صادرات ایران را میتوان به دو گروه «صادرات نفتی و متشقات آن» و گروه «صادرات غیر نفتی» تقسیمبندی کرد که در اینصورت برای گروه دوم با دنیایی از بنگاههای اقتصادی و واحدهای صنعتی کوچک و متوسطی روبهرو خواهیم شد که عرصهها و زمینههای مختلفی کشاورزی، معدنی، دامداری صنعتی اعم از فولاد، کاشی، سرامیک، آلمینیوم، لاستیک، پلاستیک، قطعهسازی، بستهبندی و... در حال فعالیت هستند.
تمام زیرمجموعههای گروه «صادرات غیر نفتی» اگر به صورت صحیح هدایت شوند و بتوانند محصولات خود را در سطح بین المللی تولید کنند، قابلیت صادرات وجود دارد. این موضوع در حالی است که بر اساس آمارهای منتشر شده توسط دولت، بیش از ۹۰ درصد از بنگاههای تولیدی کشور را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند که حدود 90 هزار واحد صنعتی هستند که هر کدام به خودی خود میتوانند به عنوان برند و پرچمدار ایران در سطح بین المللی خوش بدرخشند.
نکته حائز اهمیت اینجاست که این تعداد واحد صنعتی را کارآفرینانی ایجاد کردهاند و بیشک با ایجاد شدن فضای سرمایهگذاری با هدف صادرات امکان افزایش تعداد چنین واحدهای در استانهای مختلف کشور خواهد داشت.
لذا در این نوشتار سعی شده قابلیت این صنایع برای صادرات که کارآفرینان متولیان آن هستند مورد بررسی قرار گیرد. طبق تعریف باید اذعان شود که میزان اشتغال 1 تا 50 نفر به عنوان واحد صنعتی کوچک و از 50 تا 100 نفر (و در برخی تقسیمبندیها تا 150 نفر) به عنوان واحد صنعتی متوسط نامگذاری می شوند و واحدهای صنعتی بزرگ دارای تعداد پرسنل بالاتر از 150 نفر میباشند. بیشک هرچه تعداد پرسنل یک واحد صنعتی کمتر باشد، مدیریت منابع انسانی آن نیز با چالشهای کمتری مواجه خواهد شد.
چهار ویژگی اصلی این صنایع عبارتند از:
1) این صنایع برای برقراری ارتباط موثر خود با دیگر تولیدکنندگان ملی و بین المللی و بازارهای هدف و مشتریان، دارای امکانات، فاقد دستورالعملهای داخلی محدودیتزا، تنوع کانالهای ارتباطی، انعطافپذیری و سهولت بیشتری نسبت به صنایع بزرگ هستند.
2) سرمایهگذاری اندک به جای سرمایهگذاری هنگفت از دیگر ویژگیهای این صنایع است که کارآفرینان را ترقیب به سرمایهگذاری در این صنایع میکند.
3) این صنایع دارای این قابلیت هستند که مکمل یکدیگر باشند، به بیان دیگر مجموعهای از بنگاههای کوچک میتوانند یک زنجیره تولید را تشکیل داده و هر کدام بخشی از تولید را بر عهده گیرند و همین موضوع سبب رونق صنعتی خواهد شد و همچنین میتوانند برای انجام بخشی از فعالیت تولید، در کنار واحدهای بزرگ قرار گیرند که کاهش هزینهها را در پی خواهد داشت.
4) واکنش نشان دادن سریع به رویدادها و محیط داخل و بیرون و همسوسازی خود با شرایط در حال تغییر اقتصاد که همان منعطف بودن اقتصادی- صنعتی است که ناشی از کوچک بودن ساز و کارهای این واحدهای صنعتی است، از دیگر ویژگیهای اصلی میباشد.
واحدهای صنعتی کوچک و متوسط تحت عنوان SMES در تمامی کشورها دارای نقشی حیاتی در توسعه مسیر صادرات و در راستای آن ایجاد شغل و حرفههای نوین از طریق حضور در بازارهای بینالمللی دارند. جوامع توسعه یافته و در حال توسعه با آگاهی داشتن از نقش و تاثیر صنایع کوچک و متوسط در رشد مولفههای اقتصادی و همچنین با اتخاذ راهبردهای حمایتی و برنامهریزی مطلوب سعی در گسترش و رونق این نوع صنایع دارند تا ضمن تبدیل آنان به دانش بنیان شدن بتوانند کارآفرینان دانشی را به حوزه سرمایهگذاری ترغیب نمایند و تحولات مثبتی را در اقتصاد خود به وجود آوردند.
ویژگیهای منحصر بهفرد، پتانسیل و ظرفیتها فوق بالای صنایع کوچک و متوسط، نیاز به اراده و یک برنامه اجرایی قوی دارد تا این پتانسیلها در راستای ایجاد کانالهای صادراتی با بازارهای هدف مورد بهرهبرداری قرار گیرد تا اثربخشی صادراتی در راستای ارزآوری و برندسازی و سوق دادن کارآفرینان به بازارهای جهانی هموتار شود. لذا با توجه به عملکرد نه چندان مطلوب صنایع بزرگ از یکسو و تواناییهای صنایع کوچک و متوسط و نقش آنها در ایجاد اشتغال و افزایش تولید از سوی دیگر لازم است در برنامهریزیهای صادراتی، توجه ویژهای به این واحدها و کارآفرینان شود.
دکتر ملیکا ملک آرا - مولف و مشاور استراتژی کسب و کار