بز همانند گاو و گوسفند یک حیوان نشخوار کننده می باشد. این به این معنی است که آنها دارای معده چهار قسمتی می باشند. بزها به عنوان نشخوار کننده نیازمند فیبر کافی برای عملکرد مناسب شکمبه هستند. عملکرد شکمبه مرتبط با نشخوار می باشد که برای حفظ بزاق كافی و pH مناسب برای میکروارگانیسم های تجزیه کننده سلولز عمل کرده و نسبت استات به پروپیونات بیشتری در مایع شکمبه تولید می کند.
تجزیه میکروبی اجزای جیره باعث فراهم آمدن انرژی برای رشد، نگهداری، شیردهی و تولید مثل می شود. درک کاملی از نقش فیبر جیره به عنوان ماده مغذی و هضم آن در گاو وجود دارد اما در مورد بز تحقیقات محدودتری صورت گرفته است. بزها در رفتار خوردن، مصرف خوراک، انتخاب جیره و سرعت خوردن با گاو و گوسفند متفاوت هستند. به دلیل همین تفاوت ها نمی توان دانش موجود درباره بقیه نشخوار کنندگان را به بزها تعمیم داد. مجرای گوارشی حیوانات اهلی متفاوت از یکدیگر است و این تفاوت مربوط به استفاده از اجزای مختلف جیره می باشد. حیوانات براساس نوع جيره شان به سه گروه تقسیم می شوند.
علفخواران: این حیوانات دارای سیستم هضمی هستند که برای خوردن و هضم کردن مواد فیبری گیاه سازگاری دارند.
گوشتخواران: حیواناتی هستند که سیستم هضمی آنها برای هضم گوشت و اجزای آن سازگاری دارند.
همه چیزخواران: دارای سیستم هضمی می باشند که برای مصرف مخلوطی از مواد گیاهی و حیوانی مطابقت
وهضم دارد.
به عنوان یک نشخوار کننده، بز بالغ می تواند مواد فیبری را مصرف یا هضم نموده، بنابراین به عنوان گیاه خوار طبقه بندی می باشد. بقیه نشخوار کنندگان شامل گاو، گوسفند، گوزن و بسیاری از نشخوار کنندگان وحشی میشود. از بین سم داران نشخوار کنندگان بیشترین تعداد و گسترده ترین پستانداران علفخوار هستند.
از 250 گونه شناخته شده، 68 گونه هنوز وجود دارد که 4 گونه از آنها (گاو گوسفند گاومیش) اهلی شده هستند، در این مقاله به فیزولوژی هضم و متابولیسم مواد غذایی و قسمت های مرتبط با آن در نشخوارکنندگان پرداخته می شود.
بزها و گوسفندان بالغ نشخوار کنندگان علفخوار هستند. مجرای گوارشی آنها شبیه گاو، زرافه، گوزن و آهو است و شامل دهان، مری، معده چهار قسمتی، روده های کوچک، سکوم و روده بزرگ می باشد. در بزغاله، این چهار قسمت شامل شکمبه (30 درصد معده را شامل می شود)، نگاری، هزارلا و شیردان (70درصد معده را شامل می شود) است. بنابراین دستگاه گوارش بزغاله شبیه حیوانات تک معده ای است.
با گذشت زمان، این مقادیر تغییر می کنند نشخوار کنندگان برای انسان بسیار حایز اهمیت هستند، زیرا آنها قادرند کربوهیدرات های غیر قابل هضم و بسیاری از موادی را که انسان قادر به هضم آنها نمی باشد، هضم نموده و آنها را به پروتئین ها و محصولات مفید برای استفاده انسان تبدیل کنند.
دستگاه گوارش بز بالغ حدود 7 تا 8 درصد وزن بدن را شامل می شود، باید این نکته مورد توجه قرار گیرد که حجم و وزن معده براساس میزان مصرف خوراک، ترکیب جیره و رفتار خوردن متغیر است. شکمبه بز بلندتر و باریک تر از گوسفند است.
دهان: دهان طوری طراحی شده است که خوراک را گرفته و از نظر اندازه به ذرات کوچکتر کاهش داده و آن را با بزاق مخلوط می کند. بزاق به عنوان لیز کننده برای تسهيل عمل بلع لازم می باشد. بزها دارای زبان و آرواره ی نوک تیز، لب های باریک و یک دهان عمیق می باشند. بزها نیز همانند بقیه نشخوار کنندگان، فاقد دندان نیش یا پیش بالا هستند.
آنها توسط دندان های پیشین پائینی، لب ها و زبان غذا را به داخل دهان می برند.
