سال 80 بود که به سفر با دوچرخه فکر کردم و با هر کسی در میان میگذاشتم همه مسخره می کردند و می گفتند مگه امکان داره ؟ تو به چه چیزهایی فکر می کنی و دیوونه شدی!!!!
عاشق دوچرخه سواری بودم و یه روز رفتم فدراسیون و موضوع را مطرح کردم و اولین چیزی که گفتند این بود که تو با این هیکل کوچیکت چطوری می خواهی تنهایی سفر کنی؟وزنت چقدره؟توی سفر حداقل ده کیلو وزن کم می کنی؟
و اگر کسی مزاحمت بشه می خوای چیکار کنی؟
تا اون روز به این موضوعات فکر نکرده بودم و این شد یک مانع ذهنی برای من و اون موقع من 40 کیلو بودم و خیلی به این موضوع فکر می کردم که چرا باید در سفر وزن هم کم کنم؟
و این رویا تا سال 88 ادامه داشت و از هر کجا اخباری راجع به این موضوع می شنیدم به دنبال آن می رفتم تا ببینم چجوری شروع کردند؟
ادامه دارد
مه لقا ظهیرالاسلام.مربی درجه 2 دوچرخه سواری