اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید احتمالا اصطلاح پراپ تریدینگ (Prop Trading) به گوشتان خورده است. پراپ تریدینگ که مخفف کلمه Proprietary Trading است، نوعی معامله است است که در آن یک شرکت مالی سرمایه خود را در اختیار معاملهگران حرفهای قرار میدهد تا با استفاده از این سرمایه در بازارهای مالی به فعالیت و معامله بپردازند. به عبارت بهتر تریدرها استخدام این شرکتها میشوند و به جای استفاده از سرمایه خود، از سرمایه شرکت برای کسب سود مستقیم استفاده میکنند. هدف اصلی پراپ تریدینگ، کسب سود مستقیم از بازار است و سود بدست آمده بین تریدرها و شرکت مربوطه تقسیم میشود و برای این کار معمولا از استراتژیهای مختلفی استفاده میکند. در ادامه به بررسی بیشتر پراپ تریدینگ، مزایا و استراتژیهای آن میپرازیم.
نحوه عملکرد پراپ تریدینگ
پراپ تریدینگ زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت مالی یا تجاری با قرار دادن سرمایه خود در اختیار معاملهگران حرفهای برای انجام معاملات و کسب سود استفاده میکند. این معاملات معمولاً ماهیت سفته بازی دارند و از طریق انواع مشتقات یا ابزارهای سرمایهگذاری انجام میشوند، و هدف اصلی این معاملات کسب سود از نوسانات بازار است.
معاملهگرانی که میخواهند در شرکتهای پراپ تریدینگ به فعالیت معاملاتی بپردازند نیاز به گذراندن آزمون هایی در این شرکتها دارند. معاملهگران نیازمند ایجاد حساب کاربری هستند و پس از ایجاد حساب باید فرآیند تأیید انجام شود. که این فرآیند شامل آزمونهایی است که معاملهگران باید برای اثبات مهارتهای معاملاتی و توانایی مدیریت ریسک خود انجام دهند. البته این آزمونها انواع مختلفی دارند و برای هر شرکت متفاوت است، اما به طور کلی این آزمونها شامل مواردی مانند رسیدن به سوددهی و جلوگیری از ضرر بیش از حد میباشند.
پس از آن که صلاحیت معاملهگران تأیید شد، یک حساب معاملاتی در اختیار معاملهگران قرار میگیرد و سپس آنها میتوانند بر حسب نیاز خود سرمایه دریافت کند، که این سرمایه در این شرکت ها از چند هزار تا چند صد هزار متغیر میباشند. هرچند دریافت سرمایه در پراپ تریدینگ همیشه رایگان نیست و معاملهگران باید قبل از دریافت سرمایه از شرکت، کارمزد آن راپرداخت کنند. هدف از دریافت کارمزد این است که فقط معاملهگران حرفهای و جدی در این فرآیند ثبت نام کنند و بعد از انجام اولین معامله موفق مبلغ دریافتی برای کارمزد به معاملهگر پس داده میشود.
مزایای پراپ تریدینگ
1. افزایش سود: یکی از مزایای پراپ تریدینگ افزایش سوددهی است. شرکتها 100% سود بدست آمده از معاملات تریدرها را به خود اختصاص میدهند و از حداکثر مزایا بهرهمند میشوند.
2. ریسک کم: این روش ریسک کمی برای معاملهگران دارد، چرا که معاملهگران در این روش از سرمایه خود برای انجام معاملات استفاده نمیکنند و با دریافت سرمایه از شرکت میتوانند به انجام معامله بپرداند.
3. ذخیره داراییهای مالی: از مزایای دیگر پراپ تریدینگ این است که میتواند داراییهای مالی را برای استفاده در روزهای آتی ذخیره کند. برای مثال اگر شرکتی قصد خرید و سرمایهگذاری دارایی مالی را داشت باشد، این امکان را دارد تا در روزهای آینده آنها را به مشتریانی که قصد خرید آن دارایی را دارند، بفروشد. همچنین اگر مشتریان قصد فروش دارایی را به صورت کوتاه مدت داشته باشند، شرکت میتواند آن دارایی را به آنها قرض دهد. درواقع این کار به شرکت این امکان را میدهد که هم از دارایی خود کسب سود کنند و هم به مشتریان خود خدمات بیشتری ارائه دهند.
4. بازار تأثیرگذار: این مزیت با مزیت دوم مرتبط است. به عبارت بهتر، پراپ تریدینگ به یک شرکت مالی این امکان را میدهد که به یک مارکت (بازار) تأثیرگذار تبدیل شود و با فراهم کردن نقدینگی برای تعدادی از داراییهای مالی، به بازار کمک کند. برای اینکه پراپ تریدینگ مؤثر باشد و به منافع مشتریان توجه شود، معمولا میز معاملاتی پراپ تریدینگ از سایر میزهای معاملاتی جدا میشود. درواقع این میز به طور مستقل مسئول بخشی از درآمدهای یک مؤسسه مالی است که به فعالیت های مشتری مربوط نیست. با این حال میزهای پراپ تریدینگ میتوانند به عنوان یک بازارساز عمل کنند. این موقعیت زمانی پیش میآید که معاملهگران بخواهند مقدار زیادی از داراییهای کم نقد را معامله کنند. از آنجا که خریداران و فروشندگان زیادی برای این معاملات وجود ندارد، میز پراپ تریدینگ به عنوان خریدار یا فروشنده عمل کرده و طرف دیگر معامله مشتری را آغاز میکند.
معایب پراپ تریدینگ
1. چالشهای نظارتی
پراپ تریدینگ، به ویژه بعد از بحران مالی 2008 برای اینکه از ثبات و شفافیت بازار اطمینان حاصل کند، با چالشهای سختگیرانه زیادی رو به رو شده است.
2. حساسیت به بازار
شرکتهای پراپ تریدینگ به نوسانات بازار بسیار حساس هستند که این میتواند در زمان نوسانات منجر به ضررهای قابل توجهی شود.
3. تخصیص منابع
پراپ تریدینگ نیاز به فناوری پیشرفته، تحقیق و معاملهگران حرفهای دارد، این بدان معناست که این روش میتواند منابعبر و پرهزینه باشد.
چرا شرکت ها به پراپ تریدینگ میپردازند؟
شرکتهای مالی به منظور بهرهبرداری از مزیتهای رقابتی و افزایش سود معاملات خود به پراپ تریدینگ روی میآورند. با توجه به اینکه پراپ تریدینگ به جای استفاده از سرمایه معاملهگران از سرمایه شرکت استفاده میکند، بنابراین معاملهگران پراپ میتوانند سودهای بیشتری را بپذیرند بدون اینکه نیاز باشد به مشتریان پاسخگو باشند. این امکان به آنها اجازه میدهد تا در بازارهای مالی آزادی عمل بیشتری داشته و به دنبال کسب فرصتهای سودآور باشند.
قوانین پراپ تریدینگ
با توجه به اینکه اصول کار شرکتهای پراپ متفاوت است بنابراین هر شرکت یا موسسه قوانین خاص خود را دارد، در زیر چند مورد از قوانین کلی را توضیح دادیم:
1. دوره آزمایشی: ابتدا معاملهگران به صورت آزمایشی در این شرکتها استخدام میشوند و در صورتی که عملکرد خوبی داشته باشند، استخدام شده و مقدار مشخصی سرمایه برای معامله در اختیار آنها قرار میگیرد. البته دریافت سرمایه در برخی از شرکتها رایگان نیست و معاملهگران در طول دوره آزمایشی قبل از دریافت سرمایه کارمزد پرداخت میکنند، که بعد از انجام اولین معامله موفق مبلغ کارمزد به معاملهگر پس داده میشود.
2. محدودیتهای ریسک: حداکثر ریسک مجاز روزانه و حداکثر ریسک مجاز کل توسط مدیران این موسسات مشخص میشود.
3. دوره آموزشی: بعضی از شرکت ها برای معاملهگران دوره آموزشی برگزار میکنند و برخی این خدمات را ارائه نمیدهند.
4. تارگت سود و ضرر: برخی موسسات از معاملهگران میخواهند که از حد سود و حد ضرر برای معاملات خود استفاده کنند.
5. نرمافزارهای معاملاتی: برخی از شرکتها و موسسات نرم افزارهای پیشرفتهای را در اختیار معاملهگران قرار میدهند در حال که برخی فقط ابزارهای اولیه را در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
قانون ولکر (Volcker)
قانون ولکر که پس از بحران مالی 2008 شکل گرفت و به نام پل ولکر، رئیس پیشین فدرال رزرو نامگذاری شده است. هدف اصلی آن کاهش فعالیتهای پرریسک موسسات مالی بزرگ، با تمرکز بر بانکهایتجاری، است. این قانون برای جلوگیری از اختلال در سیستم مالی و جلوگیری از ایجاد بحرانهای مالی جهانی طراحی شده است.
دلیل اصلی قانون ولکر جداسازی پراپ تریدینگ از سایر فعالیتهای عادی بانکی است. این تفکر بر این اساس است که پراپ تریدینگ ممکن است این موسسات را در معرض ریسکهای بیش از حد قرار دهد. این موضوع ممکن است باعث به خطر افتادن ایمنی سپردههای مشتریان و ثبات کلی سیستم بانکی شود.
طبق قانون ولکر، بانکها بهطور کلی از انجام پراپ تریدینگ منع شدهاند. این بدان معناست که آنها نمیتوانند با استفاده از سرمایه خود، شرطبندیهای سفتهبازانه در بازارهای مالی انجام دهند. این قانون همچنین سرمایهگذاری بانکها در صندوقهای پوشش ریسک و صندوقهای سهام خصوصی را محدود میکند. این محدودیتها بهمنظور جلوگیری از انجام فعالیتهای پرریسک توسط موسسات مالی وضع شده است که مشتریان و سپردهگذاران آنها بهطور مستقیم از آنها بهرهمند نمیشوند.
قانون ولکر سعی دارد تا تضاد منافع در موسسات مالی را کاهش دهد و پراپ تریدینگ و برخی از فعالیتهای سرمایهگذاری را از عملکردهای سنتی بانکی جدا کند. این قانون تلاش میکند تا بانکها منافع مشتریان و ایمنی سپردههای آنها را بر فعالیتهای تجاری سفتهبازانه که ممکن است از نظر مالی ناپایدار باشد، اولویت دهند.
با این حال، قانون ولکر ممکن است معایبی نیز داشته باشد. منتقدان استدلال میکنند که این قانون به منظور محدود کردن ریسکها و جلوگیری از اثرات منفی بر روی مشتریان و سیستمهای مالی کلان، طراحی شدهاند. در عین حال، این قوانین ممکن است نقدینگی بازار را کاهش دهند و توانایی موسسات را در انجام فعالیتهای مشروع محدود کنند. بنابراین، پراپ تریدینگ باید با دقت و مسئولیت بالایی انجام شود. موسسات مالی باید تعادل بین بهرهبرداری از فرصتهای سودآور و حفظ ثبات و شفافیت در بازار را رعایت کنند. بهاینترتیب، پراپ تریدینگ میتواند بهعنوان یک ابزار مؤثر برای رشد اقتصادی و ایجاد ارزش در بازارهای مالی عمل کند، در حالی که از تضاد منافع و خطرات سیستماتیک نیز جلوگیری میشود.
معرفی شرکتهای پراپ فرم ارز دیجیتال
شرکتهای زیادی برای پراپ تریدینگ وجود دارد که هرکدام قوانین خاص خودشان را دارند. این شرکتها ابزارها و منابع لازم را برای معاملهگران فراهم میکنند تا آنها بتوانند به بهترین شکل از فرصتهای بازار استفاده کنند. نمونهای از این این شرکتها عبارتند از:
ولکر استدلال کرد که بانکهای تجاری که در سرمایهگذاریهای پرریسک شرکت میکنند، بر ثبات کل سیستم مالی تأثیر میگذارند. بانکهای تجاری که به تجارت اختصاصی پرداختهاند، برای کاهش ریسک، استفاده از مشتقات را افزایش دادند. با این حال، این موضوع اغلب به افزایش ریسک در سایر حوزهها منجر میشد.
قانون ولکر بانکها و موسساتی که مالک بانک هستند را از انجام پراپ تریدینگ یا حتی سرمایهگذاری و مالکیت در صندوقهای پوشش ریسک یا صندوقهای سهام خصوصی منع میکند. از دیدگاه بازارسازی، بانکها بر حفظ رضایت مشتریان تمرکز دارند و جبران خسارت آنها بر اساس کمیسیونها است. اما از دیدگاه پراپ تریدینگ ، مشتری بیاهمیت است و بانکها تمام سودها را برای خود نگه میدارند.
جداسازی این دو عملکرد به بانکها کمک میکند تا در انجام فعالیتهایی که به نفع مشتری هستند و منجر به محدود کردن تضاد منافع میشود، عینی باقی بمانند. در پاسخ به قانون ولکر، بانکهای بزرگ عملکرد تجارت اختصاصی را از فعالیتهای اصلی خود جدا کردهاند یا آنها را بهطور کامل تعطیل کردهاند. اکنون تجارت اختصاصی بهعنوان یک خدمت مستقل توسط شرکتهای تخصصی تجارت اختصاصی ارائه میشود.
قانون ولکر، مشابه قانون داد-فرانک، بهطور کلی توسط صنعت مالی بهعنوان یک مداخله غیرضروری و غیرمؤثر از سوی دولت تلقی میشود. این قانون بهعنوان یک مداخله غیرضروری و مضر در نظر گرفته میشود. بهعنوان مثال، همانطور که در بالا ذکر شد، تجارت اختصاصی بانکها منبع مهمی از نقدینگی برای سرمایهگذاران فراهم میکرد. آن منبع نقدینگی اکنون از بین رفته است.
1. شرکت FundedNext: شرکت Funded Next یک پراپ فرم شناخته شده در بازار مالی است که به تازگی در بازار کریپتو قعالیت خود را آغاز کرده است تریدرها این امکان را میدهد تا با استفاده از سرمایه خود شرکت، در بازارهای مالی فعالیت کنند و امکان خرید برخی ارزهای خاص مانند بیت کوین و اتریوم را برای معاملهگران فراهم کرده است. با توجه به سابقه معاملهگران تا 95% از سود حاصله را به آنها برگردانده و حداکثر 2 میلیون دلار به معاملات اختصاص میدهد. این شرکت به تریدرها کمک میکند تا با ارائه برنامههای آموزشی، ابزارهای تحلیلی و شرایط معاملاتی مناسب، مهارتهای خود را بهبود دهند و درآمد کسب کنند.
2. شرکت The Trading Pit: شرکت د تریدینگ پیت نیز یکی دیگر از شرکتهای پراپ فرم است که به مرور در حال گسترش فعالیت خود در بازار کریپتو میباشد، و به تریدرها امکانات و منابع مختلفی برای انجام معاملات در بازارهای مالی ارائه میدهد. این شرکت تا 80% از سود کسب شده را به معاملهگر بازمیگرداند و تا 5میلیون دلار سرمایه به آنها اختصاص میدهد.
3. شرکت Funding Traders: شرکت فاندینگ تریدرز (Funding Traders) پراپ فرمی دیگر است که با هدف حمایت از معاملهگران باتجربه و اعطای سرمایه به آنها فعالیت میکند و برنامههای مختلفی برای تأمین سرمایه و مدیریت ریسک به آنها ارائه میدهد. همانند سایر پراپ فرمها، این شرکت نیز در بازارهای مختلفی از جمله بازار کریپتو فعالیت دارد و با توجه به سابقه معاملهگران، 95% از سود را به آنها برگردانده و حداکثر 2 میلیون دلار به معاملات اختصاص میدهد.
4. شرکت افتیاماو (FTMO): شرکت FTMO یکی دیگر از شرکتها پراپ فرم است که در سال 2014 توسط سه معاملهگر در پراگ (Prague) راه اندازی شده است. و به معاملهگران امکان معامله ۱۰ ارز دیجیتال برتر بازار از جمله بیت کوین و اتریوم را میدهد. علاوه بر این، این شرکت روی آموزش معاملهگران و توانمندسازی آنها تمرکز ویژهای دارد. FTMO تا 90% از سود کسب شده را به معاملهگر بازمیگرداند و تا 400 هزار دلار سرمایه به آنها اختصاص میدهد.
نتیجه گیری
پراپ تریدینگ (Prop Trading) بهعنوان یک ابزار قدرتمند در دنیای مالی میتواند فرصتهای زیادی برای موسسات مالی ایجاد کند. با استفاده از سرمایه خود و بهرهمندی از مزیتهای رقابتی و اطلاعات ارزشمند، بانکها و موسسات مالی میتوانند به سودهای قابل توجهی دست یابند. با این حال، این نوع معامله نیز با ریسکهای قابل توجهی همراه است که میتواند به تضاد منافع و تهدید برای ثبات مالی منجر شود.
پراپ تریدینگ به عنوان یک روش سرمایهگذاری، فرصتهای بینظیری را برای موسسات مالی فراهم میآورد. این نوع معامله به بانکها و شرکتهای مالی این امکان را میدهد که با استفاده از منابع خود، به کسب سودهای قابل توجهی دست یابند. با این حال، ریسکهای مرتبط با آن میتواند تأثیرات قابل توجهی بر ثبات مالی و منافع مشتریان داشته باشد.
امروزه موسسات مالی باید به دقت میان استفاده از فرصتهای سودآور و رعایت مقررات و تعهدات اخلاقی تعادل برقرار کنند. بهخصوص با وجود قوانین نظارتی مانند قانون ولکر، ضرورت رعایت شفافیت و مسئولیتپذیری در فعالیتهای تجاری بیشتر از هر زمان دیگری احساس میشود. در نهایت، پراپ تریدینگ میتواند به عنوان یک ابزار قوی برای رشد و توسعه بازارها عمل کند، به شرطی که با رویکردی منطقی و مسئولانه همراه باشد. این رویکرد نه تنها به نفع خود موسسات مالی است، بلکه به حفظ ثبات و اعتماد در کل سیستم مالی نیز کمک میکند.