ویرگول
ورودثبت نام
محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

ماجرای داعی الاسلام و مناظره با مبلغان مسیحی (بخش اول)

ماجرای سید محمد علی حسنی را از آن جا باید خواند که در مدرسه صدر بازار اصفهان، حجره ای گرفت تا همجوار آخوند کاشی باشد. او شوق شرکت در درس حکمت آخوند کاشی و جهانگیرخان قشقایی را داشت و از محفل درس خارج فقه و اصول آقانجفی اصفهانی هم بهره می برد.

در همان ایام بود که محمدعلی درباره آینده زندگی خود دچار تردیدهایی شد. او نمی خواست تمام عمر خود را به پای درس و بحث رسمی بگذارد تا در نهایت بزرگ حوزه یا دانشمند اول زمان خود شود. چیزهای دیگری در ذهنش بود اما درست نمی دانست که چه می خواهد اما در این میان این را خوب می دانست که گوهری ارزشمند است همان طور که استادش آخوند کاشی گفته بود: سید محمدعلی جواهر است.

سید محمد علی داعی الاسلام
سید محمد علی داعی الاسلام


در همان روزگار اتفاق خاص در زندگی او رخ داد. علاقه مفرط او به ادبیات فارسی او را به میان جمعی ادبی کشاند و از آن به بعد دیگر مقید بود که به طور منظم در محفلی ادبی که رکن الملک برگزار کننده آن بود، شرکت کند. او در آن جمع نیز مانند درس مدرسه، خوش درخشید.[1]

اما اتفاق دوم دقیقا چیزی بود که مسیر زندگی او را کاملا عوض کرد. جمعی از مبلغین مسیحی که از اروپا به هند رفته بودند، فارسی یاد گرفته و در ایران فعالیتشان رونق گرفته بود. یکی از معروف ترین مبلغان مسیحی در آن زمان شخصی به تیزدال بود که در هند کتابی به نام «ینابیع الاسلام» در رد اسلام نوشته بود و این کتاب زمینه ساز بحث های فراوانی در داخل ایران بود.

تیزدال نماینده کلیسای انگلستان در هند بود. او بر زبان های هندی پنجابی عربی و فارسی تسلط دشت. هم مورخ بود و هم زبان شناس. (ناجی، 71) ینابیع الاسلام ابتدا در هند منتشر می شود و بعد به ایران می آید و بیشترین جنجال ها را در میان کتاب های آن زمان در رد اسلام دارد (ناجی، 72)

تیزدال علاوه بر این فالیت ها در اصفهان دستگاه چاپی خریداری می کند و متون فارسی مروج مسیحیت را نشر می دهد.(ناجی، 72)

تیزدال علمای اصفهان را به مناظره دعوت می کند. حوزه علمیه اصفهان با مشورت رکن الملک، محمد علی حسنی را برای این امر معرفی می کنند. [2]

سید در ابتدا مقداری زبان عبری را می آموزد تا بتواند از متن مستقیم عهد عتیق و جدید استفاده کند. او به متون مبلغان مسیحی علیه اسلام هم مسلط می شود و سعی می کند جواب هایی استدلالی در این زمینه سامان دهد.

عاقبت روزهای گفتگو و مناظره فرا می رسد. به ابتکار حاج آقانورالله اصفهانی و به همت رکن الملک، مکانی به نام اداره دعوت اسلامیه در محله جلفا برای این امر در نظر گرفته می شود. نام این مکان بعدها به «صفاخانه» مشهور می شود. مکانی در قلب محله ارمنی نشین اصفهان. جایی که مردم اعم از مسیحی و مسلمان اجازه داشتند بنشینند و مناظره نماینده مسلمان و نماینده مسیحی را تماشا کنند و خوب بیندیشند.

اولین شماره نشریه الاسلام
اولین شماره نشریه الاسلام


گفتگو عمدتا بر محور استناد به کتاب های مقدس قرآن و عهدین بوده است. دو طرف به خوبی حرف یکدیگر را می شنیدند و در عین احترام، نظرات یکدیگر را نقد می کردند. فضای حاکم بر جلسه کاملا کلامی و البته استدلالی بوده است.

