محمود فروزبخش
محمود فروزبخش
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

مصلح الدین مهدوی و دغدغه سیاسی او

هر نویسنده ای از پس تلاش های علمی و تحقیقی خود هدفی را دنبال می کند. این هدف والا به نوعی جهت دهنده تمام نوشته های اوست. این هدف چه بسا به صورت آشکار بیان نشود و نویسنده بی پرده به آن در کتاب هایش اشاره نکند اما اهل دقت به خوبی متوجه مقصود او می شوند و پیوسته این مهم را می دانند که نخ تسبیحی بعضی از آثار نویسنده را به یکدیگر وصل کرده است.

سید مصلح الدین مهدوی از نویسندگان معاصر و از جمله اصفهان پژوهان برجسته است. وی آثار متعددی دارد و بعضا در نوشته هایش به سراغ موضوعاتی رفته که تا قبل از آن یا کمتر به آن پرداخته شده یا آن که اصلا به دیدی دیگر به آن نگریسته شده است.


سید مصلح الدین مهدوی در حوزه اصفهان شناسی به خصوص اعلام و رجال آن تلاش های بسیار ستودنی و بی نظیری برداشته است اما در کنار این آثار برخی از علمای بزرگ را نیز به صورت جداگانه و مفصل مورد بررسی قرار داده است.

از جمله این علما می توان به علامه مجلسی اشاره کرد که در دو جلد کتاب «زندگی نامه علامه مولی محمد باقر مجلسی» به صورت مفصل بیا شده است و از جمله آثار قابل استناد در شناخت بیشتر این نابغه عالم حدیث است.


در کتاب «ارمغان اصفهان»، شرح حال آیت‌الله سید علی بهبهانی را نگاشت و در «بیان المفاخر» زندگانی سید محمدباقر حجت الاسلام شفتی و خاندانش را محل بحث قرار داد. نوشته هایی در مورد زندگانی آیت الله العظمی بروجردی و همچنین آیت الله شهید شمس آبادی وجود دارد.

اما یکی از مهم ترین کارهای مهدوی نگارش کتاب سه جلدی «تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در دو قرن اخیر» است که محتوای داخل آن لزوما با عنوان کتاب تطبیق ندارد و به طور مشخص در سه مجلد زندگانی و آثار علمای خاندان نجفی اصفهانی را بررسی می کند. بدون شک این اثر جامع ترین اثر در مورد شناخت این خاندانه صاحب نفوذ در اصفهان بوده است. خاندانی که هم از لحاظ علمی و تسلط بر حوزه و هم مباحث سیاسی و اجتماعی برجسته و قابل توجه هستند.

شاید آن نخ تسبیح پنهان آثار رجال شناسی مهدوی از همین جا آشَکار شود. توجه ویژه مصلح الدین به علمای بزرگی از اصفهان که سابقه اجتماعی برجسته ای دارند و به واسطه ردپای آنان در سیاست مورد تهمت هم بوده اند. آری مصلح الدین مهدوی مشخصا به سراغ چنین سوژه هایی می رود. سوژه هایی که از پس تاریخ نگاری پهلوی مورد هجوم و بی مهرهای فراوان قرار گرفته اند.

در خاندان نجفی، سرشناس ترین فرد یعنی آیت الله العظمی آقانجفی چنین وضعیتی دارد و نویسنده از پس خروارها طعن و حتی تحریف تاریخ به دفاع از این مرجع عالی مقام نهضت های تحریم تنباکو و مشروطه می رود. او به استناد به اسناد و استدلال های دینی برای اولین بار به صورت مبسوط چهره مظلومیت از این مجتهد شیعی برمی دارد.


البته این اولین باری نیست که چنین می کند. سید شفتی و علامه مجلسی نیز وضعیتی مشابه دارند. در آن ایام از سوی برخی روشنفکران علامه مجلسی مورد هجوم قرار گرفته است. او متهم به عادی سازی روابط با پادشاهان ظالم و بی لیاقت دوره آخر صفویه است. چنین برچسبی برای صاحب گنجینه بحارالانوار سنگین است. مجلسی با فهمی از سیاست به دربار می رود و ارتباط او با حکومت معنادار است. مجلسی به دنبال دینی کردن آنان است و این به هیچ وجه به معنای دنیایی شدن مجلسی نیست.

فهم این مطلب دشوار است و برای کسانی که فعالیت سیاسی را تنها در سایه انقلاب و براندازی درک می کنند، محال استا حال آن که حرکت سیاسی در نزد این بزرگواران بسیار عمیق و به صورت مستمر در طول کل تاریخ است.

نفر دیگری که مورد ظلم و طعنه قرار گرفته سید شفتی است. کسی که مشخصا در اصفهان اجرای حدود می کرده و به انواعی نشان می داده که قصدی در سیاست دارد و نسبت به امور بی تفاوت نیست. این طرف سید شفتی نیز سبب سوتفاهم ها شد.

در کل سیاسی بودن این حضرات باعث پرخاش هایی نسبت به مقام ایشان گردید. تنها کار علمی و حساب شده بدون از شعار می توانست این گردها را کنار بزند. مصلح الدین مهدوی این رسالت را برای خود انخاب کرده بود. چنانچه به سراغ این سری از کتاب های ذکر شده او بروید مطلب برای شما روشن می شود.

پس در نهایت می توانیم بگوییم یک مورخ می تواند نوعی از کنش سیاسی را دنبال کند بدون آن که خودش انسانی باشد که در خط مقدم مبارزه باشد بلکه منظور او از سیاسی بودن بینشی است که مخاطبش را تا مقصودی بلند در سیاست پیش می برد.

علامه مجلسی
نویسنده و اصفهان اندیش
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید