محمود فروزبخش در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به مناسبت 27 شهریور، روز شعر و ادب فارسی، درباره استاد جلالالدین همایی گفت: از جمله مشاهیر معاصر مدفون در تخت فولاد اصفهان، استاد جلالالدین همایی است. شخصیت ایشان را باید به جامع بودن و پرکار بودن شناخت و صحبت درباره شخصیتش فرصت بیشتری را میطلبد. استاد همایی علاوه بر شاعری و ادیب بودن، مورخ و مصحح و مجتهد هم بوده است.
بینظیر در مادهتاریخسرایی
فروزبخش ضمن بیان اینکه از استاد جلالالدین همایی حدود 15هزار بیت شعر به یادگار مانده است، درباره وجهه ادبی این شخصیت فاخر بیان کرد: اگر بخواهیم روی وجهه شعر و ادب ایشان متمرکز شویم، باید گفت ایشان در یک خانواده ذاتا شاعر بزرگ شد. تخلص پدر ایشان در شعر «طرب» بوده و پدربزرگش هم تخلص «هما» را برگزیده و خودش هم متخلص به «سنا» بوده است. ایشان هم به عربی و هم به فارسی شعر میسروده و از سبک قدیم استفاده میکرده و شعرهایش استواری خاصی دارد. او در مادهتاریخسرایی بینظیر و در قصیده پیرو سبک خراسانی بود.
در زمان استاد جلالالدین همایی به کارهایش چندان توجهی نمیشده و سالها بعد آثار او ارزش یافته است. یکی از این کارها که ارزشش سالها بعد معلوم شد، کتاب «مولوینامه» است که در دو جلد در سال 1354 منتشر شد.
اين کتاب به برخی سؤالات درباره دشواریهای کتاب مثنوی پاسخ میدهد و ما را با مبانی کلامی و عرفانی و نظری مولانا بیشتر آشنا میکند و کتاب زندهای برای امروز ما محسوب میشود. این در حالی است که سالها بعد دنیا متوجه نام مولانا شد و مولوی بیش از گذشته برای ما مهم شد. افزون بر این، همایی درباره شخصیتهای دیگر هم آثاری از خود به جای گذاشته است؛ شخصیتهایی همچون غزالی، ابوسعید ابوالخیر، حافظ و خیام.
دارنده توشهای پربار از علوم عقلی و نقلی
این پژوهشگر تاریخ به بیان ابعاد دیگر شخصیت جلالالدین همایی پرداخت و گفت: ایشان در بحث تصحیح ید طولایی داشته و آثار مهمی را تصحیح کرده است. معروفترین اثر تصحیحشده به دست او، «التفهیم» ابوریحان بیرونی است که با ضمائمی که خود ایشان اضافه کرده، اثر بینظیری خلق شده است.
وی با اشاره به اینکه استاد همایی گاهی برای پیدا کردن یک نسخه ادبی صدمهها و خون جگرهای بسیاری میخورد، افزود: ایشان عضو فرهنگستان ایران بوده و با مؤسسه دهخدا هم همکاری میکرده و شخصیتهای مهمی همچون محمد معین از علم ایشان بهره میبردهاند. استاد همایی در دبیرستانها و مدارس تدریس میکرده و مؤلف کتابهای درسی هم بوده است؛ من جمله دستور زبان فارسی برای دبیرستان و دبستان و همچنین صناعات ادبی برای دبیرستان و دانشگاه.
همایی در حالی به سمت ادبیات ما نظر دارد که از آموختن هیچ علمی در گذشته کوتاهی نکرده است. او علوم عقلی و فلسفه را نزد حکیم خراسانی آموخت و در فقه به درجه اجتهاد رسید. سید محمدباقر درچهای از شناختهشدهترین استادان ایشان است. همایی در هیئت و نجوم از حاجآقا رحیم ارباب بهره برد و کلا جامع معقول و منقول به حساب میآید. این شخصیت بزرگ با این توشه به سراغ تصحیح یا تحلیل یک شاعر ایرانی رفته است.
کاشف زوایای پنهان شهر اصفهان
محمود فروزبخش به سراغ بعد اصفهانشناس شخصیت استاد همایی رفت و بیان کرد: ایشان زمانی که فقط 24 سال داشت، وقتی در حال گشتن به دنبال قبر بزرگان اصفهان بود، در محله عباسآباد گذرش به محله لنبان میخورد و آنجا با مکانی برخورد میکند که مردم به آنجا «قبر آقا» میگفتند. او کنجکاو میشود تا بداند صاحب قبر کیست. سنگ قبر زیر خاک بوده. او خاکها را کنار میزند و به یک غزل از صائب تبریزی برمیخورد. با توجه به اینکه اطراف این قبر همه خاندان صائب مدفون بودهاند، یقین پیدا میکند که اینجا قبر صائب است و وقتی این مطلب را با علامه الفت در میان میگذارد، ایشان هم تایید میکند. این مقدمهای میشود تا سالها بعد مقبره صائب در خیابان صائب اصفهان ساخته شود و به نوعی ایشان در کنجکاویهایی که داشته، آرامگاه بزرگترین شاعر تاریخ اصفهان را پیدا میکند. همین طور که قبر عبدالمجید طالقانی، بزرگترین شکستهنستعلیقنویس تاریخ ایران، مخفی بوده؛ اما میدانستند که حدودا در ورودی تکیه میر دفن شده است. ایشان با همان کنجاوی آن سنگ قبر را هم پیدا میکند.
