همیشه مسیر رو دوست داشتم! دلم میخواست چشم بدوزم به جاده و ببینم چطور قراره منو به جایی که میخوام برسونه. چه ابری، چه آفتابی، چه شب، چه روز ... همه جورش قشنگ و دیدنی بود.
الان که سال ها گذشته هنوز عاشق مسیرم. البته منظورم فقط جاده نیست. مسیر یعنی هر فرایندی که قراره من رو قدم به قدم به نقطه ای که میخوام برسونه. وقتی برمیگردم و به گذشته نگاه میکنم فقط زیبایی میبینم، تمام تصمیماتی که گرفتم، تمام سختی ها، بی خوابی ها، خستگی ها... دستاورد همه اونها لبخند حاکی از رضایت مراجعینمه، و حال خوبشون. چطور اینهمه حال خوب رو باور کنم وقتی که حتی توی خواب هم نمیدیدم یه روزی به اینجا برسم. الان که بهش فکر میکنم میبینم من کاری نکردم، من اصلا نمیدونستم کجام و چی میخوام و کجا قراره برم. الان میفهمم معنای عبارت " او میکشد قلاب را" چیه؟!
خلاصه اینکه حالم خیلی خوبه و ایمان دارم این حال خوب هر روز بهتر و بهتر میشه.
راستی تا یادم نرفته بگم، سایتم رو چند روز پیش راه اندازی کردم. اسمش و گذاشتم "حامیراه کوچ" به معنی "حامی و همراه شما در مسیرتون". صفر تا صدش رو خودم ساختم و بابتش به خودم افتخار میکنم:)
بهتون معرفیش کردم تا اگه دوست داشتید بهش سر بزنید.
خدایا بی نهایت شکرت...