یکی دیگر از دام های غرب برای ورود فرهنگ ماده گرایی به جهان اسلام، تطهیر علوم اومانیستی با انتساب آن علوم به مسلمانان و اعطای این مدال افتخار به اسلام است که در این مسیر مدیون فرهنگ اسلام و تعالیم بزرگان آن هستند. و اینکه غرب راهی را می پیماید که ادامه و تکامل! سیر علمی موجود در شریعت اسلام است.
اما شیمی و پزشکی امروزی هرگز ادامه کیمیاگری و طب پیش از مدرنیته نیست و در اصل و ساقه تفاوت دارند علم کیمیا اگر در مسیر صحیح و منبعث از وحی باشد جزو علوم الهی و روحانی است که امام علی سلام الله علیه آن را در ردیف کرامات انبیا شمرده اند.
نقل شبهه:
علم شیمی از علوم بسیار قدیم نزد مسلمانان (ایرانی و عرب و ...) است. با اهتمام مسلمانان به علم شیمی، دانشمندان مسلمان نه تنها خرافات را از این علم زدودند، بلکه با نوآوری های خود زمینه را برای پیشرفت های شگفت انگیز در دوره های بعد نیز فراهم آوردند[1].
شیمیدانان پیش از مدرنیته همگی مسلمان بودند و پس از آن شیمی به دست غرب افتاد. و این علوم ریشه اسلامی دارند.
پاسخ:
از آنجا که این کرامت ها! راجع به گذشتگانمان ابتدائاً از جانب مستشرقان به مسلمانان اعطا می شود[2] توضیحی کوتاه راجع به رویکرد مستشرقان می آوریم:
به گفته محققان باید شرق شناسی را به دو مقطع تقسیم کرد:
1ـ روزگاری که مطالعات شرقشناسانه زمینهساز سلطه و استعمار اروپا و غرب است. در این مقطع، شرق و آداب و سنن ملل شرق با نظر تحقیر و تخطئه، و نمادی از عقبماندگی و توحش، مورد مطالعه و نگارش قرار میگیرد.
2ـ روزگاری که نهضتهای ضداستعماری در کشورهای شرقی پا میگیرد. در این مقطع، شرقشناسی چهره عوض میکند و تحقیر، جای خود را به تعظیم و تکریم میدهد اما به دنبال کسب این نتیجه که شرقیها، در شناخت خود، چشم به دهان غربیها داشته باشند و در نهایت با ملاکهای غربی، به شناخت و نقد خویش بپردازند. در هر صورت، حاصل هر دو مقطع شرقشناسی، اثبات سیادت غرب و القای آموزههای غربی بوده است.[3]
در رویکرد دوم مسلمانان را تکریم می کنند چون مثلا شیمیدان دارند! نمیگویند شما بزرگ اید چون شیخ مفید و شیخ طوسی دارید، چون رئیس علی دلواری و میرزای جنگلی دارید. میگویند شما بزرگ اید چون شیمیدان و ریاضیدان دارید امامِ شما علامه است چون معلم شیمی بوده. که نتیجه منطقی آن، اینست که هرچقدر پیشوایانتان با کرامت باشند شکل تکامل یافته و مترقی این عامل سنجش کرامت نزد ما ست.
و اما شیمی و پزشکی امروزی هرگز ادامه کیمیاگری و طب پیش از مدرنیته نیست و در اصل و ساقه تفاوت دارند علم کیمیا اگر در مسیر صحیح و منبعث از وحی باشد جزو علوم الهی و روحانی است که امام علی سلام الله علیه آن را در ردیف کرامات انبیا شمرده اند که مردم پی ظاهر آنند ولی ظاهر و باطن آن نزد امام است[4] با این حال شرع مقدس بدان تشویق ننموده و آن را ترویج نداده است.
سید حسین نصر میگوید:
«کیمیا، چه در اسکندریه، و چه در تمدنهای اسلامیو مسیحی، یک فلسفه کامل طبیعت، و نیز یک علم النفس بوده، و از طریق رموز و تمثیلات عالم جماد، به بیان حقایق عالم روح و رابطه بین طبیعت و عالم معنی پرداخته است. در واقع، علم شیمی مانند جسد کیمیاست که روح از آن رخت بربسته و کالبدی بیجان از خود باقی گذاشته است.»[5]. «میان کیمیا و شیمی جدید یک نوع پیوستگی موضوع بحث وجود دارد، و شاید از لحاظ بعضی از راه و رسمهای عمل نیز شباهتهایی داشته باشد؛ ولی از لحاظ طرز دید و هدف نهایی، فاصله زیادی میان آن دو وجود دارد. در کیمیا، طبیعت مقدس است؛ بنابراین، همة اعمالی که از طرف کیمیاگر بر روی طبیعت صورت میگیرد، از جهت شباهت عالم صغیر با عالم کبیر، تأثیری بر نفس وی دارد. شیمی، برعکس، تنها وقتی جنبه تقدم پیدا کرد که موادی که کیمیاگر با آن سروکار داشت رنگ قدسی خود را از دست دادند، و چنان شد که اعمالی که بر روی آنها انجام میگرفت تنها در خود آن مواد مؤثر میافتاد.»[6]
البته حق این است که شیمی همان جسد کیمیا هم نیست بلکه در راه و رسم و هدف کاملا متمایز از کیمیاست. حتی وجه مادی سازوکار علمیِ کیمیاگری، طبایع اربعه میباشد که در مکتب اهل بیت، نظام طبیعت بر آن اساس است[7] که باز هم ارتباطی به مبنای علوم جدید که برمبنای درک ناقص بشریست ندارد.