مری : این بخش شبیه لوله می باشد که از دهان تا معده ادامه دارد. مری که از طریق تقاطع شکمبه و نگاری به داخل معده باز می شود، به انتقال گازها و خوراک کمک می کند.
شکمبه : بزرگترین بخش چهار قسمتی معده می باشد. ظرفیت شکمبه بزها براساس نوع خوراک مصرفی، از
11.5 تا 23 لیتر متغیر است. شکمبه پوشیده از برآمدگی های انگشت مانندی به نام پرز یا پاپیلا می باشد که باعث افزایش سطح جذب شکمبه می شود. این بخش همچنین شامل میکروارگانیسم های متعددی از جمله پروتوزوا و باکتری می باشد که باعث فراهم آوردن آنزیم برای شکستن فیبر و بقیه بخش های خوراک می شود .
میکروارگانیسم های شکمبه همچنین باعث تبدیل اجزای خوراک به محصولات مفید مثل اسیدهای آمینه، ویتامین های گروه B ویتامین K می شود. پس از آن، خود این میکروارگانیسم ها در روده کوچک هضم شده تا این مواد مغذی را برای استفاده حیوان آزاد کنند .
میکروارگانیسم های شکمبه در طی مراحل هضم، گازهای متعددی از جمله متان و دی اکسید کربن آزاد می کنند. حیوان به طور طبیعی، این گازها را توسط آروغ زدن آزاد می کند. اگر گازها به طور بسیار سریع تولید شوند و حیوان قادر به حذف آنها نباشد، یک حالت کشنده به نام نفخ پیش می آید. این حالت بیشتر در اثر مصرف مقادیر زیادگیاهان لگومینه رخ می دهد.
نگاری : این بخش از نظر شکل ظاهری، شبیه لانه زنبور بوده و در زیر قسمت ورودی مری به معده قرار دارد. بزها وقتی میخ، فلز و غیره را می خورند، در این قسمت مانده و ایجاد جراحت می کنند. نگاری تنها توسط پیچ شکمبه - نگاری از بقیه بخش ها جدا می شود. بنابراین فعالیتهای میکروبی در این بخش نیز اتفاق می افتد.
هزارلا: این بخش دارای تعداد زیادی بخش و لایه می باشد. این قسمت خوراک بلعیده شده را آسیاب کرده و مقداری از آب خوراک را می گیرد.
شیردان: این بخش به عنوان معده حقیقی نشخوار کنندگان شناخته میشود. شیردان همانند معده انسان عمل می کند. غشای مخاطی بخش انتهایی آن شامل سلول های پاریه تال است که اسید کلریدریک ترشح کرده و همچنین دارای سلول های اصلی است که آنزیم پیسین ترشح می کنند.
البته این آنزیم در شکل غیرفعال پپسینوژن ترشح می شود که توسط اسید کلریدریک به شکل فعال یعنی پیسن
تبدیل می شود. پیسین مسئول شکستن پروتئین های خوراک می باشد.
روده کوچک: خوراک نیمه هضم شده وارد اولین بخش روده کوچک یا دئودنوم می شود. آنزیم های ترشح شده توسط پانکراس و غده های برونر، ذرات خوراک را به ترکیبات ساده تر می شکنند. این ترکیبات توسط مراحلی در ژژنوم و ایلیوم (دومین و سومین بخش روده کوچک) وارد جریان خون و لنف میشوند. دیواره روده کوچک توسط برجستگی های انگشت مانندی به نام ویلی پوشانده شده است.
سکوم : این بخش لوله مانند که به نام روده کور نیز شناخته می شود، در تقاطع روده های بزرگ و کوچک قرار دارد. مواد وارد شده به این بخش توسط میکروارگانیسم های ساکن در آن، مورد هضم قرار می گیرند.
روده بزرگ: خوراک های هضم نشده و مواد غذایی جذب نشده از روده کوچک وارد این قسمت می شوند. عملکرد روده بزرگ، جذب آب و هضم بیشتر مواد غذایی توسط میکروارگانیسم ها می باشد. روده بزرگ شامل کولون و رکتوم می باشد. گلوله های دفعی در بخش انتهایی کولون، شکل می گیرند.
غدد ضمیمه : غده های بزاقی، کبد و پانکراس در هضم غذا شرکت دارند. بزاق ترشح شده بزاق نقش بسیار مهمی در جویدن لقمه ها دارد. صفرا نیز که توسط کبد تولید و در کیسه صفرا ذخیره و ترشح می شود مسئول امولسیفیه کردن چربی ها در آماده سازی آنها برای هضم دارد. آنزیم های ترشح شده توسط پانکراس در هضم کربوهیدرات ها، پروتئین ها و چربی ها در روده کوچک نقش دارد .