ایشان در اصفهانشناسی سعی و همت چشمگیری داشته است و تا به امروز نزدیک به 10 جلد کتاب به همت دخترش در زمینه اصفهانشناسی کار شده که مشتمل بر تاریخ اصفهان، ابنیه اصفهان و مشاهیر اصفهان است.
کارشناس مرکز مشاهیر تختفولاد اصفهان اشاره کرد: ایشان در مقدمه یکی از کتابهایش میگوید: «من بسیار خون دل خوردم؛ اما اثر مثبتی از دیگران ندیدم.» کاملا مشخص است که تحقیقات علمی ایشان درباره زوایای پنهان شهر اصفهان و معرفی آثار، مغفول بوده و امروز است که ما همایی را به عنوان یک انسان بزرگ و استاد مسلم میشناسیم.
فروزبخش ضمن بیان این نکته که نام ایشان در کنار نامهایی همچون مصلحالدین مهدوی و عبدالآخوند گزی، از جمله معروفترین نامهای اصفهانشناسان است، گفت: به نظر میآید بحث مولویشناسی و اصفهانشناسی ایشان بیش از هر بحث دیگری بتواند با دنیای امروز ما گفتوگو کند.
او در خصوص شعر حکشده روی سنگ قبرش بیان کرد: روی سنگ قبر استاد همایی شعر سادهای آمده. با توجه به اینکه همایی همیشه شعرهای وزین و ادیبانه میسروده، شعر سنگ قبرش یک شعر ساده و همهفهم است:
یارب به درِ تو آمدم شرمنده/ از بارِ گناه سربه زیر افکنده
من بنده عاصیام، تو مولای کریم/ عفو از تو روا بوَد، گناه از بنده.
علت این ساده بودن شعر سنگ قبر شاید این حقیقت را برساند که من در نزد حضرت حق مقام پایینی دارم. این در حالی است که ایشان روی دیواره آرامگاه فردوسی قصیدهای بسیار درخشان دارد که اینگونه آغاز میشود:
ای صبا ای پیک مشتاقان پیامی بر زمن/ سوی طوس آن سرزمین نامداران زمن
همایی، مدافع هویت
او شخصیت استاد همایی را بر خلاف ظاهر آثارش، داراي يك اثر سياسي دانست و بیان کرد: استاد همایی به هیچ وجه یک چهره سیاسی نداشته و تمام عمرش را به کار روی متون گذراند. اما به نظر من در زمانهای که چرخ مدرنیته تقلیدی از جانب حکومت پهلوی سرعت گرفته بود و به سنت اسلامی توجهی نمیشد و حتی جاهایی تاکید داشت که با رجوع به ایران باستان از این گنجینه 1400ساله ما بگذرد، همایی با رجوع به این تاریخ 1400ساله و تنظیم آنها به نوعی یک کار غیرمستقیم سیاسی انجام میداد. وقتی ایشان حتی تصوف را مطرح میکرد، یا آثار ادبا و حکمای ما را که عمدتا عالم دینی هم بودند بررسی میکرد، یا در حوزه عرفان نظری کتاب «مصباح الهدایه» را زنده میکرد، در تمامی این کارها یک نوع حرکت خلاف جریان دیده میشد.
محمود فروزبخش در ادامه اظهار کرد: این اقدامات نشان میداد که این شخص به سیاستی که دوست داشت ایران را به مسائلی همچون ایران باستان و غربی شدن و غرق شدن در تکنولوژی سوق بدهد، کمک نمیکرد؛ بلکه داشت از سنت ما محافظت میکرد و به این ترتیب، همایی یک مدافع هویت به حساب میآید. در یک کلام او از اولین نمونههای پیوند میان حوزه و دانشگاه بود.
فروزبخش در پایان درباره ویژگیهای شخصیتی جلالالدین همایی گفت: او بارها از عناوینی مثل ریاست دانشکده ادبیات و امثالهم دوری کرد، اهل مدیریت نبود و تمام وقتش را، بهخصوص شبها، روی تحقیق گذاشته بود و بعد از نماز صبح میخوابید.
استاد جلالالدین همایی متخلص به «سنا» نویسنده، ادیب، شاعر، ریاضیدان و تاریخنگار معاصر ایرانی، در 13 دی 1278 در اصفهان متولد شد و در 28 تیر 1359 در تهران از دنیا رفت و در تکیه تختفولاد اصفهان به خاک سپرده شد.