توجه داشته باشیم که شیمی، به جابر بن حیان و ابن سینا و ابوریحان نسبت داده نمیشود بلکه تنها در محمد بن زکریای رازی رگه هایی مشابه شیمی امروزی میتوان سراغ گرفت. و تاریخ حکایت دارد که محمد بن زکریا اصلا مسلمان نبوده و کاملا ضد نبوت و ملحد بوده است. این هم شاهدی است در تناسب قبای این علوم با تن عالمش! [8]
[1]. نقش دانشمندان مسلمان در علم شیمی - علی عبدالله الدفاع
[2]. برای نمونه کتاب "مغز متفکر شیعه امام جعفر صادق" که با دروغهای آشکاری ظاهراً از امام علیه السلام تجلیل میکند ولی در پس پرده اهداف خود را دارد.
[3]. اسلام و تجدد مهدی نصیری.
[4]. ومنهم أصحاب الکیمیا. وهو أکثرهم حظا، سئل أمیر المؤمنین علیه السلام عن الصنعة، فقال: هی أخت النبوة وعصمة المروة، والناس یتکلمون فیها بالظاهر وإنی لاعلم ظاهرها وباطنها، هی والله ما هی إلا ماء جامد، وهواء راکد، ونار جائلة وأرض سائلة. وسئل علیه السلام فی أثناء خطبته: هل الکیمیا تکون ؟ فقال: الکیمیا کان وهو کائن وسیکون، فقیل: من أی شئ هو ؟ فقال: إنه من الزیبق الرجراج، و الا سرب والزاج، والحدید المزعفر، وزنجار النحاس الأخضر الحبور الا توقف على عابرهن، فقیل: فهمنا لا یبلغ إلى ذلک، فقال: اجعلوا البعض أرضا، واجعلوا البعض ماء، وأفلجوا الأرض بالماء وقد تم، فقیل: زدنا یا أمیر المؤمنین، فقال: لا زیادة علیه فإن الحکماء القدماء ما زادوا علیه کیما یتلاعب به الناس. ج40 ص168.
[5]. معارف اسلامیدر جهان معاصر
[6]. علم و تمدن در اسلام
[7]. برای مطالعه بیشتر به پایان نامه "تبیین نقش تعادل طبایع اربعه در تعالی اخلاق با نظر به روایات معصومین علیه السلام و حکمای اسلامی" علی عظیمی، دانشگاه قم، دانشکده الهیات و معارف اسلامی مراجعه نمایید.
[8]. کتاب "أعلام النبوة" بر مبنای مناظراتی که میان ابو حاتم احمد بن حمدان بن احمد و رسنانی رازی (متوفی به سال 322 هجری قمری) از یکسو، و ابوبکر محمد بن زکریای رازی از سوی دیگر صورت گرفته است، نوشته شده است. ابوحاتم رازی، زکریای رازی را ملحد میخواند و پاسخِ کفریات وی را به تفصیل میدهد. البته استاد شهید مطهری در الحاد او تشکیک کرده و اظهار نظر قطعی راجع به او را مشکل میداند و احتمال میدهد اینها تهمتهایی از جانب مخالفان او باشد.
بررسی در سبک طبابت ابوبکر محمد بن زکریای رازی گواه آنست که طبابت وی بر مبنای طبایع اربعه بوده ولی التزامی به مبانی اسلام نداشته. در آثار پزشکی او به کرّات ترویج شرابخواری و مواردی که شایسته طبیب مسلمان نیست دیده میشود. او حتی به مداوا با شراب اکتفا نکرده بلکه شرب خمر را سودمند میداند و بدتر از آن، برای کسانی که تمایل به زیادهروی در شرب خمر دارند و کسانی که دوست دارند مستیشان به درازا بکشد نسخه ارائه میدهد.
کسی که دوست دارد در شراب نوشیدن زیادهروی کند، شایسته است، شکمبه را از خوراک خیلی آکنده نکند و شیرینی نخورد، و شوربای چرب نخورد و ... المنصوری فی الطب
آنچه مستی را به درازا میکشاند ... المنصوری فی الطب
چربی خوک توان آبکنندگی بیسوزش را داراست و چربی گوساله کمتر از آن است. المنصوری فی الطب