اینجا درست زمانی است که سید محمد علی، به لقب «داعی السالام» مفتخر می شود. لقبی که تا پایان عمر و حتی بعد از آن برای او باقی می ماند. اما ماجرا درست از زمانی اوج می گیرد که داعی الاسلام تصمیم می گیرد، متن گفتگوهای صفاخانه را در نشریه ثبت کند. به همین دلیل از سال 1320 قمری، در اصفهان نشریه ای به نام «الاسلام» منتشر می کند که ماهنامه بوده و به مدت سه سال در اختیار عموم قرار می گرفته است.

این نشریه عمدتا به همان گفتگوهای صفاخانه اصفهان اختصاص داشته است و امروز هم متن آن نشریات در کتابی با عنوان «الاسلام» به همت محمدکاظم نجفی و سایرین توسط نشر آرما منتشر شده است. [3]

انتشار شماره های نشریه الاسلام به همت محمدکاظم نجفی
انتشار شماره های نشریه الاسلام به همت محمدکاظم نجفی


داعی الاسلام درشماره اول نشریه الاسلام از آرزوی بلند خود می گوید: «چون سالهاست دعات عیسویه می گفتند که چرا اهل اسلام جواب ما را نمی دهد با آن که از دول فرنگستان به بلدان اسلامی می آییم و اداره دعوت مفتوح می نماییم، کرورها در سال مخارج آن می کنیم. در هر سال کتب فراوان در رد اسلام طبع می کنیم و به دست اهل اسلام می دهیم. از این جهت در اصفهان به امر حاج آقا نورالله صفاخانه را در محله جلفا دایر شد.

گفتگوی دعات اسلامیه و مسیحیان و دعات ایشان تقریر می شود و در این اوراق برای انتفاع مسیحیان و مسلمانان دور مندرج می گردد. امید داریم کم کم دات اسلامیه به ممالک خارجه بفرستیم و حجت را بر اهل جهان تمام کنیم»[4]

به عبارتی می توان گفت افق ذهنی داعی اسلام نه تنها دفاع از هویت اسلامی در برابر نفوذ فرهنگ بیگانه بوده است بلکه او امید آن داشته که روزی داعیان اسلام را برای تبلیغ دین حق به سراسر جهان روانه کنیم و این عمل خود را آغازی از این مهم می دانسته است.

برای همین او در این مدت زمان، انگلیسی را هم آموخت. از متن های نشریه الاسلام مشخص است که سید هم بیان و قدرت اقناع بالایی دارد و هم زمان شناس است.

روزگاری دیگر او روانه هند شد. شهرت مجله الاسلام در تمام حوزه فارسی زبان پیچیده بود و در این میان در بمبئی، آوازه داعی الاسلام و تلاش های او پیچیده بود. عاقبت ایرانیان بمبئی از داعی الاسلام خواستند که به هند بیاید و بساط مناظره را در آن سرزمین هم به راه بیندازد.[5]

داعی اسلام که اشتیاق فراوان و هدف مشخصی در زندگی داشته به طرز حیرت آوری زبان اردو را هم دو ماهه یاد می گیرد! یکی از ثمرات تلاش و در آن سال ها انتشار روزنامه «دعوت الاسلام» در 1324 هق در هند است. از آن جا که این نشریه هم به زبان فارسی و هم اردو منتشر می شد دایره مخاطبان وسیعی و گسترده ای داشت.


منبع: صفاخانه اصفهان در گفتگوی اسلام و مسیحیت، ادیان، به تصحیح حیدر عیوضی و مقدمه حامد ناجی

[1] آن چه از زندگانی سید محمدعلی حسنی تا به این جا گفته شده برآمده از مجله « آیین اسلامی اصفهان سوم تیر 1325 شماره مسلسل 117 صفحه 24» است

[2] آیین اسلام

[3] رجوع شود به مقدمه کتاب الاسلام، چاپ اول 1393، اصفهان آرما نوشته محمد کاظم نجفی

[4] الاسلام، ص 35 و 36

[5] آیین اسلام ص 25

داعی الاسلاممبلغان مسیحیالاسلامصفاخانه
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید