محمد قاسمی
محمد قاسمی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

خلاصه داستان قسمت چهارم سریال سقوط

خلاصه داستان قسمت چهارم سریال سقوط
خلاصه داستان قسمت چهارم سریال سقوط


اینفو و بیوگرافی سریال سقوط

? موضوع:سیاسی | عاشقانه

کستینگ و بازیگران:

الناز ملک , پدرام شریفی , حمید فرخ نژاد , سجاد بابابی , عباس جمشیدی فر

کارگردان: محمدحسین مهدویان و سجاد پهلوان زاده (به گونه مشترک)

سقوط، نام جدیدترین سریال نمایش خانگی به کارگردانی سجاد پهلوان زاده است که از روز 15 دی 1401 آغاز به پخش کرده است. یک سریال سیاسی/عاشقانه. داستان سریال سقوط درباره یک درام عاشقانه کردی است. بخش هایی از این سریال در شهر سقز در استان کردستان ایران و بخش هایی در اطراف آنتالیای ترکیه فیلمبرداری شد. سرگردی در کردستان (حمید فرخ نژاد) به همراهی دستیارش (سجاد بابایی) ماموریت دارد تا دختری را (الناز ملک) که دل در گروی عشق همکلاسی اش (پدرام شریفی) دارد از اسارت داعشی ها نجات دهد! پیوند عاشقانه آیسان و ژاکان در عبور از روزهای سخت آغازین زندگی مشترک شان، جانی دوباره می گیرد. آن ها برای آبیاری درخت عشق شان راهی ماه عسل می شوند… سفری که پایان اش تاریکی است. خبرهای جدید سقوط سریال در مرحله انتخاب بازیگر است.

دانلود قسمت چهارم سقوط

? خلاصه داستان قسمت چهارم 4 سقوط:

در قسمت چهارم از سریال جذاب سقوط، نیروهای اطلاعات ایران برای بازرسی و تفتیش وارد منزل ژاکان و آیسان در سنندج شده اند، خانه ای پر از مهمات و سلاح جنگی جاسازی شده در دیوار و تشک و حیاط خانه ،از اسلحه تا نارنجک،پر از اسناد و مدارک و پول و پاسپورت و ….

آیسان که همچنان در پناهگاهی در موصل گرفتار است هنگام برخاستن از خواب با عدم حضور بچه اش در کنارش مواجه میشود،طفلی که از سمت مسئول پناهگاه به گروگان گرفته شده است تا از طریق مهر و عاطفه ی مادری آیسان مجبور به ازدواج با ابوخالد یکی از فرماندهان داعش شود.

آیسان برای چندمین بار با افسر ضد جاسوسی ایران تماس می‌گیرد و از شرایط بدی که متحمل شده گله و شکایت می‌کند و او را بی غیرت و نامرد خطاب می‌کند در حالی که تمام تلاش این افسر نجات آیسان از این وضعیت است اما مافوق او مخالفت می‌کند و می‌گوید اولویت با تکمیل اطلاعات فرمانده های داعش و اسناد طبقه بندی شده است و نمی توانند کل نیروهای خود را بخاطر نجات یک نفر به خطر اندازند.

آیسان در حالی که قصد خودکشی دارد با گریه و زاری با مادرش تماس می‌گیرد و حقیقت ماجرا را برای او تعریف می‌کند اینکه وسط داعش گیر افتاده و این بلایی است که ژاکان بر سر او آورده و ژاکان یک داعشی بوده و به او دروغ گفته و فریبش داده است.
افسر ضد جاسوسی که دیاکو نام دارد با دلیل و مدرک بالاخره فرمانده ا

ش را برای کمک به آیسان راضی می‌کند اما آیسان که بعد از تماس آخر که دیگر از کمک آنها قطع امید کرده هیچگونه تماسی با اطلاعات ایران نمی گیرد بنابراین دیاکو به سراغ خانواده آیسان می‌رود و از آنها می‌خواهد هر طوری شده او راضی کنند که با آنها تماس بگیرد.
ابوخالد دوباره به سراغ آیسان رفته و از اینکه منتظر رضایت او مانده خشمگین است،ابوعبیده که مسئول پناهگاه است با گرو گذاشتن جانش به ابو خالد قول می‌دهد که در یک روز باقی مانده از فرصتی که به او داده شده حتما آیسان را راضی به ازدواج کند.
آیسان بیچاره و درمانده که از غم دوری فرزندش به ستوه آمده نزد ابو عبیده می‌رود و رضایت خود را برای ازدواج با ابوخالد اعلام می‌کند.

آیسان که دیگر به مرز جنون و دیوانگی رسیده تصمیم می‌گیرد به زندگی خود و فرزندش پایان دهد.
آیسان تیکه ی جدا شده از آینه ی شکسته رو روی رگ دست فرزندش گرفته است و تماس های مکرر دیاکو با موبایل آیسان لحظات پر از دلهره و استرس را ایجاد میکند.
باید در قسمت بعد شاهد آنچه قرار است بر سر آیسان بیاید باشیم

حال باید دید که در قسمت پنجم 5 از سریال سقوط چه اتفاقاتی در انتظار آیسان است!


سریال سقوطقسمت چهارمخلاصه داستان قسمت چهارم سریال سقوطداستان قسمتچهارم سریال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید