه در میانه بازار و فضای تفریح و سرگرمی حضورش تعریف می شود اما در حالت اول که ایده آل ماست انسان در مکان تاریخی کاملا درگیر می شود و خودش یک بازیگر است. کنش او کنشی است که امری معنوی بده بستان دارد و خلاصه او بیکار نیست. این حالت را ما در عزاداری ها هم شاهد هستیم در آئین های عزاداری تاریخی ما همه شاهدان و حاضران به نوعی درگیر می شوند و آئین عزاداری با کنش آنان پیش می رود اما در حالت مصرف رسانه ای و یا نگاه گردشگرانه صرف، این محیط است که غالب است و گردشگر تنها یک مصرف کننده یا صرفا شاهد است.

حال به سراغ دو مسجد محل بحث خود می رویم. واقع بینانه باید بگوییم مسجد جامع اصفهان در میانه بازار و در کنار فضای میدان نقش جهان، از حالت ایده آل ما بسیار دور شده است. فعلا به این مسجد و عوامل به وجود آمدن چنین وضعیتی نمی پردازیم اما خوشبختانه باید اعلام کنیم که مسجد جامع کهنسال اصفهان چنین وضعیتی دارد و هنوز جای امیدواری است که با مدیریت و درایت به سمت حالت ایده آل پیش برویم.

اما چرا مسجد جامع در نگاه توریستی بلعیده نشده است برای آن که این مسجد عظیم در میانه تلاطم روزمرده مردمان شهر اصفهان است و همانطور که گفتیم مسجد برای زنده بودنش باید در میانه زندگی باشد و مسجد جامع دقیقا این طور است. در واقع این که گفته می شود این مسجد گالری معماری ایران است که البته سخن صحیح و ارزشمندی است سبب حیات امروزه آن نشده است سبب حیات آن رفت و شد مردمان است.

اما این رفت و آمد رکنش چیست؟ بی شک یکی از ارکانش اگر نگوییم بالاترين رکن آن وجود مقبره عالمان جلیل القدری است که محور آنان علامه مجلسی است. نوعی حس معنوی محکم میان مردم اصفهان و این بارگاه وجود دارد که موجب رفت و آمد شده است رفت و آمدی که حیات بخش است و ان فضا را از فضایی صرفا توریستی و تفریحی و مشاهده گرانه خارج کرده است.

این معجزه مردی است که از پی سیصد سال هنوز چنین کرامتی دارد و دم حیات بخشی او هنوز می تواندیکی از دو اثر اصلی تاریخی اصفهان را از آسیب نجات دهد. کاری که مورد غفلت مدیران بوده است اما مجلسی خود با حیات باطنی دائرمدار امر حفاظت از خود و میراث فرهنگی شیعه است.

میراث فرهنگیمسجد جامع
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید